مأموریت جدی و‌ جدید «خلیلزاد» در افغانستان چیست؟

عمومی

 

فعالیت‌های اخیر «زلمی خلیلزاد» و مواضع بی‌سابقه مقامات در واشنگتن راجع به طالبان و همچنین اتهام حمایت آمریکا از داعش در افغانستان، نشان‌دهنده این است که کاخ سفید به دنبال ایجاد مرحله جدیدی از بحران یعنی جنگ مذهبی است

ماموریت هفده ساله سربازان آمریکایی در افغانستان به دلیل قدرت گروه طالبان به بن‌بست سیاسی-نظامی رسیده است در عین حال «ژنرال جوزف دانفورد» رئیس ستاد ارتش ایالات متحده نیز اعتراف کرده که گروه طالبان برای فعلا «شکست ناپذیر» است.

این مقام ارشد آمریکایی درباره طالبان تاکید کرد: این منصفانه است که بگویم، طالبان اکنون در جنگ شکست نخواهد خورد.

اعتراف آمریکا به ضعف در برابر طالبان از دو جهت قابل تامل است؛ اولا کشوری که مدعی ابرقدرت بودن در جهان است بدون دلیل و دسیسه اقرار به ضعف در برابر یک گروه شبه‌نظامی نمی‌کند.

دوما این اقرار زمانی صورت می‌گیرد که حدود یک سال قبل «دونالد ترامپ» در اعلام استراتژی‌اش برای افغانستان و جنوب آسیا مشخصا گروه طالبان را تهدید به نابودی کرده بود.

پس از تمام این ماجراها، زلمی خلیلزاد فرستاده پیشین «جورج بوش» که طراح پالیسی نظامی-سیاسی کاخ سفید در افغانستان پس از طالبان بود و از سوی تیم دونالد ترامپ به عنوان مشاور آمریکا برای صلح افغانستان تعیین شد.

خلیلزاد پس از سفرهای منطقه‌ای اخیرش حول محور صلح، حالا سومین سفر خود را به کشورهای متعدد منطقه آغاز کرده است.

او در افغانستان با هر که دلش می‌خواهد اعم از طالبان و شخصیت‌های شاخص این کشور به گفت‌وگو می‌نشیند و مدعی است که تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری 2019 به بن‌بست صلح افغانستان نقطه پایان بگذارد؛ کاری که از دید برخی نمایندگان پارلمان یک دخالت نامشروع از سوی کسی است که خود عامل بحران فعلی افغانستان محسوب می‌شود.

«عبدالطیف پدرام» رهبر حزب کنگره ملی و نماینده مردم بدخشان در پارلمان افغانستان با اشاره به دخالت‌های غلط واشنگتن در امور داخلی این کشور گفت: با تاسف یک آدم از کشوری دیگری یعنی خلیلزاد به عنوان یک آمریکایی، برای افغانستان تصمیم می‌گیرد.

این نماینده پارلمان همچنین هشدار داد، با چنین نشانه‌هایی دیده می‌شود که افغانستان در حال وارد شدن به شکل دیگری از بحران یعنی «جنگ مذهبی» است.

در واقع اتهام ایجاد «گروه تروریستی و تکفیری داعش» توسط سازمان‌های اطلاعاتی غربی پس از روی کار آمدن دولت وحدت ملی، برنامه‌ای درازمدت برای بحران افغانستان است که خلیلزاد در نقشه راهی که برای صلح طرح کرده است آن را دنبال می‌کند تا افغانستان با عبور ظاهری از یک بحران، وارد شکل دیگری از بحران خونین و خطرناک شود.

گروه طالبان با اختلاف‌نظرهای ایدئولوژیکی که با گروه داعش دارد، حاضر نشد تا به این گروه اجازه عرض اندام بدهد و در چندین مرحله با نبردهای خونین که میان دو گروه شکل گرفت، داعش را به اشکال مختلف سرکوب کرد.

سرخوردگی حاصل از این ناکامی موجب شده تا «ترامپ» و «پومپئو» سکان‌داری کشتی سیاست خارجی آمریکا در دریای مواج افغانستان را به دست دیپلمات کارکشته افغان-آمریکایی بسپارند تا طرحی که واشنگتن در تبانی با «ریاض» برای افغانستان در نظر گرفته است، اجرا و عملی شود.

پدرام در مجلس افغانستان تاکید کرد: جنگ‌های بعدی افغانستان، جنگ‌های مذهبی خواهد بود و در آن صورت ما وارد یک «فاجعه عظیم» خواهیم شد.

رهبر حزب کنگره ملی در نهایت یادآوری کرد: اگر قرار بود خلیلزاد معمای صلح را حل کند، طی این هفده سال صلح ایجاد می‌شد.

اصل مسئله هم همین است که آمریکا به خاطر حفظ پایگاه‌های نظامی خود در منطقه و دخالت مستقیم در امور داخلی افغانستان و همچنین ایجاد «تهدید بالقوه» برای رقبای بزرگ خود همچون روسیه و چین، می‌خواهد همچنان تنور بحران را در افغانستان به شکل دیگری و متفاوت از هفده سال اخیر، داغ نگه دارد.

آمریکا تلاش دارد تا توسط کارت داعش، طرحی را که در سوریه و عراق دنبال می‌کرد و شکست خورد، این بار در افغانستان دنبال کند و قماری که در سال 2001 در منطقه با هزینه‌های زیاد آغاز کرده است را از رقبای خود ببرد.