تغییر ساختار قدرت طالبان – پیر محمد ملا زهی کارشناس مسائل افغانستان

عمومی

این روزها افغانستان آبستن تحولات مهمی است و کشته شدن ملا منصور اختر سرکرده طالبان و تعیین جانشین وی بحث‌ها و جدل‌های زیادی را برانگیخته است

در این باره با پیرمحمد ملازهی کارشناس امور افغانستان گفت‌وگو کرده‌ایم که می‌خوانید؛

دیروز رهبر طالبان پس از ترور ملامنصور اختر انتخاب شد، اما گویا این بار شیوه این انتخاب با گذشته فرق می‌کند. نظر شما در این باره چیست؟

علت آن است که آقای ملامنصور دو معاون به نام‌های سراج‌الدین حقانی و هیبت‌الله آخوندزاده داشت که از نظر جهتگیری‌ها و جایگاه‌های فکری متفاوت هستند.سراج‌الدین حقانی رهبر یک گروه به نام حقانی است که بسیار افراطی هستند و بیشتر عملیات انتحاری در کابل و دیگر نقاط از سوی طرفداران این گروه صورت گرفته است.از نظر ارتباطات خارجی هم گفته می‌شود این شبکه بسیار نزدیک به «آی‌اس‌ای» یا همان آژانس اطلاعات محرمانه ارتش پاکستان است.اما هیبت‌الله آخوندزاده از یک پشتوانه تشکیلات حزبی به شکلی که حقانی دارد برخوردار نیست ولی به لحاظ خانوادگی از جایگاه مهمی در منطقه جنوب افغانستان برخوردار است. یعنی وابسته به قبایل منطقه هلمند و زابل است و این مناطق به لحاظ ساخت قومی قدرت، جایگاه مهمی داشته‌اند. در عین حال دو نفر دیگر به نام‌های ملاقیوم ذاکر از فرماندهان مهم میدانی و ملایعقوب پسر ملاعمر وجود دارند که فرزند ملاعمر به لحاظ جایگاه رعایت سنت خانوادگی موقعیت مهمی دارد. همین‌ها نشان می‌دهد که تغییر مهمی در دیدگاه‌های طالبان به‌وجود آمده است و آن این‌که دیگر مساله «امیر المومنین»ی مطرح نیست چراکه آن جایگاه فقهی و دینی که ملاعمر از آن برخوردار بود این افراد چنین جایگاهی ندارند.با رعایت همه این جوانب است که طالبان مجبور شد هر چه زودتر تصمیمی بگیرد که با وضعیت فعلی این گروه و شرایط داخلی افغانستان همخوانی بیشتری داشته باشد. به همین دلیل آخوندزاده را به‌عنوان رهبر جدید و حقانی را به‌عنوان جانشین وی تعیین کرد که نوعی مصالحه بین دو شخصیت از دو جناح فکری است و می‌توان گفت تغییری در ساختار قدرت در طالبان به‌وجود آمده است.

این انتخاب چه تاثیری در روند صلح و گفت‌وگوهای طالبان با دولت افغانستان می‌تواند داشته باشد؟

مذاکرات چهارجانبه میان افغانستان، پاکستان، آمریکا و چین به بن‌بست رسید چراکه در دور چهارم مذاکرات قرار بر این بود که پاکستان طالبان را هم وارد مذاکرات کند و یک مذاکره رو در رو میان طالبان با دولت مرکزی افغانستان شکل بگیرد، اما این اتفاق نیفتاد. دلیل این اتفاق ظاهرا مقاومتی بود که اخترمنصور از خود نشان می‌داد. مهم‌ترین دلیل این مقاومت هم موضع وی نسبت به نیروهای آمریکایی و ناتو و خروج آنها از افغانستان بود.او همچنین حاضر نبود قانون اساسی افغانستان را به رسمیت بشناسد. این دو مانع باعث شده بود که دولت پاکستان که به افغانستان،‌ آمریکا و چین قول داده بود در دور پنجم، طالبان را وارد مذاکرات کند، نتواند این کار را بکند.در شرایط کنونی شاید با رهبری جدید این فرصت پیش‌آمده باشد که طالبان از موضع سفت و سخت خود دست کشیده و پای میز مذاکره حاضر شود.حداقل، مذاکرات به آن شکلی که اخترمنصور رد می‌کرد، دیگر رد نخواهد شد. البته سیاست پاکستان در این زمینه همچنان تعیین‌کننده است. اگر اسلام‌آباد به این نتیجه برسد که طالبان را به پای میز مذاکره بکشاند می‌تواند یک راه‌حل سیاسی برای افغانستان پیدا شود، اما اگر به این نتیجه نرسیده باشد، طالبان همچنان در موضع قبلی خود پافشاری خواهد کرد. تجربه جدید حکمتیار با رهبران افغانستان می‌تواند الگویی باشد که رهبران افغانستان را برای تکرار چنین تجربه‌ای با رهبران جدید طالبان ترغیب کند.

گفته شد کشته شدن ملااختر موجب روی آوردن نیروهای بیشتری از طالبان به داعش خواهد شد تا چه حد شما با این نظر موافق هستید؟

در حال حاضر در درون طالبان دو نوع تقسیم‌بندی وجود دارد؛ یکی جریان رادیکال به رهبری حقانی و دیگری جریان میانه رو به رهبری ملاهیبت‌الله. اما این تقسیم‌بندی دقیق نیست. اگر میانه‌رو‌ها بر طالبان مسلط شوند و بتوانند حرف خود را بر کرسی بنشانند ممکن است نارضایتی‌های ایجاد شده در بدنه طالبان بخصوص در سطح فرماندهان رادیکال، این افراد را به سمت داعش و القاعده سوق دهد. این امر مسبوق به سابقه می‌باشد، زمانی‌که اخترمنصور رهبر طالبان شد، ملاعبد الرسول این رهبری را نپذیرفت و از طالبان جدا و گروه خود را تشکیل داد. گروه عبدالرسول نزدیکی‌های زیادی به داعش دارد و اگر پیوندی با داعش برقرار نکرده، اما خط مشی داعش را پذیرفته و به عنوان زیرمجموعه این گروه به حیات خود ادامه می‌دهد. به هر صورت ممکن است افراد ناراضی از وضعیت پیش آمده از طالبان جدا شوند، اما مجموعه طالبان به داعش نخواهد پیوست.