تاراجگران رسمي ودولتي درنظام حکومتي ـ از محترم (استاد صباح)

عمومی

 

به نام ِدین طمع برتاج کردند

تمام شهر را تا راج کردند

هرآنکي ميهنش راميپرستيد

زدامان وطن اخراج کردند…

توليد هيروئين درفغانستان درمقايسه با سال قبل، سي وچهارفيصد رشد داشته وبا وجود تلاش‌هاي بين‌المللي براي كاهش توليد مواد‌مخدر، درمجموع هشت هزارو دوصد تن هيروئين درافغانستان توليد شده است. دراين مدت كاشت خشخاش هفده فيصد افزايش يافته وهم‌اكنون يکصدونودوسه فيصد از مواد‌مخدرموجود دربازارهاي جهان درافغانستان توليد مي‌شود. توليد ترياك درافغانستان با ناامني‌ها و خشونت‌هاي جاري رابطه مستقيم دارد.

انتخابات درشرايطي برگزارشد كه تفنگ، پول و فساد اداري بيداد ميكرد. در شرايطي كه مردم ضرب ضربات سالهاي وحشت تنظيمي و طالبي را برجسم و جان خود فراموش نكرده اند؛ در شرايطي كه تاريخ و فرهنگ كشورما مورد تاخت و تاز جنايتكارن قرارگرفت كه زخمهاي خونين آن تا كنون التيام نيافته؛ درشرايطي كه آوارگان داخلي ومهاجرين اطمينان به زندگي آبرومند ندارند ودرشرايطي كه فساد اداري وسازش ومصلحت با صاحبان تفنگ و قدرت دررأس سياست هاي دولت قرار دارد، چگونه ميتوان از فضاي دموكراتيك ،‌ آگاه ومردمي صحبتي بميان آورد؟

كميسيون هاي گذشته چه دسته گلي را به آب دادند كه كميسيون سمع شكايات ازاين ويا آن آدم تفنگي برازندگي كسب كند؟ شكايت واعتراض زماني موجه ومرعي الاجراست كه لوث تفنگ وجنگ سالاري ازجامعه رخت بربسته باشد. ازكران تا كران كشورشكايت نه، بلكه شعله هاي خشم پنهان وآشكارمردم عليه حاكميت تفنگ وفساد اداري زبانه مي كشد، تبارز تظاهرات خشمگين مردم عليه فساد اداري وحاكميت تفنگ را ديديم.

وعده و وعيده هاي دولت، حواريون وملل متحد دوسيه ي ضخيم واما بي نام ونشاني است كه كميسيون مستقل حقوق بشرآنراترتيب وتبليغ كرد. وعده دادند كه جمع آوري اسناد وشواهد دو سال را دربرمي گيرد (بزك بزك نمير كه جو لغمان ميرسد!) مجرمين جنگي درتارو پود دولت آنقدرنفوذ دارند كه مرزبين مجرم و قاضي را مخدوش ساخته است.

 دربازي اتنخابات علاوه برحاكميت تفنگ و تهديد، پول حلال مشكلات بوده كه در رقابت هاي انتخاباتي نقش بزرگي را بعهده داشت . دسترخوان جنگي، بخشش، خريد كارت، مصارف ترانسپورت واوراق تبليغاتي ، تقلب هاي پي درپي و غيره به فرهنگ جنگ سالاران وايادي آنان تبديل شده كه ازطريق غارت دارائي هاي عامه (معادن، قاچاق مواد مخدر، غضب شيرپور، جعل اسناد، حيف و ميل كمك هاي بين المللي و …) وسرمايه هاي باد كرده، دعوي اخذ رأي ، ريس جمهور، صدراعظم ( ريس اجرائيوي )، و وكالت مردم را دارند؟! دورازعقل است ولي واقعيت دارد. فساد اداري (عدم تصفيه جنگسالاران ازقدرت، رشوه، قوم وخويش بازي، واسطه، شناخت، تبعيض، تفتين و …) ازبالا تا پايين ، ازمركز تا قرأوقصبات كشوربال گسترده وسايه افكند است.

دردرون حاكميت مراكزي وجود دارند كه اين فساد را اشاعه داده و پشتيباني ميكند. مافياي مواد مخدرمركز قدرت ديگري است كه تروريزم، جنگسالاري وبروكراسي را درجال خود تنيده توده هاي محروم ومظلوم وبخصوص روشنفكران واقشار ميانه حال تاب مقابله با اين هيولا راندارد.

به همين خاطر است كه درانتخابات بيشترين تقلب ودزدي را آناني دارند. لودين دريكي از مصاحبه‌هاي خود شفتالو گفتند كه «علاوه برطالبان، جنايتكاران ديگري هم بودند كه شامل پروسه مصالحه ملي گرديدند؟» فرقي نمي كند كه كي خيانت كرده و كي فرمان قتل صادركرده، مهم اين نيست، بل آنست كه ثبات سياسي با موجوديت و لوجنگسالاران و قاچاقبران با خائنين ملي حفظ شود. اين هم سياستي است ولي درخدمت عده ي محدود وخصم مردم.

اين سياست با منافع ملي و وحدت ملي شديداً منافات دارد. مصالحه بامجرمين جنگي وقاتلين ملت گذشته ازتشديد نفاق بين مليت ها، كارانتخابات را به رسوائي كشانيد و راه ورود كساني را به دولت بازنمودكه دستان شان بخون مردم رنگين است. روشنفکران ، احزاب سياُسي که نه پول دارند ونه سلاح ودموكراتها واستقلال طلبان شامل طيفي مي گردند كه نه زردارند و نه زور. سرمايه معنوي شان را معرفت وشعور سياسي مي سازد كه با تكيه برآن، حرف دل مردم را مي زنند و مدافع آرزوها وخواسته هاي آنانند. پاسدارنوردربرابر ظلمت اند وبا بيرق آزادي بي هراس ازرگبار تهديد و ارعاب كه سايه شوم تفنگ وپول برصندوق هاي رأي سايه افكنده بود حرف هاي روگ راست خود را گفتند ونوشتند.

بنابرسندي كه سازمان ملل دررابطه با موادمخدرنشر نموده، افغانستان عليرغم كاهش قابل توجه درزرع اين مواد طي سال جاري، در صدر كشورهاي توليد كننده آن قرار دارد.

درين سند آمده كه حدود ٢٠٠ مليون نفربا ارزش بيشتراز ٣٠٠ مليارد دالردرين كاروباردخيل اند وتجارت سالانه آن به ١٣ مليارد دالر (٩ مليار دالربوسيله تاجران كلان و ٤ مليارد دالر آن بوسيله تاجران كوچك) ميرسد. مافياي داخلي و ياران بين المللي شان با استفاده ازوضع بي ثبات دولت، حاكميت ملوك الطوايفي، فساد اداري، فقر و بيكاري مردم، بهترين استفاده ها را براي رايج كردن اين مواد كرده است و از اين خوان چرب، تروريزم و جنگسالاري نيز سودهاي كلاني مي برد. بي بنياد ترين فكر و عمل، محكوم نمودن دهقانان فقير براي زرع اين مواد وچپه كردن مزارع شان بوسيله نيروهاي امنيتي است. زيرا اگر شبكه قاچاقچيان از مستي به اين كار رو مياورند، دهقانان ما از مجبوريت و فقط بخاطر سيركردن شكم خود و اولاد شان دست به زرع آن مي زنند.

حال دولت وحاميان بين المللي آن محاسبه كنند كه آيا اراده و توانايي مقابله با اين اختاپوت ها را دارند و يا اينكه درحد مجادله لفظي با آنان اكتفا كرده و درخفا براي هركدام از شبكه ها چراغ سبز نشان خواهند داد تا با خاطر آرام به كار شان مشغول باشند. اگرپلان فرضي چنين باشد، روشن است بغيرازمردم ما وكساني كه دردنيا بنابه هردليلي براي تسكين آلام خود به اين مواد رو مياورند متضررين اصلي اين سناريو بوده، سود اصلي را سلطانهاي مواد مخدر و شهزاده هاي كوچك آنان؛ جنگسالاران و تروريست ها خواهند برد وكشور ما چندين دهه ي ديگربه مركز قاچاق، جنايت و انواع فساد باقي خواهد ماند و مردمش روي خوشبختي را نخواهند ديد.

دردولت اگروزيري بر ضد جنگسالاري و فسادحركت ولو بسياركوچكي انجام دهد، قابل تحمل نيست و بايد كنار برود. و اين احتمالاً ناشي ازفشارمرموزي است كه جنگسالاران ومافياي موادمخدردولت را درمحاصره گرفته اند.

دولت هرقدربه طرف سيستم شدن پيش برود به همان پيمانه غرق درفساد بروكراسي ميگردد. حال مردم به وعده هاي دولت ولو اينكه با نيت پاكش توأم باشد وصادقانه آن را بخواهد باورنمي كنند، چون ميدانند توان تحقق خواستهايش را ندارد. مردم درعمل ديدند كه دولت بلد است حرفهاي دل خوش كن بزند كه اصلاً قادربه انجام آن نيست. وقتي دولت دربرابر حادثه اي قرارگرفت عموماً ازديد، موضع وخواست مردم به آن برخورد مي كند اما فردايش چون تشويش از عواقب آن دارد و يا هم احتمالاً تهديدي دريافت كرده بلافاصله لاحول كرده خلاف قرارخودعمل مي كند ومردم را در حيرت و تعجب فرو مي برد.