روسیه بهدنبال ترسیم نقشه راه برای پایان بحران سوریه است و از دوستان و دشمنان کمک میگیرد تا گرههای کور این پرونده را باز کند
اكنون 3 نفر بر سر اين ميز نشستهاند: پدرخوانده روسي، قواي ايراني و ترك زخمي از جراحات نبردهاي داخلي و خارجي. روسيه با به غنيمت شمردن فرصت عدمحضور آمريكا (كه در مرحله انتقال قدرت از دولتي به دولت ديگر است) تلاشها براي حل بحران را مديريت ميكند، درحاليكه متحدان واشنگتن، ترمزها را كشيده و در انتظار خروج دود سفيد از كاخ سفيد هستند، دود سفيدي كه بهمعناي توافق بر سر راهبرد جديد آمريكا در قبال سوريه است.
سوريه امروز، كشور تقسيم نفوذهاست؛ روسها، ايرانيها و همچنين تركها، هريك از آن سهمي دارند؛ 3كشوري كه در صحنه ميداني فعالند و تنها آنها هستند كه قدرت تغيير واقعي در سوريه رادارند، اگرچه با نسبتهاي متفاوت.اما كساني كه تلاش كردند از طريق ارسال سلاح و پول براي معارضه، در اين صحنه قدرتي براي خود دست و پا كنند، امروز و در سايه انسداد مرزهاي اردن و تغيير شرايط تركيه، داراي كمترين تأثيرگذاري در صحنه داخلي سوريه بهشمار ميروند.
تركيه توانست نيروهاي مسلح وابسته بهخود را قانع كند كه قادر است به توافقي مطلوب با روسيه دست يابد، بهويژه پس از بهبود چشمگير رابطه 2كشور در پي كودتاي نافرجام عليه اردوغان، كودتايي كه به مثابه دارويي اساسي، درد روابط تركيه و روسيه را درمان كرد.
يك مقام امنيتي بانفوذ در سطح منطقه، به نويسنده اين سطور گفت كه اردوغان براي زندگي خود به پوتين مديون است. او تأكيد كرد اگر روسها، در روز كودتا تنها 10دقيقه دير كرده بودند، امروز اردوغان زنده نبود، آري روسها بودند كه رئيسجمهور تركيه را از كودتا باخبر كرده و به او گفتند كه تا چند دقيقه ديگر، عمليات ترور او انجام ميشود. اين يك شات از رولت روسي بود.
واقعيت اين است كه شخصيت رئيسجمهور تركيه، نقشي مهم در چرخش يك شبه مواضع اين كشور داشته است. اردوغان بعد از كودتاي نافرجام تصميم گرفت با روسيه همكاري كرده و با توجه به كارتهايي كه در اختيار دارد، دستكم اعتباري در حل بحران سوريه از آن خود كند، اما بهدليل همان ويژگيهاي شخصيتي، هرگز از حرف خود در مورد بشار اسد كوتاه نخواهد آمد، بلكه اظهار اين عقبنشيني را بهعهده نخستوزير و وزير خارجه خود ميگذارد.
اينگونه بود كه نعمان كرطولموش، معاون نخستوزير تركيه، در يادداشتي در يكي از صفحات روزنامه حريت گفت تركيه هيچگاه با اسد همسويي نخواهد كرد اما بايد خطاهاي خود را اصلاح كنيم، تصميم بر كنارهگيري اسد از قدرت، بايد توسط كساني كه بر سر ميز مذاكره مينشينند اتخاذ شود، تركيه از هر تصميمي كه در اين چارچوب اتخاذ شود حمايت ميكند، اما صحيح نيست كه رأي خود را به ديگران تحميل كنيم.
بنابراين تركيه ديدگاه خود را به ساير طرفهاي گفتوگو تحميل نخواهد كرد! اما با استفاده از ابزارهايي كه در اختيار دارد، سعي در بهبود شرايط گفتوگوها به نفع خود خواهد داشت، دستكم ايران اينگونه ميانديشد، با توجه به اينكه بهنظر نميرسد تا اين لحظه، تهران از روند امور به سمت و سوي صحيح اطمينان داشته باشد.
از ديد تهران، صحنه از آنچه بهنظر ميرسد پيچيدهتر است، بهويژه آنكه يك طرف اصلي معادله، يعني واشنگتن فعلا در صحنه حاضر نيست، كشوري كه سياستهاي جديد آن را ميتوان در سايه اسامي منتشر شده براي تصدي پستهاي حساس اين كشور، حدس زد.
ايران به آنچه ميشنود اعتماد ندارد، بلكه از آنچه ميبيند نگران است، به همين دليل و با وجود آنكه در قلب مذاكرات آتش بس حضور دارد، اما همچنان كارتهاي پنهان خود را مخفي نگه داشته تا شايد زمان استفاده از آنها در روزهاي سياه پيشرو فرا برسد، «چه نيازي به تكان دادن قلعه است، وقتي سرباز پياده، قادر به از كار انداختن اسب باشد»؛ يكي از قوانين شطرنج اين را به ما ميگويد.
متحدان سوريه در صحنه جنگ (در راس آنها ايران)، هيچگاه خواهان مانعتراشي بر سر روند توقف درگيريها در حلب يا ساير مناطق نبودهاند، در واقع اگر آنها با اين آتش بس موافق نبودند، توانايي بر هم زدن روند آن را به راحتي و بيش از هر كس ديگري در اختيار داشتند، چرا كه برخلاف ديگران، متحدان سوريه نه در آسمان بلكه روي زمين، قدرت را در دست دارند.
اما آنچه بهعنوان مشكلي بر سر راه توافق آتشبس (در حلب) پديدار شده بود، مسئله ساكنان 2روستاي كفريا و الفوعه بود، كساني كه نميشد آنان را به حال خود رها كرد، بهويژه آنكه از هر سو در محاصره بوده و هر روز در معرض بمباران قرار ميگرفتند، امري كه آنها را در معرض خطر نسلكشي قرار داده بود.
آنگونه كه يك عضو اتاق عمليات متحدان ارتش سوريه ميگويد، اجراي سريع توافق، براي آنان مقادير قابل توجهي سلاح استراتژيك و بيش از 30اسير(كه با دولت سوريه ميجنگيدند)، به ارمغان آورد.يك ضربالمثل ايراني ميگويد «گر صبر كني ز غوره حلواسازي»، آري! تهران خواهان خوردن انگور است! بنابراين فرصت لازم را به غوره براي حلوا شدن ميدهد، درحاليكه چشمانش بر درخت تاك است كه مبادا دچار آفت شود.
جنگ سوريه در جريان است اگرچه توپخانهها خاموشند. دولتهاي تأثيرگذاري كه در اين جنگ دخيل هستند نيز اگرچه احيانا عليه يكديگر آتش گشودهاند اما به خوبي ميدانند پيچيدگي صحنه سوريه آنان را وادار به گفتوگوهاي پنهاني، حتي با دشمنان خواهد كرد.
شايد اينگونه بهتر بتوان معني لشكركشي تركيه به داخل سوريه بدون درنظر گرفتن روسيه و ايران، يا افزايش نيروهاي ايراني در داخل سوريه با وجود حركت جهاني به سوي آتشبس و يا تلاشهاي روسيه براي بهبود روابط با تركيه را فهميد.
روياي كردها، ايران و تركيه را نگران ميكند، درحاليكه روسيه كردها را در آغوش گرفته است. تهران مشكلي با نزديكي روسيه و تركيه ندارد، درحاليكه اين روزها پيامهايي حاكي از شرمندگي از آنكارا به پايتختهاي عربي خليجفارس ارسال ميشود. متحدان آمريكا در منطقه از يك سو در انتظار ورود ترامپ به كاخ سفيد هستند تا شايد راه كمك جديدي به معارضه پيدا شود و از سوي ديگر به روسيه پيغام فرستاده و از آمادگي خود براي كنار آمدن با بشار اسد درصورت خروج ايران از بازي سوريه سخن ميگويند.
علی هاشم- سردبیر سایت المیادین