تصويرمزارشهدايي جنبش روشنايي ـ ( بخش چهارم )
مادر! ببین چگونه تنم را دریدهاند کفتارها چه سان یخنم را دریدهاند
مادربیا ببین پسرت درچه حالت است از شـــست پا تا دهنم را دریدهاند
مادربیا توبا نَخ وسوزن کنار من عاجل بدوز چون کَفنم را دریدهاند
یعقوب نیست واقف ازاحوال یوسفش گرگان مصر پیرهنم را دریدهاند
نگذاشتند که راحت و آسوده جان کَنم حتی که دست و پا زدنم را دریدهاند
هر شام کز نیامدنم گفت کودکم آخر به او بگو بدنم را دریدهاند
مادر ! میان غُلغُله تنها نسوختم احساس میکنم وطنم را دریدهاند.(؟؟؟)
غني ! دراداره سهامي تو، جنايت وجنوني اتفاق افتيد که فقط دراداره خائنانه تنظيمي درسال 1371 خورشيدي سابقه داشت واکنون که قرن بيست ويک است وپنجاه کشورغربي وشرقي دراطراف ارگ سنگرگرفته ودرتداوم رسوايي ات همکاري دارند توبي شرمانه وجنون آميزبه خواست وتقاضاي ملت پشت پاميزني ويک مشت سخنانه کودکانه وياوه گونه رابخورد رسانه ها ي که به هدايت نيروهاي نظامي خارجي هدايت ومديريت ميشوند ، ميدهي واطرافيان نادانت تملق گونه وچاپلوسانه،واه واه ميگويند وکف مي زنند وبتومغزمتفکرخطاب مي کنند وبايد بداني که اين اطرافيانت دشمنان درجه يک توست، زيرا اشتباهات وجنونهاي متواترت رابتوتفهيم نمي کنند ومي خواهند با گذشت هرروزترا بيشتروبيشتررسواورسواتربسازند .
آقاي احمدزي!
چرا اين همه جنايات درحق يک قوم ونژاد اتفاق مي افتد؟؟؟
چراهزاره ها قتل عام مي شوند؟؟؟
چراخواستهاي برحق اين قوم پذيرفته نمي شود؟؟؟
چرا حنيف اتمر، ستانکزي ، گل نبي احمدزي، خپلواک ، زاخيلوال ، ريس اداره اموروريس دفترت … علني وبي باکانه درحق اقوام محروم ومحکوم هزاره وازبيک ستم روامي دارند؟؟؟
غني احمدزي! اگرازمن مي شنوي برودنبال امورات شخصي ات وتوبه اداره کشوروزمامداري آفريده نشده اي وکشورباجنون ورسوايي اداره نمي شود.
ازمايک نصحيت ،خواهش ، گفتني …
وتصميم باتوست.
اراده مردم وحق وحقوق مردم وتامين عدالت اجتماعي، ازهرمكانيزم ورويكرد دولتی قويتر است، حال هرچه ميخواهد قوی و خشن باشد … رژيم های غيردموكراتيك نمی توانند تحقق اراده مردم وحقوق آنها را مانع شوند.
هیچ وقت فراموش نکن که به هنگام ترک این زندگی نمی توان هیچ چیزمادی را با خود ببری نه جنسي را با خود به همراه مي بري نه پولی را که درسراسر زندگی جمع اوری کردي و نه حتی چیزهای که به انها علاقهمند ي تنها چیزی که هنگام ترک این دنیا با خود می بری خاطره وعشقی است که به مردم هدیه داده اید .
آزاد شو
آزاد شو از بند خویش، زنجیر را باور نکن
اکنون زمان زندگیست، تاخیر را باور نکن
حرف از هیاهو کم بزن، از آشتی ها دم بزن
ازدشمنی پرهیز کن، شمشیر را باور نکـن
خودراضعیف وکم ندان، تنهادراین عالم ندان
...تو شــاهکارخلقتی، تحـقیر را باور نکن..
بر روی بوم زندگی، هرچیزمی خواهی بکش
زیبا وزشتش کارتوست، تقـدیر را باور نکـن
تصویر اگر زیبا نبود، نقاش خوبی نیستی
ازنودوباره رســم کن، تصویر را باورنکن
خالق تو را شاد آفرید، آزاد وآزاد آفرید
پروازکـن تا آرزو، زنجیر را باور نکن.
جنبش تبسم، نماد داد خواهی
تاترا اين مرگ بر دوش گرفت
فریاد هجوم رنگ خاموش گرفت
از بال فرشتگان دعا می بارید
وقتی که خدا تورا درآغوش گرفت.
ای آزادی من ازستم بیزارم ، از بند بیزارم ، از زنجیر بیزارم، از زندان بیزارم ازباید بیزارم ازهرچه و هر که ، که تو را در بند می کشد ،بیزارم.
ای آزادی مرغک پرشکسته زیبای من ، کاش می توانستم تو را از چنگ پاسداران وحشت ، سازندگان شب وتاریکی و سرما ، سازندگان دیوارها و مرزها وزندان ها و قلعه ها رهایت کنم ، کاش قفست را می شکستم ودرهوای پاک بی ابروبی غباربامدادی پروازت می دادم.
بتاريخ هفده عقرب ۱۳۹۴ تروريستان خداناترس گلوي طفل معصومي بنام شکريه تبسم راباديگرمسافران هزاره بريدند.
دهها هزارنفرازمردم «کابل» درواکنش به کشته شدن هفت گروگان هزاره، به خیابانهای شهرریخته و برای گلوهای بریده شهدا داد خواهی کردند و با حمل تابوتهای شهدا، عدالت و امنیت را فریاد کشیدند.
مي شود گروههای مسلح منتسب به داعش درزابل،هفت گروگان شامل چهار مرد، سه زن و یک نوجوان را سر بریدند.
دولت اجساد این گروگانهای کشته شده را به «غزنی» انتقال داد تا به خانوادههای آنها تحویل دهد، اما مردم اجازه دفن این اجساد را ندادند و با حضور گسترده خود، این جنازهها را ازغزنی به کابل حمل کردند. این جنایت وحشیانه و غیرانسانی ، علاوه بر اینکه دربسیاری ازرسانههای بینالمللی بازتاب پیدا کرد، واکنش شدید مردم افغانستان را در صفحات اجتماعی خود به دنبال داشت. در این میان،برخی با سرودن شعری، برخی با گذاشتن عکس « شکریه تبسم» کودک نوساله سربریده این جنایت به عنوان عکس پروفایل خود و عدهای دیگر نیزبا گذاشتن دلنوشتههای خود نوای دادخواهی سرداده و با خانوادههای قربانیان ابراز همدردی کردند.
افغانستان فارغ از هرگونه قومیت طلبی، برمحوری به نام دادخواهی خون مظلوم در زیرپرچم انقلاب تبسم گرد آمده تا صفحه جدیدی از تاریخ را به نمایش بگذارد. این حرکت، از آنجایی لقب بیسابقه به خود میگیرد که در تاریخ ، هیچگاه مردم تا این اندازه و با تکیه بر ابزار همدلی، بر دیوار ارگ لرزه ننداخته بودند. همچنین در پیشاپیش مردم، دیگر خبری ازچهرههای سیاسی نبود و لفظ خودجوش و دفاع از حق مظلوم، بهترین دلیل بر چرایی این حرکت منهای هرگونه جناح بندی سیاسی بود. جنبش تبسم، یک حرکت خودجوش و مردمی است.
تفسیر شخصی از این حرکت خطاست و به روند مردمی که تازه آغاز شده، آسیب میزند. درطول تظاهرات افرادی کوشش کردند بهرهبرداری شخصی کنند، اما این موج حقیقیتر و متبسمتر از آن بود که کسی بتواند از آن بهرهبرداری شخصی کند. در این جنبش پتانسیل گذر از خود به دیگری و مردمیشدن خواستها وجود دارد، مشروط بر آنکه دفاع از جانها مقدم بر دفاع از قومیتها باشد و این پل باریکِ گذر از خود به دیگریِ اجتماعی را با دستان خود خود منفجر نکنیم و فرو نریزیم. جنبش تبسم وجنبش روشنایی همان گپ اصلی ودل مردم بود که به صحنه امد وبر رهبران سنتی بی اعتمادی اش را عریان گفت وراه خود را از انها جدا نمودند.
شهداي جنبش روشنايي
راهي ميرويم همه ازسفرگفتن است
دربازی عشق برد در باختن است
از شهادت شهيدان تعجب نکنید
حق مردم گرفتن ، سرباختن است.
كسيكه براي حفظ جان خود ازآزادي صرف نظركند استحقاق آزادي وسلامتي را ندارد.
فكر آزادي همسال و معاصر ظلم و تعدي است نهضت آزادي خواهي هميشه در اثرمظالم استبداد و شكنجه و آزارستمگران بوجودآمده است.
روزشنبه دوم اسد ساعت ۲:۳۰ بعد از ظهر(۱۳۹۵) در نتیجه حمله انتحاری درمیان تظاهرات کننده های جنبش روشنایی ۸۰ تن شهید و ۲۳۱ تن دیگر ازهموطنان عزیز ما مجروح شدند. گفته مي شود این حمله توسط ۳ تن انتحارکننده صورت گرفته که فرد اول دست به انتحار زده، دومی انتحارناقص و ترورست سومی براثرفیرنیروهای امنیتی از بین برده شده است. این انفجار در تجمع هزاره هایی رخ داد که برای اعتراض به تغییرمسیر خطوط انتقال برق به کابل در حال راهپیمایی بودند. جنبش روشنایی یک حرکت مدنی است که در افغانستان در گذشته کمتر نمونههای آن را در دست داریم. این جنبش بهعنوان یک حرکت مدنی دادخواهانه باید از سوی حکومت جدی گرفته شود. حرکتهای دادخواهانه و حقطلبانه مردمی لازمه جوامع دموکراتیک است و میتواند فاصلهی مردم با حکومت را کمتر بسازد. اگرحکومت با توتاپ از موضع اخیرش برخورد کند، این اقدام بدون شک موجی از اعتراضها را در سایر بخشهای کشور و با خواستهای متفاوت شکل میدهد و منجر به ایجاد فاصله میان مردم و حکومت میشود. همچنین فاصله میان باشندگان مناطق مختلف ایجاد میشود. این مسوولیت دولتها است تا زمینه را برای چنین اتفاقاتی میسر نسازند. پروژه انتقال برق وارداتی ترکمنستان موسوم به توتاپ، پس از تایید کابینه مبنیبر عبور این لین برق از مسیر سالنگ، اعتراضهای گسترده باشندگان مناطق مرکزی را بدنبال داشته است. مقامهای حکومتی میگویند که انتقال لین برق ترکمنستان از مسیر بامیان هزینه و زمان بیشتری میبرد. اما باشندگان مناطق مرکزی به این تصمیم حکومت اعتراض کرده میگویند که شرکت آلمانی «فیشنر» که مسوولیت تهیه ماسترپلان برق افغانستان را به عهده داشت، مسیر بامیان را برای اجرای این پروژه بزرگ برق رسانی انتخاب کرده است.
شهدا وزخمي هاي کارته سخي
سر تا سر شهر عطر آگین بود
لبخند تمام کوچه ها غمگین بود
آن روزکه شمارا بردوش می بردیم
تابوت سبک ،ولی غم سنگین بود.
بزرگترين افتخاري قوميكه آزاد به دنيا آمده اند اين است كه اين آزادي را به كودكان خود انتقال دهند .
انسان هاي که حق اظهارعقيده وبيان فكر خود را نداشته باشد موجودي زنده محسوب نميشود.
به تاریخ ۲۰ میزان سال جاری (۱۳۹۵) در اثرحمله گروهی مهاجمان مسلح برعزاداران عاشوراکه در زیارتگاه کارته سخی درحال ادای مراسم عزاداری بودند ۱۴تن کشته وحدود۵۰ تن دیگرجراحت برداشتند.
چهارمهاجم ابتدا سه خدمه این زیارتگاه را کشته و سپس وارد محوطه آن شدند. شبهای تاسوعا و عاشورا، دستههای بزرگ سینه زنی ازمحلات مختلف کابل به این محل می آیند. حمله حدود ساعت ۸ شام به وقت محل اتفاق افتاد و شاهدان گفتند که ابتدا صدای انفجار و در پی آن صدای شلیک نیز شنیده شد.
پولیس کابل گفته که مهاجمان با یونیفورم پولیس به عزاداران حمله کردند. حمله زمانی به وقوع پیوست که صدها عزادار شیعه برای سوگواری عاشورا گردهم آمده بودند. دراین رویداد تروریستی، ۱۵ تن ازجمله «سمیه محمدی» عضو شورای ولایتی ولایت «دایکندی» شهید و ۵۴ تن دیگرزخمی شدند.
زیارت معروف سخی در دامنه کوه « آسمایی» در منطقه »کارته سخی» قرار دارد که در غرب آن دانشگاه کابل و شفاخانه علیآباد، شرق آن کوه تلویزیون، جنوب آن «تپه سلام» و شمال آن تپه «خاکی گردنه» قرار دارد.
این زیارت بهدستور احمد شاه بابا درانی (۱۷۷۳-۱۷۴۷) ساخته شده است، زمانی که احمد شاه دستور میدهد که خرقه مبارک پیامبر اسلام(ص) را از بخارا به قندهار انتقال دهند، کاروان مذکور درکابل درمنطقه کنونی (زیارت سخی) اطراق میکند. روایت است که نگهبانان دو شب پیدرپی حضرت علی(ع) را در خواب میبینند که به این مکان آمده و شمشیر خود را بهروی سنگ بزرگی گذاشته و نماز بهجا میآورد. هنگامیکه کاروان به قندهار میرسد، این موضوع را به احمد شاه بابا میگویند و اودستور میدهد که زیارتگاهی آنجا بسازند و آن را «زیارت سخی شاه مردان» مینامد.
انتحاري خونين به مسجد باقرالعلوم کابل
آن روزدرآن معرکه ستون رقصید
بی خود شد و مثل مجنون رقصید
خورشید فرو رفت به عمق زمین
ازشرم هموطنم که درخون رقصید.
آزادي هيچ وقت انتظارما را ندارد . ما بايد درطلبش ازدل و جان دريغ نكنيم. حوادث تاريخي را سراغ نداريم که آزادي وعدالت اجتماعي سهل وساده بدست آمده باشد.
گفته مي شود حدود ۵۰ نفر کشته و ۶۴ زخمی شده اند. دفترنمایندگی سازمان ملل نیز تعداد کشته شدگان را بیش از ۵۰ نفر” نفرگفته است. براساس گفته های شاهدان عینی، در این حمله بیش از ۱۰۰ تن به شمول کودکان کشته و زخمی شده اند که اکثرآنان به شفاخانه استقلال و امنیت انتقال یافته اند. شفاخانه استقلال کابل کابل لیست سي وچهارنفره ای از زخمی های این حادثه نشر کرده است که در میان آن پنج کودک دیده می شود. گفته میشود این حمله میان عزادارانی که در این مسجد برای برگزاری مراسم اربعین حسینی گردهم آمده بودند، رخ داده است.
در مراسم اربعین حسینی در مسجد باقرالعلوم درغرب کابل انفجار مهیبی رخداد، تعدادی از سوگواران حسینی طعمه گرکان درنده تروریسم گشتند و به خاک و خون افتادند، خانواده های بی شماری در سوگ فرزندان سوگوار خویش نشستند، خانه های مردم کابل با دو ماتم وسوگواری همراه شد، هم سوگوارسالار شهیدان گشتند وهم سوگوارعزیزان و فرزندان خود. سازمان عفو بینالملل نیز حمله امروز را وحشیانه خوانده است.
چمپا پاتل، رئیس بخش جنوب آسیای این سازمان با انتشار اعلامیهای گفته است: حمله بر مسجد شیعیان در کابل یک حمله عمدی و وحشیانه بر غیرنظامیان بود. مقامات افغانستان باید فورا درمورد این جنایت تحقیق کنند و عاملان آن را به محاکمه بکشانند. دولت مکلف است تا تدابیر موثر را برای حفاظت از شیعه ها اتخاذ کند و به مصونیت عاملان خشونت های گذشته در برابر شیعه ها باید پایان داده شود.
گویا مردمی که خواهان زنده ماندن نام و ایام امام حسین هستند چنین تقدیر شده است که جفای یزیدیان زمانه را تحمل کنند، راست قامت بیایستند در برابر دژخیمان ستم گرسرخم نکنند. سنی و شیعه در افغانستان اگر این قدر بی ریشه و بنیاد باشند که به هر بادی بلرزند و تحت تاثیر تشنج آفرینی های پیروان این فرقه قرار گیرند و نسبت به برادران خود بی اعتماد شوند باید به خود و اعتماد متقابلی که وجود دارد تردید روا دارند.
باور همگانی آنست که تا هنوز تیر تفرقه افگنان به سنگ خورده و نتوانسته اند کمترین رخنه ای درمیان صفوف به هم فشرده ایجاد کنند. آنچه که برای مردم مایه نگرانی است این که حکومت گران درکام وهابیت فرو روند یا به طرفداری از حکومت متجاوز سعودی اعلامیه صادر کند یا آن که به حکومت سعودی اجازه دهد تا به بهانه اعمار مدرسه، کانون تفرقه افگنی را در کشور به وجود آورند. گرچه رخداد غم انگیز اربعین سخت جانکاه است، اما این غم و اندوه هیچ گاه نخواهد توانست پایه های وحدت و همدلی مردم را به لرزه درآورد مردم ما را نسبت به یکدیگر بد بین سازد. تروریستان کوردلی که مسجد باقرالعلوم را نشانه رفتند، مردم عزادار ما را به خاک خون نشاندند، تا هنوز ده ها مسجد و نمازخانه مربوط برادران ما را نیز به آتش کشیدند یا تخریب کردند. اما صفوف مردم ما هم چنان در برابر تروریسم با صلابت و با شکوه است.