در پی اجلاس سه جانبه در مسکو و توافق صورت گرفته میان شرکتکنندگان در این مجموعه، قرار است نشست آستانه در 23 ژانویه برگزار شود
گفته میشود در این نشست، نمایندگان گروههای مسلح از یکسو و نمایندگان دولت سوریه از سوی دیگر دور یک میز نشسته و در رابطه با برقراری آتشبس پایدار و افق راهحل سیاسی بحران سوریه گفتوگو میکنند.
نشست نمایندگان ایران، روسیه و ترکیه در سطح معاونان وزرای خارجه در مسکو و همچنین نشست هیاتهای روسی و ترک در آنکارا و نیز اجتماع مشترک با نمایندگان گروههای مسلح (با حضور یکصد شخصیت سیاسی و نظامی) برای اتخاذ رویکردی مشترک در مذاکرات بهعنوان مقدمه این نشست ازسوی خبرگزاریها گزارش شد.
در این میان گفته میشود که گروههای مسلح، شروط مورد نظر خود را برای ورود به مذاکرات اعلام کردهاند.
توقف درگیریهای نظامی در منطقه وادی برده و غوطه شرقی دمشق، جدول زمانبندی و دستور کار مذاکرات، ضرورت حضور نمایندگان معارضه سیاسی در روند مذاکرات از جمله خواستههای گروههای مسلح بود که به نظر میرسد زیر فشار سازمان امنیت ترکیه از شروط مذکور دست کشیده باشند.
موضوع دیگری که به عنوان مقدمه نشست آستانه مطرح است، درخواست ترکیه برای حضور نماینده دولت آمریکا در این نشست است.
این درحالیاست که دولت اوباما روزهای پایانی خود را سپری میکند و دولت ترامپ نیز فعلا بهدلیل مرتب کردن امور داخلی خود هنوز پروندههای خارجی را باز نکرده، لیکن گفته میشود از دولت ترامپ برای شرکت در این نشست دعوت شده و قرار است نمایندهای از شورای امنیت ملی آمریکا در این مذاکرات حاضر شود.
آنچه در این رابطه از اهمیت برخوردار است، میتوان در موارد زیر عنوان کرد:
1ـ برخی از ناظران سیاسی و تصمیمسازان در کشورهای ذیربط در بحران سوریه در تحلیل تحولات جاری در این کشور معتقدند که روسها روند مذاکرات را به نفع خود مصادره کردهاند. این نقشگیری بهدلیل ضعف مدیریت بحران از سوی آمریکا و سازمان ملل از یکسو و پیش رفتن طرح و نگاه ایران و روسیه در بحران سوریه ازسوی دیگر است.
2ـ کشورهای عربی تاثیرگذار در تحولات سوریه نیز از نقشگیری روسیه در این حد ناراضی هستند. این کشورها ماندن مذاکرات در ژنو و انجام آن زیر نظر سازمان ملل را مورد تاکید قرار میدهند؛ در عین حال این کشورها مخالفت علنی و جدی با مذاکرات آستانه نکرده و به ترکیه وکالت دادهاند که این مرحله از بحران را به نیابت از اعراب مدیریت کند. موافقت ریاض حجاب، رئیس هیات عالی مذاکرهکننده معارضان سوری با نشست آستانه در واقع چراغ سبز کشورهای عربی حامی معارضه با ابتکار عمل روسیه است.
3ـ اتحادیه اروپا که خود را غایب تحولات سوریه میبیند، منفعلانه از زبان فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه اعلام کرده است هر توافقی درباره حل و فصل سیاسی بحران سوریه باید بر مبنای بیانیه ژنو و قطعنامههای سازمان ملل متحد صورت گیرد.
گفتنی است که بیانیه ژنو تشکیل یک مجموعه انتقالی (Transitional Body) متشکل از نمایندگان دولت و معارضه و کنارهگیری رئیسجمهور و حاکمیت فعلی را برای خارج شدن این کشور از بحران توصیه کرده است. ناظران سیاسی دو ماموریت اصلی برای برگزارکنندگان نشست آستانه تعریف کردهاند:
اول: توافق بر سر برپایی آتشبسی پایدار در کل خاک سوریه جز مناطقی که دو گروه داعش و جبهه فتحالشام (جبههالنصره) حضور دارند.
دوم: توافق بر سر نقشه راه آینده برای دستیابی به یک توافق سیاسی پایدار برای بحران جاری.
تاکنون نشستهای مختلفی بین دولت و معارضان سوری برگزار شده که عملا بهدلایل متعدد بدون نتیجه به پایان رسیده و هر یک، طرف مقابل را به شکست مذاکرات متهم کرده است. لیکن آنچه میتوان آن را بهعنوان اصلیترین عوامل در توفیق نداشتن نشستهای گذشته ذکر کرد از این قرار است:
اول: نبود برداشت و فهمی مشترک بین دو طرف مذاکرهکننده از مفاهیم ذکر شده در بیانیه ژنو بویژه مفهوم دوره انتقالی.
دوم: اختلاف دیدگاه دو طرف نسبت به اولویتهای مشترک برای دوره بعد از موفقیت در مذاکرات.
در این رابطه دولت سوریه اولویت خود را اتحاد در جهت مبارزه با تروریسم دانسته و معارضه پیششرط اتخاذ رویکرد مبارزه با تروریسم را تشکیل حاکمیتی فراگیر در سوریه میداند: ضمن اینکه دو طرف بر سر مفهوم تروریسم و مصادیق آن نیز دچار اختلاف هستند.
از آنچه گفته شد، میتوان نتیجه گرفت که چنانچه طرفهای برگزارکننده نشست آستانه، ارادهای برای دستیابی به نتایجی سازنده در این نشست در دستور کار خود داشته باشند، لازم است که:
اول: سعی شود دوطرف به مبانی مشترکی برای حل سیاسی بحران دست یابند. این مبنا ضرورتا باید غبار ابهام و نقاط غیرسازنده بیانیه ژنو را برطرف کرده و دو طرف را به یک برداشت و مفهوم مشترک از این بیانیه نزدیک کند.
دوم: تفوق نگاه فراگیر ملی نزد مذاکرهکننده سوریه بر نگاه جریانی و سیطره منافع ملی سوریه بر منافع خارجی از ضرورتهای موفقیت مذاکرهکننده سوری در این نشست خواهد بود.
سوم: طرفهای مذاکرهکننده به کمک حامیان این نشست باید به یک اتفاق نظر درباره مصادیق واقعی تروریسم دست یابند و با تعریف مشترکی از تروریسم از این نشست خارج شوند.
چهارم: تلاش برای گستردهتر کردن هرچه بیشتر دامنه حضور جریانهای سیاسی و نظامی داخلی سوریه در این نشست، چرا که حضور طیفهای مختلف جامعه سیاسی سوریه بویژه معارضه سیاسی داخل، این نشست را به اهداف اصلی آن نزدیکتر میکند.
پنجم: اکتفا نکردن به این دور از مذاکرات و تلاش برای تعریف مکانیسمی برای استمرار این نشست در مقاطع مختلف و مراحل سرنوشتساز بحران.
شاید بتوان با نوعی تسامح گفت که نشست آستانه در واقع برخاسته از یک اراده منطقهای است و حل و فصل بحرانها در داخل منطقه بدون حضور و دخالت بازیگران خارجی در آن، مبانی توافقات را استوارتر میکند.
این نشست نیز با افزودن دو عنصر داخلی سوریه و برخی از بازیگران منطقهای موثر در بحران میتواند مقدمهای برای طراحی چارچوب مناسب منطقهای برای حل بحران مذکور بوده و در نهایت کمکی برای انتقال این مذاکرات از خارج سوریه به داخل مرزهای این کشور و شکلگیری مذاکرات سوری ـ سوری در خاک سوریه باشد.