چین طی سالهای اخیر تقسیم کار سنتی با روسیه در زمینه مسائل اقتصادی و نظامی را بر هم زده و با افزایش منافع اقتصادی خود، تعاملات جدیدی را در حوزه تسلیحات و مسائل نظامی با کشورهای منطقه آغاز کرده است
پایگاه آمریکایی «دیپلمات» در تحلیلی به قلم تائو سوزیان، یکی از پژوهشگران مطالعات «چین در آسیای مرکزی» در آکادمی سازمان امنیت و همکاری اروپا در بیشکک به بررسی تعاملات فنی و نظامی چین و کشورهای آسیای مرکزی و ورود چین به بازار تسلیحات این منطقه پرداخته است. این یادداشت را در ادامه میخوانید.
حضور نظامی چین در آسیا اغلب به عنوان تلاشی برای بر هم زدن موازنه موجود با ایالات متحده، هند و یا دیگر قدرتهای منطقه تلقی میشود. اما طی دههای اخیر، قوای نظامی چین بر مبنای قدرت تکنولوژیک این کشور بنا نشده است. با این حال از زمان به قدرت رسیدن شی جینپینگ در چین، این کشور اصلاحات نظامی متعددی را صورت داده که شامل اعطای مجوز به شرکتهای غیرنظامی برای سرمایهگذاری و مدرنیزه کردن صنایع و تکنولوژیهای نظامی، میشود. در کنار استراتژی کلان ملی برای ایجاد یک جامعه مبتنی بر تکنولوژیهای پیشرفته، فناوری صنایع نظامی چین نیز در حال تبدیل شدن به یکی از قدرتهای پیشتاز جهان، به ویژه در حوزه مخابرات نظامی، میباشد.
یکی از مناطقی که ویژگیهای برجسته این توسعه در آن بسیار نمایان است، آسیای مرکزی میباشد؛ منطقهای که حیاط خلوت روسیه محسوب شده، اما منافع امنیتی چین به طرز فزایندهای در آن در حال رشد است. از این منظر، آسیای مرکزی موجب بروز یک دیدگاه انتقادی در خصوص توسعه حضور نظامی پکن شده است.
در حالی که صنایع نظامی چین به طرز محسوسی رشد کردهاند، روسیه تلاش اندکی برای اعمال نوآوری و ابتکارات جدید در صنایع نظامی خود صورت داده است. دستیابی به حوزههای تولید قطعات نظامی که دیگر در روسیه وجود خارجی ندارند، موجب شده تا چین دست بالاتر را در تولید تسلیحات سنتی و نیز دستگاههای مخابراتی مدرن با کابرد نظامی در اختیار داشته باشد. در سال 2015، 186 گونه از تجهیزات نظامی روسی نیاز به قطعاتی داشتند که در اوکراین تولید میشدند. مهمتر از همه این موارد، بدهیهای بسیار زیاد صنایع نظامی روسیه تنها موجب محبوبیت و جذابیت بیشتر تسلیحات ارزانتر چینی به عنوان یک آلترناتیو مقرون به صرفه میشوند.
از سال 1999، ارتش آزادی بخش چین دیگر نظارتی بر شرکتهای تولید تسلیحات نظامی ندارد. این اقدام به عنوان بخشی از برنامه مقابله با فساد در دستگاههای نظامی این کشور صورت گرفت. شورای دولتی چین در نتیجه این تصمیم میتواند رویکردهای برآمده از حزب را به صورت مستقیم بر حوزه تحقیقات، تولید و فرش تجهیزات نظامی اعمال کند. فروش تسلیحات چینی به آسیای مرکزی را نیز میتوان به عنوان یک تصمیم حسابشده و سنجیده حزب کمونیست برای تقویت جایگاه استراتژیک چین در منطقه و نیز موازنه با نفوذ روسیه در این منطقه در نظر گرفت.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آسیای مرکزی یکی از مراکز عمده واردکننده تکنولوژی نظامی چین بوده است. در سال 1998 چین 40 اژدر اشکوال را به قزاقستان فروخت. امروز دیگر تولیدکنندگان صنایع نظامی چینی نیازهای تسلیحاتی منطقه را با تجهیزات ارزانقیمت، برطرف کردهاند.
با این حال باید اشاره داشت که به هر ترتیب تسلیحات چینی همراه با ویژگیها و خصوصیات چینی وارد این منطقه نمیشوند. تسلیحات مدرن نظامی پکن که مبتنی بر مبانی تکنولوژیک اتحاد جماهیر شوروی هستند، برای کشورهای آسیای مرکزی که تسلیحات زیادی از شوروی به ارث بردهاند، جذاب میباشد. بسیاری از این تسلیحات به صورت سازگار با استانداردهای شوروی سابق طراحی شدهاند که از جمله آن ها میتوان به مدلهای تانک VT-4 و VN17 که توسط شرکت چینی نورینکو تولید شدهاند، اشاره کرد.
در سپتامبر 2018، قزاقستان قراردادی برای خرید هواپیمای نظامی Y-8، به عنوان یک نسخه کپی از مدل روسی آنتونوف-12 از شرکت چینی CATIC به امضا رساند. در ژانویه 2018 نیز ترکمنستان موشکهای دوش پرتاب QW-2 ونگارد را که مشابه نسخه 9K38 ایگلای روسیه هستند از شرکت CASIC خرید. در مارس 2016 نیز در یک تمرین نظامی در ترکمنستان مشخص شد این کشور سامانههای دفاع هوایی و پدافندی HQ-9 را که نسخه مشابه اس-300 روسی هستند از شرکت CPMIEC چین خریداری کرده است. این سامانه پدافندی پیش از این در ازبکستان نیز دیده شده بود.
نکته جالب توجه دیگر آن است که بسیاری از تسلیحات چینی صادر شده به آسیای مرکزی در قالب کمکهای دولتی اعطا شده است. این کمکها به ارتشهای خارجی پشت دربهای بسته صورت گرفته و بر خلاف قواعد تصویب شده در سال 2002 چین در زمینه صادرات تسلیحات نظامی است.
پیش از این نیز در اکتبر سال 2010 تجهیزاتی به ارزش بیش از 600 هزار دلار به پلیس تاجیکستان اعطا شده بود. کمک دیگر چین به پلیس تاجیکستان و قرقیزستان در ژانویه 2014 صورت گرفت. در همین راستا، شرکت صادرات و واردات جینگآن چین، که یکی از شرکتهای پیشرو در صنایع و تجهیزات پلیس به شمار میرود، یک ساختمان جدید به منظور مقابله با قاچاق مواد مخدر در مارس 2016 در کولاب، یکی از شهرهای مهمِ جنوب تاجیکستان و در مجاورت مرزهای افغانستان ساخت. در دسامبر 2018 نیز در جریان یک معامله محرمانه، تاجیکستان خودروهای زرهی گشتزنی مدل VP11 خود را که توسط شرکت چینی نورینکو ساخته شدهاند، به معرض نمایش گذاشت.
افزایش محسوس حضور نظامی چین در آسیای مرکزی نشانگر بر هم خوردن تقسیم کار سنتی چین و روسیه در حوزه اقتصادی و نظامی در آسیای مرکزی است. روسیه اغلب به عنوان تضمینکننده اصلی امنیت منطقه پنداشته میشد، در حالی که چین یک نقش حساس اقتصادی را ایفا میکرد. اکنون اگرچه روسیه چراغ سبز خود را تلویحا نشان داده است، تولیدکنندگان تسلیحات چینی در حال برنامهریزی برای ثمرات این حضور در منطقه آسیای مرکزی هستند.
در آسیای مرکزی، وراء از کمکهای مالی، منابع گازی نیز اغلب با تسلیحات مبادله میشود. تحویل سامانههای پدافندی HQ-9 به ازبکستان و ترکمنستان در پی بازپرداخت بخشی از هزینههای گاز طبیعی صادر شده توسط خط لوله انتقال گاز چین- آسیای مرکزی بود. تجهیزات نظامی دیگر نیز که درگیر بدهیهای ناشی از وامهای پرداخت شده از سوی چیم شده بودند در ژانویه سال 2015 از طریق مبادله با گاز طبیعی پرداخت شدند.
در دسامبر 2017 صادرات گاز ترکمنستان به چین به طرز قابل توجهی کاهش یافت. در نتیجه، در فوریه 2018 قیمت گاز طبیعی در داخل چین تا 40 درصد افزایش یافت که منجر به بدتر شدن روابط دو کشور گردید. در ژانویه 2019، چین ترکمنستان را در بلک لیست نظامی قرار داد که تمام صادرات تسلیحات به این کشور را متوقف میکرد. ترکیه نیز اخیرا به دلیل فسخ قرارداد خرید سامانه HQ-9 در لیست سیاه قرار گرفته است.
طی سالهای اخیر چین تنها مسیر صادرات گاز برای ترکمنستان بوده است. چین تامین کننده اصلی منابع مالی خطوط لوله انتقال گاز ترکمنستان و سایر خریداران آن، همچون روسیه و ایران بوده است که بنا بر مسائل ساسی و تحریمها، با مشکلاتی مواجه شدهاند. از سال 2018 ترکمنستان در هراس از آن که تنشهای تجاری میان چین و ایالات متحده آمریکا ممکن است منجر به اعمال تحریمهایی علیه چین بشود، قیمت حاملهای انرژی خود را افزایش داده است. این موضوع منجر به افزایش پیچیدگیهای مبادلات این کشور با چین گردیده. در سال 2019 ترکمنستان صادرات گاز به روسیه را از سر گرفت و از آگوست همین سال نیز مذاکرات در خصوص احداث یک خط لوله برای صادرات گاز با اتحادیه اروپا در چارچوب مجمع اقتصادی خزر را آغاز نمود.
برای تولیدکنندگان تسلیحات چینی، توسعه جایگاه آنها در آسیای مرکزی یک اقدام ساده و سهل الوصول نیست. برای حفظ این حضور، آنها میبایست وارد حوزههای غیرنظامی نظیر خطوط لوله نیز بشوند.
نورینکو که یکی از هفت شرکت چینی با تایید دولت این کشور برای صادرات تسلیحات است، نخستین شرکتی بود که لوله و سیلندرهای گاز طبیعی را در سالهای 2007 و 2009 با آغاز فرایند ساخت و ساز خط لوله چین به آسیای مرکزی، به این کشورها فروخت. اوپراتور میدان نفتی کام در قزاقستان نیز شرکت چینی نورینکو بود که تکنولوژی خود را در ژوئن 2017 برای ساخت بزرگترین هسته متمرکز در آسیای مرکزی به شرکت قزاقستانی آتوب (در زمینه تولید فولاد) منتقل کرد. شرکت پلی تک دیگر شرکت تامین کننده تسلیحات نظامی است که وابسته به برخی چهرههای سیاسی برجسته چین نظیر داماد مائو است، در ژوئن 2017 یک کارخانه لاستیک را در ازبکستان ایجاد کرد که به نظر اقدامی برای جمعآوری اطلاعات در خلال تجارت است.
این در حالی است که طی این سالها چی با استفاده از گفتمان جداییطلبی اویغورها در حال توسعه یک بعد نظامی در سازمان همکاری شانگهای بوده است. در مرکز دیدگاه مفهومی چین سه محور شرارت وجود دارد که عبارتند از تروریسم، جداییطلبی و افراطگرایی مذهبی. بزرگترین مانور نظامی چین و کشورهای آسیای مرکزی نیز در سال 2014 با محوریت منطقه اویغورنشین سینکیانگ صورت گرفت. ادبیات مشابهی که در گفتمان سازمان همکاری شانگهای مطرح شده، در اعطای کمکهای نظامی به کشورهای آسیای مرکزی نیز به کار میرود.
پیش از این در سال جاری واشنگتن پست در مقالهای از حضور بالقوه یک پایگاه نظامی چین در تاجیکستان خبر داد که ادعا شد طی سه سال گذشته عملیات نظامی در این مناطق صورت میداده است. دولت چین موارد بسیار جزئی درباره چنین پایگاهی گفته است که تنها شامل ساختن چند ساختمان برای مقابله با قاچاق مواد مخدر در مرزهای جنوبی تاجیکستان با افغانستان میشود. اما افزایش همکاریها با افغانستان برای توجیه حضور چین در مرزهای افغانستان، و به ویژه در شرق دور، ادامه خواهد یافت.
در حقیقت فروپاشی تقسیم کار هماهنگ چین و روسیه در حوزه نظامی و اقتصادی، رشد منافع اقتصادی چین در آسیای مرکزی در چارچوب کریدور اصلی ابتکار کمربند و جاده، و گفتمان ضد جداییطلبی اویغوری که از سوی این کشور دنبال میشود، آسیای مرکزی را به یک پایگاه نظامی خارجی بسیار مهم برای این قدرت نوظهور جهانی تبدیل کرده است.