صهیونیستها برای سال ۲۰۱۹ میلادی انقلابهای عربی جدید، اختلاف شیعه با شیعه، ورشکستی اقتصادی، تسلط بر نوار غزه و ادامه بحرانهای سابق را پیش بینی میکنند که در حقیقت برنامههای آنها یا به زبان بهتر آرزوهای آنها برای منطقه است
صهیونیست ها همواره در سیاست های خود برای سال های آینده برنامه ریزی می کنند و تلاش می کنند بسیاری از خواسته های خود را در قالب پیش بینی آینده نزدیک به اذهان و افکار عمومی القاء کنند. این نوع عملکرد آغاز اجرایی کردن یک برنامه کوتاه مدت است. یعنی آنها برنامه هایی را که دارند آماده اجرا کرده اند و در گام نخست تلاش می کنند آن را به اذهان عمومی القاء کنند.
این اقدام به دو صورت انجام می شود: نخست، مقامات رژیم صهیونیستی با اظهارنظرهایی غیر واقعی، این برنامه ها را اعلام میکنند و دوم، نویسندگان و تحلیلگرانی در رژیم صهیونیستی وجود دارند که حلقه واسط بین تصمیم سازان و رسانه ها هستند. این نویسندگان اقدام به القاء برنامه های تصمیم سازان رژیم برای رسانه ها می کنند. در گام بعدی غول رسانه ای غرب این اخبار را به اذهان تمام جهانیان پمپاژ می کند.
فریدمن کیست؟
یکی از نویسندگانی که حلقه واسط بین تصمیم سازان رژیم صهیونیستی و رسانه های حامی آنها است، یارون فریدمن است. فریدمن که فارغ التحصیل دانشگاه سوربن فرانسه است، پژوهشگر مرکز «تخنیون» دانشگاه حیفا و متخصص امور اسلامی در این مرکز است. او نویسنده کتاب «علوی ها: تاریخ، دین و هویت» است.
فریدمن که یکی از نویسندگان و تحلیلگران منطقه ای رژیم صهیونیستی است در نوشته اخیر خود در آخرین روزهای سال 2018، پیش بینی های خود در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا را بیان کرده که در حقیقت گویای برنامه هایی است که صهیونیست ها خود را برای آن آماده می کنند. فریدمن در مقاله ای تحلیلی که در روزنامه عبری «یدیعوت آحرونوت» منتشر کرده این برنامه ها را در قالب پیش بینی بیان می کند.
نوار غزه؛ تهدید به اشغال و اعمال فشار بیشتر
با توجه به شکستی که صهیونیست ها از جنبش مقاومت اسلامی در نوار غزه متحمل شده اند، فریدمن اقدام به تهدید حماس و مردم نوار غزه می کند و از اشغال نوار غزه توسط صهیونیست ها سخن می گوید: «حماس تلاش کرد از طریق راهپیمایی های بازگشت، وضعیت امنیتی را در جنوب برای اسرائیل سخت گرداند اما خود را در وضعیتی خواهد دید که هیچ گاه فکرش را نمی کرد زیرا نوار غزه را تحت سیطره اسرائیل ومصر با نقش های مختلف و وضعیت اقتصادی بسیار دهشتناک خواهد یافت.»
اسرائیل؛ بحران حکومت خودگردان فلسطین
قطع کمک های آمریکا به حکومت خودگردان مسئله ای است که فریدمن آن را از عملیات فردی کرانه باختری و درگیری در نوار غزه هم مهمتر می داند و می گوید: تهدید وجودی اسرائیل در این مرحله در جبهه جنوبی یعنی نوار غزه و جبهه شرقی یعنی کرانه باختری و یا حتی اردن رخ نخواهد داد چرا که اسرائیل در حال حاضر در وضعیت ثبات قرار دارد و همکاری امنیتی با حکومت خودگردان ادامه دارد. اما قطع ارتباط بین دولت آمریکا و حکومت خودگردان اخیرا دوچندان شده است و دولت آمریکا کمک های اقتصادی اش را به حکومت خودگردان قطع کرده، آن را بیش از پیش به اسرائیل وابسته ساخته است.
حزب الله؛ تمرکز بر اسرائیل
حزب الله لبنان را این نویسنده صهیونیست یک تهدید ماهوی معرفی می کند اما تلاش می کند با اشکال تراشی برای حزب الله، آن را متضرر از مسئله سوریه و نگران از عملیات جبهه شمالی نشان دهد: جبهه شمالی یک تهدید ماهوی و راهبردی برای اسرائیل است که منبع این تهدید حزب الله است. حزب الله بخشی از نیروهای خود را به سوریه اعزام کرده بود اما امروز نزدیک شدن به پایان جنگ در سوریه حزب الله شروع به بازگرداندن نیروهای خود به لبنان کرده است و تمرکز اساسی خود را به سمت اسرائیل بازخواهد گرداند. اما حزب الله پس از آنکه در سوریه خسارت های بزرگی را دیده- از جمله اینکه 1500 نفر از نیروهایش کشته شده اند و به دلیل بحران اقتصادی در ایران بخش بزرگی از بودجه خود را از دست داده- به یک دوره بهبودی نیاز دارد.
او می گوید: به رغم آنکه رزمندگان حزب الله طی سال های گذشته بهره زیادی از عملیات جنگی سوریه برده اند و قابلیت های بالایی برای مقابله با اسرائیل دارند اما فرماندهی حزب الله در ضاحیه جنوبی بیروت به عملیاتی که ارتش اسرائیل در حال حاضر، با نام «سپرشمالی» ضد تونل های حزب الله در شمال در حال اجرا است، با حسرت می نگرند. عملیاتی که می توانست نجات دهنده آنها در مواجهه بعدی شان با اسرائیل باشد.
سوریه؛ پایان بحران
فریدمن در خصوص سوریه به پایان بحران سوریه اذعان می کند و می گوید: اسد در سوریه با کمک آشکار ایران، حزب الله و هواپیماهای روسی در پایان مسیر جنگ قرار دارد. به گونه ای که تمامی سازمان های مخالف او از بین رفته اند و تنها در دو منطقه تمام آنها مجتمع شده اند. یک بخش به سرپرستی آمریکا در پایگاه نظامی «التنف» و در مثلث مرزهای عراق، سوریه و اردن و دیگر در منطقه ادلب با سرپرستی ترکیه. انتظار می رود سال 2019 پایان جنگ ارتش سوریه باشد چرا که تصمیم آمریکا برای خروج از سوریه تمام امید معارضان سوری را با ادامه حضور در دو منطقه حضورشان از دست رفته است.
مصر؛ نزدیک شدن به انقلاب عربی جدید
فریدمن در خصوص مصر به اقدامات پنج ساله السیسی اشاره می کند و نزدیک شدن قدم به قدم مصر به یک انقلاب عربی جدید را پیش بینی می کند و می گوید: السیسی وارد پنجمین سال ریاست جمهوری اش می شود و به رغم پروژه های اقتصادی بزرگی که اجرا کرده و جنگ خونینی که علیه گروه های مسلح در صحرای سینا انجام داده و همچنین با آغاز دوباره حضور گردشگران به مصر، احساس غالب بین مصری ها این است که فضای انقلاب ژانویه 2011هنوز مصر را ترک نکرده و السیسی نسخه بهبود یافته مبارک است. مصری ها هنوز از افزایش قیمت ها و کاهش دستمزدها رنج می برند. اما میزان نا امیدی که احساس می کنند هنوز آنها را برای اعتراض به خیابان نکشانده است. چرا که هنوز از نتایج انقلاب نخست که همراه نبود امنیت و سقوط اقتصادی بوده، رنج می برند و از هرج و مرج عمومی هراس دارند.
انقلاب های عربی جدید در تونس و سودان
فریدمان برای منطقه شروع دوباره انقلاب های عربی را پیش بینی می کند که در دو کشور تونس و سودان رقم خواهد خورد. او می گوید: در حالی که هشتمین سال انقلاب های عربی را پیش رو داریم شاهد شعله ور شدن دوباره این انقلاب ها خواهیم بود. یکی در کشوری که قبلا انقلاب را به خود دیده و کشور دوم رنگ انقلاب عربی را ندیده است. تونس به دلیل بیکاری و مشکلات اقتصادی شاهد تظاهرات اعتراض آمیز خواهد بود. اما سودان این روزها شاهد موجی از تظاهرات اعتراضی علیه فساد و وضع معیشت است و به رغم وعده های عمر البشیر در خصوص بهبود وضع اقتصاد اما هیچ کس به او اعتماد ندارد.
ترکیه؛ کاهش رشد اقتصادی
او برای ترکیه بحران اقتصادی و بی اعتمادی به اردوغان را پیش بینی می کند و می گوید: نشانه هایی مبنی بر کاهش رشد اقتصادی، افزایش بیکاری، رشد تورم و کاهش اعتماد به اردوغان در ترکیه وجود دارد. این در حالی است که او طی چند سال گذشته توانسته رشد اقتصادی خوبی را محقق کند.
لبنان؛ ورشکستگی اقتصادی
فریدمن با اشاره به وضعیت اقتصادی نامناسب لبنان این کشور را برای سال جدید به ورشکستگی بزرگی وعده می دهد و می نویسد: لبنان در سال جدید شاهد ورشکستگی اقتصادی سختی خواهد بود که موجب اعتراضات عمومی خواهد شد. او با ارتباط دادن این مسئله با کاهش ارزش بورس های منطقه می گوید: نقطه مشترکی که در تمامی کشورهای منطقه وجود دارد کاهش ارزش بورس های کشورهای منطقه است که در دراز مدت موجب اعتراضات عمومی خواهد شد.
عراق؛ اختلاف بین شیعیان
او اختلاف بین شیعیان عراق را در سال جدید میلادی پیش بینی می کند و تلاش می کند با تقسیم شیعیان عراق به حامیان ایران و یاران مقتدا صدر بگوید حامیان ایران به دلیل تمول مالی با جناح مقتدا صدر – که در صدد مبارزه با فساد هستند- در گیری پیدا خواهند کرد. او در این خصوص اینگونه می نویسد: اختلاف سنتی سنی- شیعه به چالش بین شیعیان تبدیل شده است. مقتدا صدر، مبارزه ای اجتماعی را علیه فساد آغاز کرده است. او آغاز سالی که رو به پایان است اعتراضاتی جدی را در جنوب عراق شکل داد و درگیری بین شیعیان فقیری که از شرایط زندگی رنج می برند و شیعیان متمول حامی ایران که در بغداد ساکن اند. زمام دولت را در دست دارند شکل گرفت.
او تلاش می کند با 3 تکه کردن عراق، تظاهرات به وجود آمده در نقاط مختلف را دلیلی بر عدم ثبات در عراق توصیف کند لذا می گوید: برای نخستین بار شاهد تظاهرات علیه ایران از سوی حامیان ایران [اشاره به شیعیان] هستیم و این معنایش عدم ثبات در کشوری است که به 3 بخش تقسیم می شود: کردها در شمال، شیعیان در شرق و سنی ها در غرب.
عربستان؛ ادامه حمله به یمن
فریدمن با تشبیه یمن برای عربستان، به ویتنام برای آمریکا و نادیده گرفتن جنبش انصارالله و حوثی نامیدن انصارالله می گوید: عربستان حملاتش به یمن را ادامه خواهد داد اما یمن همچون ویتنام برای ایالات متحده، محمد بن سلمان را گرفتار خواهد کرد. او در ادامه بن سلمان را سوژه قرار می دهد و می گوید او و ریاض کماکان در مسئله پرونده قتل خاشقچی غرق خواهند بود مسئله ای که موجب کاهش روابط سعودی ها با غرب شد.
ریچارد هاس: خاورمیانه هنوز خطرناکترین منطقه جهان است
جمع بندی
صهیونیست ها با نگاهی که فریدمن داشته درصدد ادامه بحران در کشورهای بحران زده و ایجاد بحران در کشورهایی هستند که بحران در آنها وجود ندارد. مهمترین نکات در گفته های فریدمن قرار گرفتن نوار غزه در اختیار صهیونیست ها و مصر، انقلاب عربی در سودان، ورشکستگی اقتصادی لبنان، ضعف اقتصادی ترکیه و جنگ شیعه با شیعه در عراق است که همگی جدید هستند و به نظر می رسد برنامه جدید صهیونیست ها برای منطقه باشند.
اما نکته مهم در این نوشته عدم اشاره فریدمن به ایران و مسئله ایران است به نظر می رسد او از اظهار نظر در خصوص ایران خودداری کرده است. اینکه ایران در حال حاضر در صدر اولویت های رژیم صهیونیستی قرار دارد امری بدیهی است اما اینکه از آن در نوشته فریدمن سخنی به میان نمی آید امری قابل توجه است که باید مد نظر قرار گیرد. شاید به این معنی است که مسئله ایران آنقدر حساس است که حتی در حد یک مقاله نیز اطلاعاتی از برنامه هایشان در خصوص ایران بیان نمی کنند.