عید بمفهوم واقعی کلمه بازگشت به آرامش وسعادت وخوبیها

عمومی


یک قرص جوی نیست که ملت کند افطار

مردم همه  در آتش و خون  اند   گر فتار

در پوشش دین ، کفر کند حمله به مومن

کو عید ؟ که تا هست چنین وضع رقتبار

 

عید سعید فطر را به مومنین پاکنهاد وطنم وسایر مسلمانان واقعی وزحمتکش جهان تبریک وتهنیت میگویم .

حال ببینیم که عید عبارت از چیست و چه روزی را عید میگویند ؟ عید بزرگترین موهبت آسمانی وبمثابه روز بازگشت به مهر ومحبت ، صلح وآشتی .

طوریکه گفتیم عید واژه عربی وبمعنی بازگشت است وبازگشت بروز های آرامش راحتی وپیروزی وهم چنان عید واقعه ی سر نوشت ساز در تاریخ مردم . از همین جاست که را بطه عید با آزادی واضح میگردد . پس عید بیان حقیقی آزادی انسان به انتخاب آرامش ومسرت است ، بازگشت به مهر ومحبت است .

عید برای مسلمانان معنی صفا وپاکی بدن ،تهذیب فطری که از طریق روزه یعنی پرهیز کردن ،حج رفتن ، زیارت کردن همچنان بقول متفقانه علما ، عید باز گشت از بیماری ومصیبت دردها به صحت وسلامتی ، باز گشت از غم واندوه به خوشی ها ومسرت شادی نوین ، آزادی ورهایی .

در دنیا عید های متعددی با نامها وزبانهای گونا گون ومناسبتهای مختلف بر پا میگردد مثلاً عید مسیح ، عید یهودیان ، عید کرسمس ، عید عیسویان ، ودیگر مذاهب ولی در جنبه های اجتماعی عید روز های نو روز واستقلال کشور ها را نیز با جشن وسرور برپا میکنند که بیانگر عید وشادیهاست .

اگر این گونه واژه ها را متناسباً در تعاریف ومعاریف عید در انطباق با زنده گی میلیونها نفر از مردم زحمتکش افغانستان در نظر بگیریم اصلاً هیچکدام آنها با زنده گی عادی مردم ما مطابقت ندارد .البته با یک نگاه واقعبینانه باید گفت که در وطن ما تا هنوز تعاریف عید به معنای واقعی کلمه از زنده گی عملی ستمکشان جامعه بسیار بعید بنظر میرسد .چنانچه در یک نظر کوتاه واجمالی به هریک واژه مرتبط به مفاهیم عید که بیانگر چنین تعاریفی از عید میباشد می بینیم که بگونه مثال :

عید بازگشت برفاه وآرامش از جنگ وبحران .

بازگشت به پیروزی ، از شکست.

بازگشت به آزادی ، از اسارت .

بازگشت به پیشرفتها ،از عقب مانی .

بازگشت به بسرنوشت ، از بی سرنوشتی .

باز گشت به پاکی ، از کینه ها .

باز گشت به تهذیب فطری ، از سیه دلی .

باز گشت به افطار ، از گرسنگی .

باز گشت به ادای حج واقعی ، نه تجارت یا شهرت ویا بشکل تورستیک .

باز گشت از مصیبت ، به خوشی ها .

باز گشت از مرض، به تندرستی.

باز گشت از فقر ، به زنده گی عادی .

باز گشت از نفاق وانواع تعصبات ، به اتحاد وهمدیگر پذیری .

باز گشت از ظلم ، به سوی مهر وحبت .

بازگشت از تکبر، به فروتنی .

باز گشت از وحشت وبر بریت ، بسوی انسانیت .

باز گشت از تجاوز ، تعرض ،تعصب ، تهدید ، ترور ، توهین وتحقیر انسانها بسوی صلح وعدالت ، انصاف ، دوستی وهمزیستی انسانی .

در حالیکه رسیدن به چنین روزها و آرزوهای یاد شده که بیانگر مفاهیم عید واقعی وحقیقی میباشد امید واهداف عطش ناپذیر همه مردم مستضعف افغانستان است ولی اگر این بازگشت ها را در زنده گی مردم جستجو نماییم بخوبی معلوم میشود که بدلیل جنگ جاری ظالمانه ونیابتی قدرتها ومتجاوزین خارجی در همدستی ارتجاع داخلی متاسفانه مردم ما با چنین اعیاد ومفاهیم یاد شده آن فاصله زیادی دارند .

زیرا دشمنان داخلی وخارجی افغانستان کشور ما را کم از کم یک قرن از رسیدن به چنین اعیاد ومزایای عید وجشنهای مرتبط به آن محروم ساخته اند . اینست مزایای اسلام سیاسی و اندیوالان خارجی آنها .

از همان روز های نخستین تجاوز های نیابتی پاکستانیها در کشور ما ، معلوم بود که عناصر ارتجاعی زیر نام دین ومذهب کشور را پایمال متجاوزین خارجی وجولانگاه تروریسم میسازند زیرا همین برنامه داده شده بدست ایشان بود که بیش از چهار دهه جنگ ویرانی وآ دم کشی آنقدر کشور را در سرآشیب نابودی وگرداب بدبختی میکشاند که باز گشت به صلح وآرامش بیک رویا مبدل گشته است .

در گذشته ها تجاوزات ،دسایس وحملات کم از کم بشکل محرمانه وپیچیده در اسراروطلسمات سیاسی بود ولی حالا دشمنان کشورما در تبانی با یکدیگر بشکل بی پرده وبیرحمانه از تجاوزکاری ها ، استبداد ، حکمروایی ظالمانه خود دفاع نموده وغارت دارایی ملت ومردم را با افتخار یاد کرده وبه آن می بالند .

بنا بر آن کشوریکه مورد حمله ددان ودیوان و هجوم گرگان ، زاغان ، زغان ماروملخ وگژدم قرار گرفته باشد چگونه میتوان به آزادی و آرامش امید وار بود ؟

کشوریکه در بحبوحه اهداف جیوپلتیک ،جیو اکانومیک و جیو استراتیژیک وقدرت نمایی ها قرار داشته باشد ، چگونه میتوان از حق تعین سرنوشت دم زد ؟

بگونه مثال در رابطه به صلح وختم جنگ در افغانستان بیش چندین سال است که تلاشهای حکومات افغانستان در دوره های مختلف با راه اندازی پروسه صلح در داخل وخارج از کشور به نسبت مداخله خارجی به بنبست مواجه بوده تا وقتیکه منافع خارجی تضمین وتامین نشود صلح قربانی اهداف جیوپولیتیک وجیواستراتیژی قدرتها ی ذیدخل خواهد بود  .

همین اکنون دنیا میداند که از دیر زمانی مذاکرات صلح افغانستان در قطر ،ماسکو ودیگر کشور های جهان در جریان است ولی حضور دولت افغانستان بمثابه نماینده گان مردم درین مذاکرات کمرنگ وبی اثر بنظر میرسد . این خود بیانگر چگونگی میزان صلاحیت طرفهای مذاکره کننده میباشد که نتایج آن در چشم انداز بعدی تیره وتار بنظر میرسد همچنان عدم حضورنماینده گان دولت افغانستان در مذاکرات صلح مشروعیت نظام واداره کشور را زیر سوال خواهد برد.

پس اگر عید را همانطوریکه سعادت وآزادی وپیروزی تعریف کرده اند کجاست جنبه عملی چنین واژه های تشریفاتی عید که همواره نمایش ورسانش میشود ؟

درکشوریکه سرزمین آن جولانگاه بیگانه گان باشد علاوه بر آن قانون شکنی ،بیعدالتی ،بی انصافی ،رشوت واختلاص ، ظلم وستمگری ،قاچاق انسان تا مواد مخدره ،چپاول معدنها وغارت دارایی های مردم ومنافع علیای کشور ، نفوذ همسایگان تجاوزکار ومداخله گر  که نتایج شوم آن بیکاری وبیماری ،فقر ومرض ، جهل وفساد ، را ببار آورده وبازار جواسیس وجادوگران کشورهای خارجی زیر نام مداحین ومداری و فالبین و کف شناس و کنگن فروش سحر وجادو جن کش وطبیب در آن گرم باشد چگونه مردم بخصوص با دا شتن سنتهای دوره حجر از طلسمات حیله گران ومکاره های پرتاب شده از خارج نجات خواهند یافت  ؟

ملتی که هشتاد فیصد از نفوس آنرا زحمتکشان ، ستمدیده گان ، مستضعفان ، بیماران بیکاران ومحرومان تشکیل داده باشد این خود روزه داران تاریخی وگرسنه نگهداشته گان دایمی اند که با محرومیت زنده گی نموده اند. پس عید چنین مردم گرفتار محرومیت ومظلومیت کجاست ؟ .

ملتی که همواره مورد تجاوز وحملات تروریستی قرار گیرد که خون فرزندان بیگناه شان هم در مساجد وهم در تکایا ،هم در مزارع ،هم در مکاتب وهم در مدارس ،هم در سرک وهم در پارک ،هم در دفتر وهم در منا زل با عمل تروریستی اجیران خارجی بریزد وهر روز تابوت خونچکان جگر گوشه های وطن را مادران و پدران مظلوم تحویل بگیرند چگونه میتوان از خوشیهای عید استقبال بعمل آورد این کدام سنگین دل بی مسولیت خواهد بود که جدا از مصیبت مردم خود را در عیش ونوش ونوای عید بنمایش بگذارد .

در کشوریکه جمعی از حجاج آن با پول بیت المال ویا از خون وریم مردم وبا استفاده از چوکی ومقام ویا چپاول دارایی های با د آورده با هزاران دالر وکلدار به حج میروند مگر از احکام خدا بیخبر اند که همسایه شان محتاج پوستهای کچالو وپلاستیک روی کوچه ها باشند وآیا اینها  بروز حساب وکتاب ودادگاه تاریخ معتقد اند  ؟

ملتی که همواره در زیر ضربات تیکه داران قومی ،مذهبی ، ومتعصبین لسانی ،سمتی وجنسیتی زجر میکشند . ملتی که دشمنان وطن همه دسترسی آنها را به معشیت زنده گی از ایشان گرفته اند وساختار اجتماعی آنها روز تا روز تجزیه میشود چگونه میتوانند از محبت عید وخوشی های عید حرفی بمین آورند ؟

خلاصه اینکه تا وقتیکه مداخله وتجاوز خارجی در کشور تو ام با جنگ وجدال وجود داشته باشد خوشی های عید خواب است وخیال است ومحال است وجنون .

عید واقعی وسرآسری برای تمام کافه مردم افغانستان وقتی میسر خواهد بود که قطع جنگ وتجاوزگری وآمدن یک صلح واقعی میسر گرد د واین زمانی حاصل میشود که مردم با بیداری واقعی ودرک از قضایا وتحلیل دوست از دشمن وتشخیص علمی مشکلات وپربلمهای جاری ، بدفع وعلاج آن متحدانه ، آگاهانه ولسوزانه تلاش صورت گیرد . عید واقعی مردم افغانستان وقتی میسر شده میتواند که مردم بخاطر رهایی کشور از نفوذ عوامل بیگانه بمنظور تعین سرنوشت شان با یک اجماع عمومی وتشکل در یک جنبش عظیم فکری ملی و سرتاسری به پیشوایی فرزندان واقعی مردم وخدمتگذاران صادق وطن وسایر دادخواهان صلحدوست وترقیخواه کشور متحد گردند .آنگاه قادر خواهند بود که با داشتن حق سرنوشت از عید بشکل واقعی  تجلیل بعمل آورند .

 آنگاه عید واقعی

وسراسری به همه مبارکباد .

 

                عیدانه

گویند که عید آمد  ودلها ست شاد مان

شمع و شراب و شاهد  دیدار  دوستان

اما نه هر دلی که به مردم  تعلق است

جز قشر  مفتخوار فرو مایه ی  جهان

برخلق ، نا ن  خشک  میسر  نمیشود

اوضاع ازین مضا  یقه  بد تر نمیشود

آنجا که خون و آتش بازار فتنه  است

مردم اسیر پنجه ی بیداد و کینه است

پس ما کجا وعید کجا  همو طن  کجا

تا بوت خو نچکان شهید ی وطن کجا

جایی که زور قدرت بیگانه حاکم است

هر روز ا نتحاری وکشتار ماتم  است

تهدید و قتل و کشتن  اولاد  آدم  است

درصبح شام گریه و دلها پرازغمست

کو عید هموطن  که  بگویم مبارکت؟

حرف نوید  کو  که  بگو یم  سعادتت

جاییکه خون آتش وشلاق  خنجراست

رنج عذاب دایمی و روز محشر است

آنجا قیامت است نشا نی از عید نیست

جان وطن زحمله ی گرگان بعید نیست

آنجا که ، جهل آمده  بر  جنگ  آفتاب

با صحنه های  وحشت اهریمن عذاب

آتش زدن به  مدرسه و مکتب وکتاب

درپرده های فتنه و نیرنگ بی حساب

آنجا کجاست  عید و یا  مژده  نوید ؟

شادیی عید بردربیچاره گان کی دید ؟

فریاد عا جزان همه بر آ سمان  رسید

دود اززمین سوخته تا کهکشان رسید

پس درکجاست عیدکه ما شادمان شویم

ازجنگ خون وآتش بم در امان شویم

حالانکه عید صحنه رنگ نمایش است

جاییکه زیرپوشش دین جنگ داعشست

این روزمحرم است نه حال هوای عید

رسم خوشی زخاطره ها گشت  ناپدید

عیدآن بود که جامعه فارغ شودزجنگ

تا مین شود به مردم ما صلح بیدرنگ

اعیاد واقعی  هدف  و  اتحاد ماست

همبستگی  و وحدت ما  اقتدار  ماست

وآنگاه به مهر و جوشش ما عید میشود

عید ی سعید بر همه   تمجید    میشود

عبدالو کیل کوچی