آیا ترکیه عضو ناتو باقی می‌ماند ـ محترم دکتر احمد نقیب‌زاده استاد علوم‌ سیاسی

عمومی

بیش از نیم قرن است که ترکیه نه تنها عضو ناتو است، بلکه تا اندکی پیش از این، نبض سیاست‌های آمریکا در منطقه نیزمحسوب می‌شد

حتی روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در چارچوب سیاست‌های کلان ایالات متحده آمریکا مبتنی بر خاتمه حمایت از دیکتاتوری‌های نظامی و حمایت از دموکراسی‌های نیم‌بند قابل تحلیل است، اما این حزب ایدئولوژی خاص خود را دارد و توانسته حمایت مردمی برای خود کسب کند.

نتیجه این فرآیند، بی‌نیازی نسبی اردوغان از وابستگی تام و تمام به آمریکاست. آمریکایی‌ها خوب به این قضیه اشراف دارند و به هیچ وجه، حاضر به پذیرش یک سیاستمدار خودکامه مستقل در ترکیه نیستند. من ژانویه گذشته که از سوی سفارت ایران در ترکیه دعوت شده بودم در جمع خبرنگاران ترک، ضمن یادآوری این نظرغربی‌ها بویژه آمریکا اضافه کردم که ایران با قدرت گرفتن آقای اردوغان مشکلی ندارد‌(!؟) ولی هم پیمانان غربی شما بزودی واکنش نشان خواهند داد.

روزنامه ینی شفق که روزنامه خود اردوغان است، از این یادآوری برآشفت، اما الان مشاهده می‌کنیم که سازمان سیا در طراحی کودتای نافرجام نقش داشته است، بویژه آن که گولن، همان روحانی ضد شیعه مورد نظر آمریکاست که برای گرم کردن تنور جنگ بین شیعه و سنی که طرح آن را برژینسکی در دهه 1990 ریخت، بسیار مناسب تر از اردوغان است، اما این کودتا شکست خورد و نقش سیا هم آشکار شد و ازاین پس، اردوغان اعتماد خود را به آمریکایی‌ها از دست می‌دهد. در کنار این عامل مهم و تعیین‌کننده، تعارض بین سیاست‌های آمریکا و ترکیه در منطقه دیرگاهی است، دلخوری ترک‌ها را درپی داشته است. آمریکایی‌ها از کردها حمایت می‌کنند و در پرتو مبارزه با داعش بیش از پیش بر حمایت خود از این گروه قومی افزوده‌اند.

علاوه براین، نقش مبهم ترک‌ها در پیدایش داعش و گسترده شدن حوزه عملیاتی آنها با سیاست آمریکا در قبال این گروه، شک و تردیدهایی در دو طرف نسبت به یکدیگر به وجود آورده است. مجموعه این شرایط به این جا ختم شده است که روزهای گذشته، جو بایدن در فرودگاه آنکارا با استقبال سرد ترک‌ها روبه‌رو شد. همزمان ترک‌ها اجازه استفاده از پایگاه اینجرلیک را به آمریکایی‌ها ندادند و با متحدترین کشور اروپایی آنها یعنی آلمان همین برخورد را داشته‌اند. در حالی که پیغام و پسغام ترک‌ها به روس‌ها به گوش می‌رسد که آماده‌اند اجازه استفاده از پایگاه مزبور را به روس‌ها بدهند. قضیه زمانی جدی می‌شود که بشنویم آمریکایی‌ها سلاح‌های اتمی خود را از ترکیه خارج و در رومانی مستقر کرده‌اند. این تصمیم دیگر چیزی نیست که به دلیل یک دلخوری ساده اتخاذ شده باشد. گرچه حرکتی نمادین است، ولی معانی آن بسیار فراتر از یک حرکت سمبلیک است. می‌دانیم، همین جایگاهی را که ترکیه در خاورمیانه برای آمریکا داشت آلمان در اروپا دارد یعنی هر حرکت آلمان را باید در پیوستگی با سیاست‌های ایالات متحده در نظر بگیریم. آلمان در چند روز گذشته دو حرکت تند در برابر ترکیه بروز داده است. یکی اعلان این که ترک‌ها در خاک خود پایگاه‌های آموزشی در اختیار داعش قرار داده‌اند. دوم این که اروپا باید در سیاست‌های خود نسبت به ترکیه تجدید نظر اساسی کند. هنوز معلوم نیست اظهارات اخیر اشتاین مایر، وزیر خارجه آلمان مبنی براین که ساختار امنیتی اروپا در حال فروپاشی است اشاره‌ای به مواضع ترکیه و اخراج احتمالی آن از ناتو دارد یا نه. حال اگر به این سوی معادله نگاه کنیم مشاهده می‌کنیم که ترکیه شتابان به بهبود روابط خود با مسکو اقدام کرده است و مناسبات خود با تهران را نیز نه تنها به روال گذشته برگشت داده بلکه در باره سوریه هم مواضع معتدل‌تری اتخاذ کرده است. این دگرگونی‌ها می‌تواند پیش درآمد یک چرخش استراتژیک در سیاست خارجی ترکیه باشد. آنچه می‌ماند روابط این کشور با عربستان سعودی و اسرائیل است که اگر در حد تنش‌زدایی منطقه‌ای باشد مشکلی به وجود نمی‌آورد یا دست‌کم با سیاست‌های مشابه روسیه در تعارض نیست، ولی بیش ازاین اگر باشد در روابط آنکارا و تهران اثر منفی می‌گذارد. پاشنه آشیل ترک‌ها مساله توریسم و درآمدهای این کشور است که سرنخ آن در دست غربی‌هاست. روزهای آینده مشخص خواهد شد که آیا روند جدایی ترکیه از غرب وارد فاز استراتژیک خود می‌شود یا نیاز دو طرف (غرب و ترکیه) به یکدیگر به حدی است که مجبور به ترمیم شکاف‌های موجود خواهند شد.