ما بدوریم زرۀ راست بدین وهم و گمان –
ره نمودیم ز عداوت به رۀ بی نشان
رۀ افسانه گزیدیم و زهم دور شدیم
جنگ هفتاد ودوملت همه جهلیست عیان
دام تزویر گشودند ببستند ره عقل
زروایات و احادیث غلط بر اذهان
هرکه زاندیشه سخن گفت بشد ملحد دین
تا که روشن نشود راه براین کور دلان
رهبر دین کنون رتبه قارون دارد
وز فساد و زغنیمت ، زملک دیگران
بر سر گنج زده چنبره چون مار سیاه
نیش و دندان نماید نشود دور از آن
وین ندانند بری کز پی شب صبح صفاست
دور دزدان گذرد فاش شوند شبروان
ف. بری