مقدمه
پاکستان پس از پایان جنگ سرد، به اهمیت ژئو استراتژیک کشورهای آسیای مرکزی در پارادایم امنیتی تغییر یافته توجه جدی کرد و در سالهای اخیر، روابط پاکستان با جمهوریهای آسیای مرکزی بهبودیافته است. دراینبین تجزیهوتحلیل استراتژیهای پاکستان در منطقه آسیای مرکزی عوامل مختلف اقتصادی و ژئواستراتژیک سیاست پاکستان را نسبت به آسیای مرکزی شکل داده اند، اما نفوذ هند در این منطقه همچنان یک عامل عمده در شکلگیری استراتژیهای آن است. به نگاه برخی در حقیقت، سیاست خارجی پاکستان، از زمان آغاز به کار خود، بهوسیله دو عامل وابسته، یعنی ترس از هند و تمایل به تعادل استراتژیک با هند و پیوستگی قوی به ایدئولوژی اسلامی است. این خطوط سیاست اسلامآباد را در مورد آسیای مرکزی نیز تعیین میکنند. در نگاهی دیگر برخی معتقدند که روند سیاستگذاری خارجی پاکستان تحت تأثیر سه مکتب فکری متضاد اما در خصومت نسبت به هند است. اولین مکتب فکری تأکید بر تسلیم شدن و اعتقاد به یک دنیای قطبی است. مکتب دوم تفکر استقلال را حمایت میکند و جهانبینی چندقطبی دارد و سومین مکتب فکری بر “اسلام” و ماهیت اسلامی دولت پاکستان تأکید دارد و برای اتحادها مبتنی بر منافع ایدئولوژیک و مذهبی پاکستان استدلال میکند . در این راستا در برخی مواقع، تحت تأثیر این سه مکتب فکری سیاست پاکستان در آسیای مرکزی نیز باید موردنظر قرار گیرد. در این میان میتوان گفت اهداف پاکستان در آسیای میانه توسط الزامات سیاسی و امنیتی ؛ دستاوردهای اقتصادی و تجاری آن؛ مقابله بانفوذ هند و منطقهای برای گسترش منافع پاکستان دیده شود. دراینبین هرچند پاکستان معنای سیاست خارجی خود را در آسیای مرکزی کاملاً تعریف نکرده ولی به نظر میرسد تلاش میکند تا اهداف سیاست خارجی خود با کشورهای آسیای مرکزی را اقتصادی و سپس سیاسی و امنیتی دنبال نماید.
روابط نوین سیاسی پاکستان با تاجیکستان به سالهای دهه ۱۹۹۰ و استقلال آن برمیگردد. در این شرایط پاکستان یکی از نخستین کشورهایی بود که استقلال تاجیکستان را به رسمیت شناخت و ارتباطات دیپلماتیک را با باز کردن سفارت پاکستان در شهر دوشنبه در سال 1993 گسترش داد. جمهوری تاجیکستان چهار سال بعد در سال 1997 میلادی در پاکستان مأموریت خود را در پاکستان آغاز کرد. اهمیت ژئو استراتژیک، سیاسی و اقتصادی آسیای مرکزی آن را یکی از مهمترین مناطق جهان میداند که آسیای جنوبی، غرب آسیا، روسیه، چین و سایر نقاط جهان را متصل میکند. دراینبین نوشتار زیر به مهمترین اهداف مدنظر پاکستان در تاجیکستان میپردازد.
اهداف سیاسی و ژئوپلیتیکی مدنظر پاکستان در تاجیکستان:
اصل 40 قانون اساسی در تبیین چارچوب سیاست خارجی پاکستان به این نکته توجه میکند که دولت تلاش میکند تا روابط برادرانه را با کشورهای اسلامی بر پایه اتحاد اسلامی حفظ و مستحکم کند. همچنین عضویت مشترک در سازمانهای چندجانبه سازمان همکاری اسلامی (OIC)، سازمان همکاری اقتصادی (ECO)، سازمان همکاری شانگهای (SCO) و همچنین روند قلب آسیا و استانبول بوده و گروههای مشترک بین پاکستان و تاجیکستان فرصتهای زیادی برای تعامل میان رهبران، نمایندگان و دیپلماتهای هر دو کشور در حاشیه نشستهای مختلف فراهم میکنند. در این چارچوب اسلامآباد نگاه ویژهای به روابط با دوشنبه را مدنظر داشته است.
در بعد دیگری در روابط با کشورهای منطقه و در هفت دههای خروج بریتانیا از شبهقاره هند و درنتیجه استقلال پاکستان از هندوستان، چرخ روابط این دو کشور همسایه بیشتر بر محور تنش چرخیده است. دراینبین اکنونکه روابط تنش آلود اسلامآباد و دهلینو با رقابت واشنگتن و پکن نیز بازتعریف شده، تضعیف و جلوگیری از نفوذ طرف مقابل در مناطق همجوار و پیرامونی نظیر تاجیکستان و در سازمانهای منطقهای و بینالمللی در دستور کار سیاست خارجی پاکستان قرار دارد. گذشته از این بهتازگی دونالد ترامپ رئیسجمهور امریکا در استراتژی تازه خود درزمینهٔ جنگ افغانستان برآوردن فشارهای بیشتر بر پاکستان تأکید کرده است. در این حال پاکستان تلاش میکند روابط خود را با تاجیکستان گسترش دهد و سهم خود را در توازن قدرت کشورهای آسیای مرکزی بین قدرتهای مهم منطقهای و بینالمللی حفظ کند. در این شرایط با توجه به نگاه رئیسجمهور تاجیکستان و استراتژی سیاست سیاستهای باز برای بهبود و ارتقای روابط سودمند با کشورهای خارجی، پاکستانیها تلاش خواهند کرد تا با توجه به حضور رو به افزایش چین در آسیای مرکزی و تاجیکستان و نگاه غیر منفی مسکو به روابط حداقلی اسلامآباد با دوشنبه با کمک چین حضور بیشتری درصحنه سیاسی و ژئوپلیتیکی تاجیکستان داشته باشند. دراینبین باید توجه داشت که پاکستان تلاش میکند تا با توجه به تلاش هند دریافتن جای پایی برای خود در حوزههای گوناگون سیاسی و اقتصادی منطقهای در برابر دشمن دیرین و رقیب دیرپای خود جایگاهی درخور در تاجیکستان فراهم آورد و مانع از افزایش روابط نظامیو امنیتی هند و بالا بردن زمینههای حضور نظامی و امنیتی در تاجیکستان (نزدیک مرزهای پاکستان) گردد و به گسترش نفوذ خود در منطقه نیز کمک کند.
در بعد دیگری با توجه به اینکه از یک سو تروریسم و افراطگرایی و تقویت همکاری دراین زمینه ، تقویت همکاریهای آینده تاجیکستان و پاکستان در مبارزه با تروریسم بینالمللی و افراطگرایی، قاچاق مواد مخدر، مسئله تأمین سریع ثبات و امنیت در قلمرو افغانستان نیز از متغیرهای مهم و مدنظر دوشنبه در روابط بوده است. از سوی دیگر نیز در سالهای اخیر گرایشهای تندرو گروههایی همانند داعش توانستهاند بر بخشی از مردم تاجیکستان تأثیر منفی گذارند و پاکستان بهعنوان بخشی از مناطق حضور گروههای تندرو مطرح هست، اسلامآباد تلاش میکند تا با توافقهای مشترک دوجانبه و یا جمعی در چارچوبهایی امنیتی چون نشست چهارجانبه امنیتی افغانستان، پاکستان، چین و تاجیکستان در مورد دغدغههای امنیتی تاجیکستان توجه کند. در این راستا همکاریهای دوجانبه و چندجانبه در مورد تأمین امنیت منطقهای، وضعیت افغانستان، همکاری درزمینهٔ مبارزه با تروریسم و افراطگرایی بررسی وضعیت منطقه و برقراری امنیت در افغانستان، توسعه همکاریهای نظامی، نظامی فنی و آموزش افسران تاجیک در دانشگاههای نظامی، تبادل اطلاعات، برگزاری تمرینهای مشترک نظامی، اهدافی چون تلاش برای حضور پررنگتر امنیتی پاکستان، کشورهای آسیای مرکزی، جلوگیری از محکم شدن جای پای هند در عرصههای امنیتی این کشور را در کنار مبارزه با تروریسم، افراطگرایی و جداییطلبی مدنظر دارد.
اهداف تجاری و اقتصادی مدنظر پاکستان در تاجیکستان
از نگاه وزارت خارجه پاکستان در اصول سیاست خارجی این کشور تأکید ویژهای بر دیپلماسی اقتصادی شده است. در این چارچوب در شرایط کنونی پاکستان با لحاظ عوامل و متغیرهایی چندی به تاجیکستان بهعنوان یکی از دروازههای مهم ورود به آسیای مرکزی خود مینگرد. دراینبین پاکستان سالها با کمبود انرژی برق روبروست و تأمین امنیت انرژی برای اقتصاد پاکستان با رشدی چشمگیر از اهمیتی ویژه برخوردار است. در مقابل در حالی که تاجیکستان سومین قدرتهای آبی جهان پس از ایالات متحده و روسیه بوده و پتانسیل نیروی برق در تاجیکستان بسیار بالاتر از نیاز داخلی آن است، میتواند به نیاز انرژی پاکستان کمک کند. دراینبین آغاز پروژههای جدید برق آبی تاجیکستان مانند سنگتوده های یک و دو و ساختوساز در پروژههای بزرگ برق راغون برای پاکستان سودمند خواهد بود.
دراین میان پروژه کاسا 1000 (که برق تاجیکستان را از طریق افغانستان به پاکستان انتقال میدهد) و هدف اصلی از آغاز پروژه انتقال برق و پروژه تجاری برای آسیای مرکزی و جنوب آسیا این است که شرایط تجارت الکتریکی پایدار میان کشورهای آسیای مرکزی تاجیکستان و جمهوری قرقیزستان و کشورهای آسیای جنوبی افغانستان و پاکستان را ایجاد و فرصتی شگفت انگیز برای ایجاد موفقیت اقتصادی برای پاکستان و تأمین رشد اقتصادی و صلح و ثبات کامل در کشور کمک کند. این در حالی است که نهادهایی چون صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی، بانک توسعه آسیا، و سایر نهادهای مالی حمایت خود را از پروژه خط انتقال انرژی به پاکستان برای صادرات برق از تاجیکستان تضمین کردهاند و در صورت به نتیجه رسیدن این امر تقاضا برای برق و انرژی با توجه به نقش حل بحران برق برای کاهش فقر و توسعه اقتصادی پاکستان و حزب حاکم معتدلتر خواهد شد و به رشد اقتصاد کمک فزایندهای خواهد کرد. در این حال افغانستان اگر از سهم 300 مگاوات واردات انرژی خود را از طریق پروژه کاسا هزار به دلیل کمبود تقاضا را به پاکستان منتقل کند پاکستان واردکننده اصلی انرژی در پروژه خواهد شد.
علاوه بر این روابط اقتصادی پاکستان با تاجیکستان در مقایسه با رقیبان منطقهای بسیار کم است. در این راستا بسترهای همکاری میان تاجیکستان و پاکستان درزمینهٔ فعالیتهای سازمانهای اقتصادی و تجاری منطقهای و بینالمللی مانند ECO، سازمان بینالمللی تجارت (ITO)، شانگهای نیز وجود دارد وتجارت دوجانبه بین تاجیکستان و پاکستان، به ویژه در 10 سال گذشته افزایش یافته است. لذا لزوم افزایش همکاریهای اقتصادی دو سویه و اقدامات مشترک در منطقه مهم است. در این چارچوب در یک دهه گذشته پاکستان و تاجیکستان بیش از سی توافقنامه را برای گسترش همکاری درزمینهٔ انرژی، ارتباطات، بیمه سرمایهگذاری و صنعت، حملونقل هوایی، بانکی و مالی، کشاورزی و صنایع غذایی، حملونقل و ساخت جادهها، علم و فناوری، آموزش، بهداشت، گردشگری و… برای افزایش سطح تجارت هر دو کشور امضا کردهاند.
در بعدی دیگر از نگاهی تاجیکستان نیاز به دسترسی به جهان از طریق بندرهایی مانند بندر گودار دارد و پاکستان میتواند کوتاهترین مسیر و تجارت را برای تاجیکستان ارائه میدهد و درآمد ایجاد کند. دراینبین در حالی که هیچ ارتباط مستقیمی زمینی بین پاکستان و تاجیکستان وجود ندارد ، حمل بار میان تاجیکستان و پاکستان هشت روز طول میکشد و مسیر سرزمینی برای افزایش حجم تجارت بین پاکستان و تاجیکستان از طریق افغانستان با چالشهایی روبرو است، ورود تاجیکستان به توافقنامه حملونقل چهار جانبه (QTTA) بین چین، پاکستان، قرقیزستان و قزاقستان برای تسهیل ترافیک و تجارت حملونقل میتواند گامی در جهت بهتر شدن بندرهای پاکستان ازجمله گوادر بدون نیاز به وابستگی به افغانستان باشد و تجارت بین دو کشور که از 15 میلیون دلار در سال 2011 به 90 میلیون دلار در سال 2016 افزایش یافته را تا 500 میلیون دلار افزایش دهد. در این میان کل حجم تجارت در سال 2013 به 117 میلیون دلار افزایش یافته و در سال 2014 138میلیون دلار بوده است.
گذشته از این پاکستانیها معتقدند که با توجه به تمایل دوشنبه در استفاده از فرصتهای ارائهشده از سوی بندرهای پاکستانی و شبکههای حملونقل موجود برای گسترش تجارت در سطح منطقهای و تعهد پاکستان به تسهیل حملونقل سریع کالاها به و از طریق افغانستان و تاجیکستان از طریق بندرهای پاکستان، این رویکرد میتواند موقعیت جغرافیایی پاکستان در امتداد مسیرهای عمده تجارت را افزایش و در جهت افزایش سطح تجاری بندرهایی چون گوادر و کراچی در منطقه و همچنین حجم کل تجارت جهانی باشد.
علاوه براین با توجه به اینکه پاکستان و تاجیکستان موافقت کردهاند که از طریق افغانستان ارتباطات راهآهن برقرار کنند تا روابط تجاری و اقتصادی بین دو کشور را تقویت کنند، این امر نیز میتواند پاکستان را مانند پلی برای کشورهای آسیای میانه برای برقراری ارتباط تجاری با سایر نقاط جهان کند و همه کشورهای آسیای میانه از طریق بندر گوادر متصل شوند. بااینحال اگر افغانستان دسترسی پاکستان به آسیای مرکزی را متوقف کند، چین، با تقویت توان بالقوهٔ دالان اقتصادی چین و پاکستان و با استفاده از بزرگراه قراقروم (که گیلگت بلتستان را به منطقه چین سین کیانگ متصل میکند) پاکستان دروازه مهمی به آسیای مرکزی مییابد و توسعه دالانهای اقتصادی چین و پاکستان و ابتکار بزرگتر یک کمربند یک جاده دسترسی پاکستان به تاجیکستان پاکستان میتواند بدون افغانستان (تاجیکستان، توسط وخان در شمال شرق افغانستان از پاکستان جدا شده و این نوار باریک از قلمرو افغانستان بهعنوان یک مانع بین پاکستان و آسیای مرکزی عمل میکند،) برای دسترسی به تاجیکستان (نزدیکترین همسایه آسیای مرکزی پاکستان) عبور کرده و درنتیجه تاجیکستان دروازه پاکستان به آسیای مرکزی باشد.
جدا از آنچه گفته شد پاکستان و تاجیکستان همچنین میتوانند درزمینه کشاورزی ( نخستین بخش اقتصادی در هر دو کشور ) مشارکت کنند و تاجیکستان از پاکستان درزمینهٔ فرآوردههای منسوجات بهره مند شود. به علاوه در حالی که تنها 7 درصد از کل منطقه تاجیکستان کشت میشود و تاجیکستان به شدت وابسته به واردات محصولات غذایی است پاکستان میتواند نیازهای تاجیکستان را برآورده و با افزایش صادرات به دنبال بازارهای آسیای مرکزی و روسیه نیز باشد.
نتیجه گیری:
آنچه مشخص است با توجه به اهمیت روز افزون آسیای مرکزی و همچنین تاجیکستان برای پاکستان و نوع روابط گسترده چین و پاکستان در حوزه های اقتصادی و راهبردی در کنار ایجاد چالش هایی بیشتر در روابط پاکستان با امریکا ، افزایش رقابت هند و پاکستان و رویکرد امریکا در رقابت با چین باید شاهد افزایش جایگاه تاجیکستان برای پاکستان در چشم انداز میان مدت باشیم.