مساله بحران شکل گرفته در سوریه به یک پدیده بینالمللی تبدیل شده است
یعنی طی سالهای اخیر از یک جنگ نیابتی و منطقهای به یک موضوع بینالمللی مبدل گشته است. این مساله بشدت باعث جدال تازهای بین ایالات متحده و روسیه شده است. بنابراین نوع برخورد آمریکاییها با تغییر دولتها چندان عوض نمیشود و انتظار میرود ترامپ نیز همان سیاست قبلی را دنبال کند.
شدت گرفتن بحران سوریه چند دلیل عمده دارد. یکی از دلایلی که رسانهها چندان مورد توجه قرار ندادند این بود که قطر گاز خود را از طریق سوریه به اروپا بفرستد که این مساله باعث زیان شدید روسیه میشد. در نتیجه پوتین با ممانعت از این طرح، حمایت همه جانبهای از دولت سوریه انجام داد. دلیل دوم این بود که پس از الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه، اتحادیه اروپا و آمریکا با وضع تحریمهای شدید اقتصادی در جهت مقابله با مسکو بر آمدند. در مقابل، پوتین با تمام توان و تجهیزات وارد میدان سوریه شد تا بتواند از این راه به غرب ضربه بزند. نتیجه این سیاست متوازن مسکو در کنار حمایتهای جمهوری اسلامی ایران را میتوان در پیشرویهای اخیر در حلب مشاهده کرد که موفقیت مهمی برای رئیس جمهور روسیه به حساب میآید.
دلیل سوم این است که آمریکا به این نتیجه رسید که اگر پوتین و سوریه پیروز تحولات این کشور شوند و بشار اسد در قدرت بماند، تمام قدرت و پرستیژ خود را در دنیای عرب از دست خواهد داد. بنابراین تلاش خود را دو چندان کرد؛ زیرا میدانست در کنار پیروزی پوتین و دولت سوریه، ایران نیز به قدرت برتر منطقهای تبدیل خواهد شد. پیروزی سوریه و دولت قانونی بشار اسد به مثابه پیروزی قاطع ایران به حساب میآید. آمریکاییها این ترس را دارند که نفوذ ایران در دو کشور عراق و سوریه بیش از پیش شود. در واقع آنچه آمریکاییها را وادار کرد تا تمدید ده ساله تحریمها علیه ایران را به تصویب برسانند، ترس از این موضوع بود که ایران در حال تبدیل شدن به قدرت یک منطقهای است که این مساله میتواند در آینده چالشها و مشکلات بیشتری برای اسرائیل ایجاد کند. نوع رفتارهای ترامپ و افرادی که برای سمتهای مهمی همچون وزارت دفاع انتخاب میکند نیز موید این مساله است که آمریکاییها از قدرت روز افزون ایران هراس دارند و سعی میکنند با روشهای مختلف، مانع تحقق این موضوع شوند.جام جم