باکيها حکومت وحدت ملي ساختند؟؟؟ـ قسمت دوم محترم استاد صباح 

عمومی

بخوانيد ، بي انديشيد ،تجربه بگريد وجهاد گران رابشناسيد. 

هنوزگفتني ومستندات جهاد گران را روي بعضي نزاکتها درمقابل ديد ها قرارنداده ام 

فضا تنگ ست  اوج بـال ها بعد

شبی خاموش وقیل وقـال ها بعد

سندها  دارم  از چور و چپاول 

قـــرارما بمــانـــّد سـال هـا بعـد.

cvxvxv

شریکيم

برارو دوست ودشمن مو شریکه

که خاک وآب و میهن مو شریکه

همه گلهای یک باغ ودیا ریم

که هست وبودومردن موشریکه

اگر پشتون وتاجک یا هزاره

اگر ایماق وازبیک نام  داره

بلوچ وپشه یی اقوام ديگر

دری کشورهمگی پک شریکه

ده بین کوه شمشادو سلیمان 

میان دشت بکوا تا بد خشان

بهر نام به هررنگ که باشیم

همی مویاد موشیم ملت افغان…

چرا جهاد کردند ودست وآورد جهاد چی بود ؟

چرا وقتی که راه زندگی هموارمی گردد ؟

بشرتغییرحالت می دهد خون خوارمی گردد

به عیش و مستی می نوازد طبل بی دینی

به وقت تنگ دستی زاهدودین دارمیگردد.

محترم اشرف غني ، مجاهد به خاطر چوکی و پیسه و نوکری بیگانه جهاد کرد به دین اسلام چی خدمت کردند غریب و بیچاره ره کشتن مهاجر کردند بی پدر بی مادر یتیم بیوه و مهاجر کردند همی جهاد است ؟ امریکایی انگلیس و جرمن روس چینایی و عرب پاکستانی واروپايي وچهل ممالک را دروطن آوردن همین جهاد است ؟ همرای روس پروتوکول کردند ، باامریکا پیمان بستند، درعربستان قران خوردند ، به پنجابي هامزدوري نمودند وزبان وفرهنگ ایرانی راوسعت دادند دو باره درشانه خود کلاشینکوف روسی را انداختن مردم بیگناه خود را به قتل رساندند ،ای جهاد است ؟
درخانه های مردم راکت فیر کردن جهاد است؟ دالر امریکایی ره در جیب انداختن جهاد است؟

 اولاد خودش درغرب تحصیل وعیاشی مي کند اولاد غریب پشت یک لقمه نان خشک سرگردان است وزيرتوپ وراکت جان ميدهند همین جهاد است ؟ زمین دولتی را غصب کردن رشوت خوردند ،زور گویی کردند ، راه گرفتند،  موترشیشه سیاه وتعقیبی دارند همين جهاد است ؟ بچه وچريک دارند آيا اين جهاد است ؟ پایه برق، پل ،سرک، فابریکه را خراب کردند جهاد است؟ سیم های برق را از دیوارکشیدند، جهاد است دستک خانه های ویران مردم را فروختن جهاد ، به تماشايي رقص مرده نشستند، جهاد است ، به سر انسانها میخ کوبیدند ، جهاد است؟ سینه های زن ها را بریدند جهاد است ، بیناموس درحق ملت رواداشتند ، جهاد است ؟ فروختن زن ودخترافغانها به اعراب درکمپ های پاکستان ، جهاد است، جنگ لسانی ،تنظیمی ، قومی وسمتی را به راه انداختند جهاد است؟ مسجد و خانه های مردم را همرای قران و آدم ها ویران کردند و زنده سوختاندن جهاد است؟
میگويند به مجاهد توهین نکو اگرمجاهد نمیبود وطن اشغال مي شد، پس اکنون وطن چيست؟؟؟ ، مجاهد تو اولاد اين وطن را كشتي و اولاد خودرا در غرب روان کردی، اين بود جهاد درراه خدا؟؟؟ دارايي وسرمايه ملي راچپاول نمودي وشيرپوربخود قصراعمارکردي آيا اين جهاد توبود؟؟؟.
مجاهدین که ادعا جنگ با روس را دارند،  قهرمان ملی را غرض تداویی وغسل جنازه اش که توسط عرب، باصداي الله اکبر کشته شد ، نزد روسها به تاجيکستان نبرديد؟؟؟ .  جهاد گران کشورما لکه  بد نامی به دامن بشریت و انسانیت اند، مجاهد واقعی وغیر واقعی وجود ندارد ، یک مشت رهزن وطن فروش خاین به نام خدا وجهاد واسلام سلاح گرفته اند و مصروف چوروچپاول وغارت دارايي هاي مردم وملت است.

رویدادهای متواترهمدیگر کشی چنان بر تاریخ این افتخار سایه سیاه افگند که امروز در ذهن نسل جدید هزار تردید برای افتخار کردن وجود دارد.  برخی انتقاد کرده‌اند که چرا هشتم ثور را تجلیل کرده و جشن می‌گیرند؟ جواب این پرسش بسیار روشن است زیرا:
– با پیروزی مجاهدین ، تمام زیرساخت‌ها و شهرهای کشور که فرسوده و کهنه شده بودند، از پای‌سنگ ویران گردید تا دوباره با معیار و استاندارد روز ساخته شود.
– با پیروزی تفنگ‌داران ، اردوی ملی کشور کاملا از هم پاشیده شد و بیش از چهارصد طیاره جنگی، بیش ازچهارهزارتانک جنگی، راکت‌های دور برد و انواع و اقسام سلاح‌های خفیفه وثقیله نابود و به حساب آهن کهنه به کشور دوست وهمسایه ما پاکستان فروخته شد تا دوباره اردوی ملی جدید با تجهیزات جدید و مطابق استاندارد روز تاسیس شود.
– با پیروزی جنگجویان ، صدها هزارنفر کشته شدند تا جمعیت کشور تقلیل یابد و جمعیت باقی مانده بتوانند از زندگی مرفه‌تر و بهتر برخوردار شوند، اگر جمعیت کشور را تقلیل نمی‌دادند، احتمالا همه مردم از فقر و گرسنگی تلف می‌شدند.
– با پیروزی جنگسالاران ، میلیون‌ها نفر از شهروندان ازکشور مهاجروفراری شدند تا هم کمبودی نیرو و قوه کار کشورهای همسایه را فراهم کنند و هم از تراکم جمعیت شهرهای کشور کاسته شود و قیمت خانه و زمین ارزان شود و شهروندان باقیمانده با مشکل مواجه نشوند.
– سران (به اصطلاح) جهادی، باید هشت ثور را جشن بگیرند، زیرا رهبران، فرماندهان و قوماندان‌های (به اصطلاح) جهادی که هنگام ورود به شهر مثله‌ شده کابل فقط یک تفنگ و چانته داشتند، اکنون همه شان دارای قصرهای مجلل، شهرک‌های رهایشی، شرکت‌های تجارتی، ماشین‌های زره‌دار و قدرت و اقتدار وصف‌ناپذیر شده‌اند، آیا باز هم اعتراض دارید که چرا هشتم ثور را جشن می‌گیرند و می‌گیریم؟

توميداني آقاي غني ريس جمهور؟؟؟

رسول سیاف ميگويد: کسانی که غیرمجاهد را با مجاهد مساوی می دانند به حکم خدا ازدایره اسلام خارج هستند. بر کسانی که می گویند جهاد معیارنیست باید در ایمان خود تجدید نظر کند. ما وارثان این ملک هستیم. دیروزاین ملک را آزاد و دربرابر تروریسم از آن دفاع کردیم و امروزنیز مردانه وار درمیدان ایستاده ایم و از آن حراست می کنیم.
درسيزده سال گذشته مردانه وارازحکومت کرزی حمایت کردیم ( باپنجاه کشورخارجي) دورشدن از صحنه سیاست به مجاهدان آسیب نمی رساند بلکه به امنیت و ثبات کشور آسیب می رساند.

سیاف؛ مسأله صلح و جنگ ومسأله تغییر در روابط با کشور های همسایه را بدون مشوره با ملت حرام خواند. ایشان فراموش کرده است که این گونه سخن وری ها زمانی در کمپ «ببو» یا «شمشتو»چلش داشت وسپس با فتح کابل همه چیز با جهنم کامل برای مردم ضرب خورد.  اگربیانیه های ملاعمر در زیر ریش شما نوشته میشود؛ حتماً درآن شریک هستید که تا حال خموشی پیشه کرده اید. پاکستان، کشوری که دیروز جهاد را مدیریت میکرد، امروز طالب و ملاعمر رامدیریت میکند. فردا ممکن اوضاعی پیش آید که بازهم خیمه بی تیرک جهادی ها را به بهانه دیگری بر افرازد. سیاف جرئت رهبری دسته جات بی سرنوشت مجاهدین را ندارد. او هشیار تر ازدیگران است. وی همیشه نیاز دارد در پناه یک قدرتمندی دیگر، با صدای بلند صحبت کند. اما چنین آدمی قدرتمند دیگر وجود ندارد.سیاف اگرچه هنوز ریزرف عرب و امریکا به شمار میرود. سياف وياران جهادي اش ازآدرس پارلمان نان می خورند و مرگ بر دموکراسی می گویند و درزیرسقفی که کمونیزم ساخته، مرگ برکمونیزم می‌گویند! نمی دانم چشم بینا وگوش شنوای سیاسیون مدعی جهاد چگونه است که درچهار طرف خود هیچ چیزی را نمی بینند و هیچ چیزی را هم نمی شنوند.

درطول تاریخ افغانستان تا به این اندازه، بالای زنان، کودکان دختر وپسر و حتی زنان باردار تجاوز حشری نشده است که از دست اهالی جهاد یا تحت الحمایه های شان شده است. قیادی ها یک بار به خیابان های کابل پیاده گردش کنند که لشکر های ژولیده مو و جنده لباس و خلایق گرسنه و درهم شکسته، ازکودک وزن وپیره مرد ها بازمانده های چه کسانی هستند؟ آیا برچشم های ما پرده افتاده است یا قلوبِ قیادی ها مُهرشده است؟ سیاف این بار شمشیر تکفیر، دو باره تیز کرد وگفت هرکسی مجاهد وغیرمجاهد را مساوی بداند؛ از دایرۀ اسلام خارج است. وی شمشیر کهنه را به شکل دیگری چرخانید: اگرجهاد معیار نیست؛ جاسوسی و وطن فروشی معیار است؟! می گویند، تعهد معیار است، مگر کسی که برای آزادی تو درس و تعلیم را ایلا کرد و جهاد کرد، متعهد نیست؟! سیاف نگفت که کدام آزادی؟

آقاي غني ريس اداره سهامي وحدت ملي

پس ازاحمد شاه مسعود، همه کاسه هاوهم جهادي هايش دوست وفاداری برای وی نشدند وتا توانستند ازنام مسعود سوء استفاده نمودند. زراندوزی، زورگویی، غصب اموال بیت المال و مردم، تجاوز و ده ها مورد منفی دیگر، ازجمله پیامدهایی است که پس از رفتن مسعود، همراهان، دوستان و شاگردانش به یادگار در اذهان عامه بجا گذاشته اند.

چندی قبل عطا محمد چور والی بلخ وامیرحوزه جنوبغرب تورن اسماعیل مذاکراتی بین اعضای جمعیت و شخصیت های مستقل و ملی درکابل براه انداخته شد. این مذاکرات به مدت یک هفته ادامه یافت که درخاتمه در نتیجه مطلوبی دست یافتند . در روز دوم مذاکرات والی بلخ به همراهی اسماعیل وصلاح الدین ربانی به ملاقات پنجشيري ها رفته و طور واضح و روشن خاطرنشان ساختند که دیگر وقت معامله گذشته و باید بالای یک استراتيژي واحد توافق کرد. درغیرآن با واکنش جدی ملت بزرگ تاجیک و بخصوص جمعیت اسلامی مواجع خواهند شد.

در روز سوم مذاکرات که درمنزل صلاح الدین ربانی برگزار گردیده بود اتفاق نا خوشایندی افتاد. زیرا اسماعیل و تعدادی ازمجاهدین و شخصیت های ملی ازعملکردهای دوازده سال اخیرسران جمعیت اسلامی بخصوص پنجشیر ها ناراض بودند و چنین استدلال می کردند که پنجشیرها در وقت تقسیم قدرت به جز خود، فامیل خود، ولسوالی و ولایت خود دیگران را نمی بینند وهمه قدرت را به قبضه خود گرفته دیگران را فراموش می کنند.
اسماعیل خان چنین گفتند که به جز ازمسعود تمامی پنجشیری ها بی اعتماد اند و خود خواه هستند و تنها در روز بد دیگران را میشناسند و اینها اشتباهات زیادی نمودند به عنوان مثال ازآغاز اداره موقت پست های معاونیت اول ریاست جمهوری، وزارت دفاع، وزارت داخله، وزارت خارجه، ریاست عمومی امنیت ملی، وزارت حج، معاونیت اول وزارت دفاع، لوي سارنوالي ، ریاست عمومی اداره امور، ریاست سره میاشت و غیره ادارت دولتی به پنجشیری ها خطای بزرگی به حق دیگر تاجیکها بود وباید تمامی ولایت بخصوص هرات، بلخ، بدخشان، کابل و غیره در نظر گرفته می شدند. که نشدند و بزرگان دیگری مانند جنرال صاحب دوستم و استاد محقق را از ما آزرده ساختند که تا اکنون اثرات منفی آن را می بینیم. گویا انتخاب دو نفر به نمایندگی از تاجیکها از ولایت پنجشیر درکمیسیون مستقل انتخابات باعث نارضایتی اکثریت حاضر در نشست گردیده بود .بیان این چنین سخنان تورن اسماعیل واکنش تند یونس قانونی را درپی داشت و محفل برای چند ساعت به تشنج کشانیده شد تا بلاخره والی بلخ و صلاح الدین ربانی مداخله نموده و اسماعیل را حق به جانب دانستند و گفتند که شما (پنجشیری ها) همه داشته های جهاد و مقاومت را به قمارزدید و حالا همه چیزتمام شده و شما دیگر نمی توانید به نمایندگی از تاجیکها صحبت کنید و یا کدام تصمیمی بگیرید. و در حکومت آینده همه باید سهم داشته باشند نه آنکه از یک ولسوالی و یا یک ولایت مشخص.

ادامه دارد…