واژه خشونت برای بسیاری از ما واژهای آشناست که هر یک در طول عمر خود چندین بار حس نامطلوب آن را با تمام وجود درک کردهایم
زنان به عنوان نیمی از جمعیت جهان، در طول تاریخ در معرض اشکال مختلف این پدیده ناخوشایند بودهاند که محدود و محصور به مرز مشخصی نیست و سرتاسر کشورها اعم از توسعه یافته و صنعتی یا کشورهای درحال توسعه و عقبمانده به گونهای درگیر آن هستند
حتی ارتقای سطح سواد و تحصیلات عالیه، تغییر منزلت اجتماعی و جایگیری در مناصب مهم سیاسی و اجتماعی نتوانسته آنها را از چنگال شوم این واقعیت زشت رهایی بخشد. روز 25 نوامبر به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان نامگذاری شده است. این در حالی است که در سالهای دو دهه ابتدایی قرن بیست و یکم، خشونت علیه زنان مانند تروریسم، جنبه جهانی و هم افزایی داشته است. از جمله مصادیق این مورد، پیدایش گروههای تروریستی از جمله بوکوحرام در نیجریه است که یکی از اقدامات وحشیانه آنها، ربودن 276 دختر نوجوان دبیرستانی در 14 آوریل 2014 در یک شهر کوچک این کشور بود که واکنش رسانهای شدید به همراه داشت. در همان زمان، سازمان عفو بینالملل در گزارش خود نوشت: برآورد شمار افراد ربوده شده توسط بوکوحرام کار بسیار دشواری است، اما شمار زنان و دختران ربوده شده احتمالا بیش از 2000 نفر است. مورد دیگر گروه تروریستی و تکفیری داعش است که بعد از سقوط شهرهایی در عراق و سوریه، هزاران زن و بخصوص ایزدیها را به بردگی جنسی گرفته و عدهای از آنان را در بازارهای شهرهای اشغالی به عنوان برده عرضه کردند و فروختند. در یمن نیز به اعتراف آمارهای سازمانهای بینالمللی از جمله یونیسف، هزاران زن در حملات ائتلاف نظامی با رهبری عربستان به مناطق غیرنظامی کشته یا آواره شدهاند. در کشورهای پیشرفته از جمله اروپای غربی و آمریکا نیز به درجاتی خفیفتر، این روند خشونت به اشکال مختلف در محیطهای کاری و بخصوص در نیروهای نظامی ساری و جاری است. در حالی که نامگذاری چنین روزی ابتدا بیشتر خشونت در حوزههای شخصی و خانوادگی را شامل میشد اما امروز خشونت علیه زنان ابعاد جهانی به خود گرفته و جنگهایی که با انگیزه سیاسی و بر اساس منافع آغاز میشود، زنان را به عنوان یکی از آسیبپذیرترین قشرها نشانه میرود تا با تحریک عواطف جهانی، راههای نامشروع خود را هموار کنند. در حالی که جهان وارد عصر مدرنیته و پسامدرن میشود، خشونت علیه زنان شدیدتر و پیچیدهتر میشود. زمانی که به نظر میرسد بشر به سطحی از درک مشکلات زنان رسیده باشد، در گوشهای از جهان، رئیسجمهوری بر سر کار میآید که علنا با شعار ضد زن، ارابه خشونت علیه این قشر را پیش میراند.
در ماههای پایانی سال 2016، برای توقف ارابه جهانی خشونت و تحقق نسبی شعار منع خشونت علیه زنان، به نظر میرسد، علاوه بر اقدامات فرهنگی و اجتماعی، عزمی جهانی لازم است. محمد انیسیطهرانی
تظاهرات مقابله با ‘خشونت علیه زنان’ در ایتالیا/
هر سه روز یک زن از سوی همسران یا نامزدان به قتل می رسند
هزاران زن ایتالیایی روز شنبه در اعتراض به آنچه که اعتراض به ‘خشونت علیه زنان’ نامیدند ، در شهر رم پایتخت ایتالیا دست به تظاهرات زدند.
تظاهر کنندگان با در دست داشتن شعار نوشته هایی مانند ‘بس است’ اعلام کردند که این تظاهرات در دفاع از حقوق زنان و علیه پدیده ‘زن کشی’ در این کشور صورت گرفته است. در این تظاهرات که توسط شبکه مراکز ضد تجاوز، اتحادیه زنان در ایتالیا و انجمن ‘ایودچیدو’ برگزار شد،پوستری با اسامی 116 زن ایتالیایی قربانی خشونت در سال 2016 با شعار ‘نه یکی کمتر’ ، به چشم می خورد. هزاران نفر از زنان ایتالیایی از اقصی نقاط کشور خود را به رم رسانده تا در این راهپیمایی ملی شرکت کنند. ‘تیتی کارانو’ رئیس انجمن ‘Dire’ متشکل از 77 مرکز ضد خشونت اظهار داشت: امروز اعلام می کنیم که خشونت علیه زنان دیگر بس است. این نخستین گام است و فردا نیز برای مبارزه با خشونت علیه زنان، تصمیم گیری می کنیم. ما دیگر نمی پذیریم که این پدیده فقط با کلمات محکوم شود. از سال 2012 تاکنون در ایتالیا 599 زن به قتل رسیدند. انجلینو الفانو وزیر کشور ایتالیا روز گذشته اعلام کرد که پدیده قتل زنان در این کشور 3 درصد کاهش پیدا کرده است اما با این حال بر اساس آمار موجود، درهر سه روز یک زن در این کشور توسط همسر، نامزد و یا یکی از بستگانش به قتل می رسد. حدود هفت میلیون زن در سنین 16 تا 70 سال در ایتالیا در طی زندگی خود یک بار متحمل خشونت جسمی و یا جنسی می شوند که 60 درصد از این موارد به دست همسر، نامزد و یا یکی از بستگان بوقوع پیوسته است. عبارت زن کشی از مدت ها پیش وارد زبان عامیانه در ایتالیا شده که بیانگر نگرانی گسترده در این کشور است. براساس داده های مراکز پلیس در رابطه با کشتار زنان در ایتالیا از سال 2000 تا 2011 میلادی در مجموع 2 هزار و 651 زن کشته شده اند. در سال 2000 میلادی شمار زنان قربانی 199 نفر، در سال 2005 میلادی 138 و سال 2009 میلادی 170 زن گزارش شده است. قطع رابطه، جدایی و طلاق از جمله عوامل اصلی زن کشی در ایتالیا محسوب شده و سه ماه نخست جدایی خطرناک ترین زمان برای این نوع جرم بشمار رفته و نیمی از قتل ها در این مدت زمانی بوقوع می پیوندند. زنان در ایتالیا اغلب در محیط خانواده کشته می شوند و حدود 71 درصد قتل ها در داخل خانواده و بدست نزدیکان صورت می گیرد. براساس این گزارش، نیمی از زن کشی ها در شمال ایتالیا بوقوع پیوسته و در 10 سال اخیر 130 کودک دختر نیز کشته شده اند. ایرنا
انتشار دهنده :سید محمد باقر نوربخش