“دونالد ترامپ میداند سیستم چطور کار میکند: ثروتمندان پول میدهند و در ازای آن چیزی را که میخواهند، دریافت میکنند. اما شکست او امری ضروری است
رابرت ریش، وزیر کار سابق آمریکا و استاد سیاست عمومی در دانشگاه کالیفرنیا و نویسنده کتاب “نجات کاپیتالیسم” در تحلیلی که از سوی روزنامه گاردین منتشر شده، درباره نابودی دموکراسی در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا و پیامدهای مشارکت و جهتگیری شرکتها در کمپینهای انتخاباتی نوشته است: «ما به پایان چیزی که احتمالا دهه ضددموکراسی خوانده میشود، نزدیک میشویم. این دهه از ۲۱ ژانویه ۲۰۱۰ با رای شرمآور دادگاه عالی در پرونده “سیتیزنز یونایتد در برابر کمیسیون انتخاباتی فدرال” آغاز شد که دریچه فوران مبالغ هنگفتی به سیاست را با توسل به متمم نخست قانون اساسی آمریکا که از آزادی بیان حفاظت میکند، باز کرد.
این دهه با حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید، غرق شدن دولتش در تبانی و دعوت از قدرتهای خارجی برای مداخله در انتخابات آمریکا پایان مییابد.
ترامپ بیشتر پیامد دهه ضددموکراسی است تا مسبب آن. در انتخابات ۲۰۱۶ جمعیت یک درصدی ثروتمندان آمریکا با ۴۰ درصد مشارکت در کل کمپینهای انتخاباتی رکورد این مشارکت را شکستند.
در همین سال، شرکتها (Corporation) در انتخابات ریاست جمهوری، سنا و مجلس نمایندگان ۳.۴ میلیارد دلار هزینه کردند. اتحادیههای صنفی دیگر نتوانستند با این حجم از مشارکت شرکتها رقابت کنند و تنها ۲۱۳ میلیون دلار در این انتخابات هزینه کردند که معادل یک شانزدهم مشارکت شرکتها است.
شرکتهای بزرگ و ابرثروتمندان کمکهای مالی خود را به حزب جمهوریخواه اختصاص دادند زیرا جمهوریخواهان به آنان وعده داده بودند که مشمول کاهش مالیاتی عظیمی خواهند شد. لیندسی گراهام، سناتور جهوریخواه در همین خصوص به جمهوریخواهان هشدار داد، اگر حزب جمهوریخواه موفق نشود، مشارکت مالی متوقف خواهد شد.
ترامپ در همین راستا در سال ۲۰۱۶ اظهار کرد: من به همه حتی به کلینتونها پول میدهم زیرا سیستم به این روش کار میکند.
این سرمایهگذاریها اما سود بسیار خوبی داشته است. شرکت داروسازی “فایزر” که در کل ۱۶ میلیون دلار به حزب جمهوریخواه کمک کرد، تا سال ۲۰۲۲ حدودا ۳۹ میلیارد دلار در مالیاتهایش صرفهجویی میکند. شرکت “جنرال الکتریک” نیز با ۲۰ میلیون مشارکت مالی، ۱۶ میلیارد دلار به جیب خواهد زد. شرکت نفت و گاز “شورون” نیز ۱۳ میلیون دلار کمک مالی کرد و ۹ میلیارد دلار نصیبش خواهد شد.
گروه شرکتهایی که تحت حمایت چارلز و دیوید کخِ درگذشته هستند نیز بیش از ۲۰ میلیون دلار در این زمینه هزینه کردند که برای آنان وراثشان سالانه بین ۱ تا ۱.۴ میلیارد دلار صرفه جویی در هزینه را به همراه خواهد داشت.
هیچ اقتصادی نمیتواند این اعداد و ارقام و بازده به دست آمده از آنها را با هم تطابق دهد.
این کاهش مالیاتی به رکورد زدن سود شرکتها کمک کرده اما تقریبا هیچ سودی برای قشر فقیر نداشته است.
شرکتها بیشتر سود خود را صرف بازخرید سهام خود در بازار بورس و پرداخت سود سهام به سهامدارانشان کردهاند. این مساله بازار سهام را با رونق ناگهانی و چشمگیری روبهرو کرد اما سودی برای کارگران قشر متوسط نداشت.
با این کارگران منصفانه رفتار نشد. به رغم توسعه بیسابقه اقتصاد در تاریخ اخیر، دستمزدهای واقعی چندان افزایشی نداشتند. سهمی که از سود شرکتها نصیب کارگران میشود هنوز به میزانی که پیش از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ بود، بازنگشته است. هرگز در تاریخ دادههای اقتصادی، سودهای شرکتی حقوق کارمندان را تا این حد آشکار و برای چنین مدت طولانیای افزایش نداده است.
“بازار آزاد” در کنترل کاپیتالیستها، وامها و رفاه شرکتها قرار گرفته است.
سازمان “سیتیزنز یونایتد” نیز گروهی در جبهه شرکتها است که توسط یک مشاور سیاسی و با سرمایهگذاری هنگفت خانواده کخ تاسیس شد. در سال ۲۰۰۸ این سازمان در تناقض مستقیم با قانون “اصلاح کمپین دو حزبی” که شرکتها را از پخش تبلیغاتی که در آستانه انتخابات به نامزدها اشاره دارند، منع میکند، به دنبال پخش تبلیغاتی در شبکههای تلویزیونی برای فیلمی در انتقاد از هیلاری کلینتون بود.
پس از آن که این پرونده به دادگاه عالی ارجاع داده شد، قاضی آنتونی کندی اعلام کرد، “هزینههای مستقل از جمله هزینههایی که از سوی شرکتهای پرداخت شده، به فساد منجر نخواهند شد.”
اعتماد به نهادهای سیاسی کاهش یافته است. در سال ۱۹۶۴ تنها ۲۹ درصد از آمریکاییها بر این باور بودند که دولت توسط افرادی اداره میشود که به دنبال منافع خود هستند. تا سال ۲۰۱۳ اما شمار این افراد به ۷۹ درصد رسید. در یک نظرسنجی در پاییز سال ۲۰۱۴، ۶۳ درصد بر این باور بودهاند که بیشتر اعضای کنگره تمایل دارند رای خود را در ازای پول یا کمک مالی به کمپینشان بفروشند و ۵۹ درصد معتقد بودهاند که نمایندگانشان هماکنون این کار را کردهاند.
ترامپ سال ۲۰۱۶ در کنوانسون ملی جمهوریخواهان اظهارکرد: تجارتهای بزرگ، رسانههای برگزیده و اهداکنندگان مالی بزرگ پشت سر رقیب انتخاباتی من صف کشیدهاند زیرا میدانند او سیستم فاسد (کشور) ما را حفظ خواهد کرد.
او سپس تمام این فساد را با خود به کاخ سفید آورد.
نباید اینطور باشد. حتی اگر حکم صادر شده درباره سیتیزنز یونایتد از سوی دادگاه عالی مورد بازنگری قرار نگیرد یا یک متمم قانون اساسی آن را بیاثر نکند، یک کنگره پایبند به اصول و یک رییس جمهور مقبول هنوز میتوانند دموکراسی آمریکا را نجات دهند.
دموکراتهای مجلس نمایندگان با قانون “برای مردم” این راه را آغاز کردهاند. این نخستین طرحی است که آنان پس از در اختیار گرفتن اکثریت در مجلس نمایندگان ارائه کردند. این طرح حقوق رایدهی را گسترش میدهد، تقسیم غیرعادلانه حوزههای انتخاباتی را به طوری که در راستای منافع یک حزب باشد، محدود میکند، مقررات اخلاقی را تقویت میکند و نفوذ اهداکنندگان مالی خصوصی را محدود میکند.
از طرف دیگر، دور دوم ریاست جمهوری ترامپ میتواند مقدمهای برای تخریب تمام و کمال دموکراسی آمریکا باشد.
این مساله برای ترامپ اهمیتی ندارد. او در سال ۲۰۱۶ گفت: من به همه حتی کلینتونها پول میدهم زیرا سیستم اینطور کار میکند.
اینها شاید صادقانهترین کلماتی بود که تا کنون از دهان ترامپ بیرون آمدهاند.»