ترکیه از سال ۱۹۵۲ به عنوان عضو ناتو، متحد آمریکا بوده، اما در سالیان گذشته اتفاقاتی از جمله تحولات سوریه و افزایش نقش روسیه در همکاریهای نظامی ترکیه باعث بروز تنشهایی شد که به شکل فشارهای اقتصادی ترامپ آشکار شده است
تحولات سوریه روابط ترکیه و آمریکا را در چند سال گذشته تحت تاثیر قرار داده است. در شرایطی که اردوغان منتقد جدی سیاستهای باراک اوباما در قبال سوریه بود، تغییر رئیس جمهوری در ایالات متحده بارقههای امیدی برای آنکارا ایجاد کرد.
ترامپ چند روز پس از ورود به کاخ سفید در تماسی تلفنی با اردوغان قول داد که «این چرندیات (کمک به کردهای سوریه) باید زودتر از اینها تمام میشد و بعد از این نیز دنبال نخواهد شد.» اما تنها 18 روز پس از این گفتوگو، خبر کمک تسلیحاتی 393 میلیون دلار آمریکا به نیروهای دموکراتیک سوریه که اکثر آنها را کردها تشکیل میدهند، منتشر و زمینه ساز بروز اختلافات میان آنکارا و واشنگتن شد.
چند ماه بعد از این اتفاق، بازداشت کارمند محلی سرکنسولگری آمریکا در استانبول، تنش دو کشور را وارد مرحله تازهای کرد که به قطع صدور روادید دوجانبه منتهی شد. در ادامه همین روند و به دنبال درخواست ترامپ از متحدان و شرکای تجاریاش برای توقف واردات نفت از ایران، ترکیه اعلام کرد که تحت هیچ فشار خارجی مراودات خود را با ایران قطع نخواهد کرد.
اما آنچه در روزهای گذشته اختلاف آنکارا-واشنگتن را شدت بخشید، توئیت تهدید آمیز رئیس جمهوری آمریکا در خصوص آزاد کردن اندرو برانسون، کشیش آمریکایی کلیسای کاتولیک بود. ترامپ اعلام کرد در صورت عدم آزادی این کشیش، ترکیه با تحریمهای گستردهای روبرو خواهد شد.
مولود چاووشاوغلو، وزیر خارجه ترکیه نیز در واکنشی تند، در صفحه توئیتر خود نوشت: «هیچکس نمیتواند برای ترکیه تکلیف تعیین کند. ما هرگز و به هیچکس اجازه نمیدهیم که ما را تهدید کند. قوانین ترکیه بدون استثنا شامل حال همه است.»
پاسخ ترامپ هم دستور دو برابر کردن تعرفه واردات فولاد و آلومینیوم از ترکیه بود. این مساله به سرعت بر ارزش لیر در برابر دلار اثر گذاشت و نگرانیهایی درباره سقوط ارزش پول ملی ترکیه، تداوم سرمایه گذاریها و فعالیتهای تجاری ایجاد کرد.
حال سوال کلیدی این است که آیا تنها اختلاف بر سر محاکمه یک کشیش عامل بروز تشدید تنشها و جنگ اقتصادی میان ترکیه و آمریکا شده است یا دلایل دیگری در پشت پرده این تصمیم وجود دارد؟
در همین رابطه نیویورک تایمز در گزارشی به نقل از تحلیلگران، روابط آنکارا و واشنگتن به سال 2003 به عنوان سرآغاز اختلافات دوجانبه اشاره میکند. در این گزارش آمده است «در جریان حمله ایالات متحده به عراق در سال 2003، ترکها اجازه عبور نیروهای آمریکایی از خاک کشورشان را ندادند.»
اگرچه نشانهای از این اختلاف در آن برهه زمانی و سالهای بعد از آن، در مناسبات دو کشور دیده نشد، اما وقوع بحران سوریه به آن دامن زد. ترکیه در ابتدای شروع بحران سوریه همسو با آمریکا بود و حتی تا اعلام آمادگی برای مداخله نظامی در این کشور پیش رفت، اما تغییر معادلات میدانی باعث شد تا سیاستمداران ترکیه به سمت ایران و روسیه متمایل شوند.
در واقع شکست گروههای تروریستی که بعضاً از طریق مرزهای ترکیه حمایت میشدند و همچنین رویکرد آمریکا نسبت به کردهای شمال سوریه، آنکارا را به این نتیجه رساند که امکان همگرایی با سیاستهای ایالات متحده در این بحران وجود ندارد.
تجربه تاریخی جنگهای منطقه نشان داده که کاخ سفید در راستای سیاستهای خاورمیانهای خود مایل است تا کردها تبدیل به بازیگرانی در قالب دولت-ملتی جدید شوند. این موضوع به معنای تجزیه بخشهای کردنشین عراق، سوریه، ترکیه و ایران است. فارغ از آنکه این سیاست در حقیقت یکی از اهداف رژیم صهیونیسیتی برای تحقق استراتژی بقا محسوب میشود، ترکیه همان طور که در زمان اعمال سیاست “چکش تعادل” شاهد حمایت آمریکا از کردهای عراق بود که سنگ بنای خودمختاری آنها را گذاشت، امروز نیز نگران تکمیل این پازل با قطعه سوریه است.
آمریکاییها در زمان اعمال سیاست چکش تعادل که پس از حمله صدام به کویت اجرایی شد، در اظهارات خود تاکید میکردند آنها نگرانیهای ترکها را به خوبی درک میکنند، اما در عمل فرصت شکل گیری ساختارهای حکومتی را برای کردستان عراق فراهم میکردند. لذا از نگاه آنکارا تاریخ در حال تکرار است.
در همین رابطه ایان لستر، معاون رئیس جمهور در حوزه سیاست خارجی صندوق مارشال ایالات متحده براین باور است که «تاریخ طولانی اختلافات آمریکا با ترکیه در خصوص کردها امروز در شکل حمایت از نیروهای ی.پ.گ (YPG) دیده میشود. ایالات متحده مایل به نادیده گرفتن رابطه سیاسی و منطقهای بین PKK با PYD و YPG به خاطر اهمیت مبارزه علیه داعش در سوریه است، اما ترکیه تمایلی به قائل شدن به این تمایز ندارد. در حالی که واشنگتن به عنوان یک متحد ناتو، متعهد به امنیت ترکیه است، برای آنکارا مساله کردها مساله شماره یک امنیت ملی محسوب میشود.»
جیک سولیوان، مشاور امنیت ملی جو بایدن در زمان تصدی معاونت رئیس جمهوری آمریکا نیز تاکید دارد: « ترکیه باید بپذیرد که ایالات متحده قصد دارد حمایت خود را از YPG در سوریه تا زمانی که اطمینان یابد داعش نمیتواند در خاک سوریه وارد عمل شود، ادامه دهد. در مقابل واشنگتن باید به آنکارا اطمینان دهد که همه چیز تحت کنترل این کشور است تا ترکها باور کنند شرکای کردی آمریکا تهدید نظامی برای ترکیه نیستند.»
ادامه سیاست اوباما در حمایت از کردها از سوی ترامپ، علاوه بر رویکردهای پنهان این کشور در خصوص تکمیل پروژه دولت کردی و ایجاد پایگاههای نفوذ در سوریه، میتواند دلیل دیگری هم داشته باشد.
پروفسور سیمون والدمن، کارشناس مسائل ترکیه در این خصوص عنوان میکند: «در سالهای اخیر ترکیه در حال گذاشتن قدمهایی در مناطقی است که آمریکا حضور دارد. ترکها اولین پایگاه نظامی خارج ازخانه خود را در قطر، جایی که ایالات متحده نیز حضور دارد، ایجاد کردند. همچنین ترکیه وارد سومالی شد، کشوری که آمریکاییها خاطرات خوبی بابت شکست ماموریتشان در سال 1993 از این کشور ندارند. علاوه بر این پس از اعلام قدس شریف به عنوان پایتخت اسرائیل از سوی ترامپ، آنکارا در خط مقدم مخالفت این طرح قرار گرفت. در سوریه نیز ترکیه با حمایت از ارتش آزاد در مقابل نیروهای دموکراتیک سوریه که مورد پشتیبانی ایالات متحده هستند، در حال شکل دادن به یک جنگ نیابتی علیه آمریکا است.»
وی خاطرنشان میکند: «آمریکا و ترامپ یک مشکل واقعی و اساسی دارند. آنها نه تنها با یک جنگ نیابتی از سوی روسیه و ایران روبرو هستند، بلکه از سوی ترکیه به عنوان متحد سنتی و شریک خود به چالش کشیدهاند زیرا این کشور درصدد جایگزینی نفوذ خود با ایالات متحده در منطقه است.»
در این میان اختلاف بر سر خرید سامانه موشکی اس 400 از روسیه نیز مطرح است تا جایی که نمایندگان کنگره تحویل جنگندههای اف-35 به ترکیه را منوط به لغو قرارداد خرید این سیستم موشکی کردند. از نگاه آمریکاییها ورود یک سامانه روسی به سیستم دفاعی عضو ناتو به معنای امکان فعالیت آزادانه تکنیسینهای نظامی روسیه در حیاط خلوت ناتو است که این مساله از سوی واشنگتن پذیرفته نیست.
اما به نظر میرسد به دلیل سیاستهای آمریکا در قبال کردها، بی توجهی به نگرانیهای امنیتی ترکیه و سلسه حوادثی که در جریان کودتای 2016 نظامیان علیه اردوغان به وقوع پیوست، معامله نظامی میان مسکو و آنکارا به سرانجام برسد.
براین اساس آنچه به بی اعتمادی ترکیه در رابطه با رویکرد آمریکا نسبت به امنیت این کشور افزوده، عدم تحویل فتح الله گولن توسط ایالات متحده به اتهام هدایت کودتای 2016 است. تا جایی که اردوغان آمریکا را متهم به همکاری با گولن کرد و تغییر در رئیس جمهوری این کشور نیز به این مساله خاتمه نداد تا جایی که اخیراً برخی مقامات امنیتی و نظامی آمریکا اعلام کردهاند از وقوع کودتا باخبر بودند، اما در راستای جلوگیری از آن اقدامی نکردند.
لذا در شرایط کنونی به دلیل اقدامات اردوغان، نگاه کارشناسان و مقامات آمریکایی به ترکیه مثبت نیست. در همین رابطه دیوید فلیپیس، متخصص خاورمیانه و مشاور سابق وزارت امور خارجه آمریکا خاطرنشان میسازد:«این ایده که ترکیه یک مانع در برابر افراط گرایی اسلامی است، کاملاً اشتباه است. ترکیه در این موضوع به عنوان یک متحد رفتار نکرده است.»
اریک ادلمن، سفیر سابق ایالات متحده در ترکیه در دولت جورج دبلیو بوش نیز عنوان میکند: «در حالی که واشنگتن به دنبال مذاکرات ژنو برای شکل دادن به آینده سوریه است، ترکها در حال همکاری با روسیه و ایران هستند و به نظر میرسد در پیگیری این تصمیم، جدی باشند.»
وی تاکید دارد: «ترکها نگران مرزهای خود هستند. آنها پذیرای سه میلیون آواره سوری شدند که بار سنگینی برایشان است. در این وضعیت ما باید گفتوگوهای شفافی با طرف ترک داشته باشیم در حالی که در بیش از پنج یا شش سال گذشته چنین امری اتفاق نیفتاده است.»
با این اوصاف باید گفت: اختلاف نظر در مورد آینده سوریه و وضعیت کردهای این کشور، تلاش برای گسترش نفوذ ترکیه در منطقه، نزدیکی سیاسی، اقتصادی و نظامی آنکارا به تهران و مسکو، ابهامات در خصوص کودتای 2016 نظامیان از جمله دلایل مهمی هستند که امروز در قالب فشار ترامپ به اردوغان برای آزادی یک کشیش خود را نشان داده است.
در این میان طبق اظهارات ایان لستر، گسترش تنشها میتواند باعث قطع دسترسی ایالات متحده به پایگاه نظامی اینجرلیک شود.
وی عنوان میکند، با تشدید اختلافات در مورد سوریه این خطر وجود دارد که اردوغان مانع ادامه حضور نظامیان آمریکایی در اینجرلیک شود.
در صورت وقوع این اتفاق باید شاهد توسعه تنشها در سایر ابعاد اقتصادی دو جانبه باشیم. زیرا اینجرلیک برای ادامه حملات آمریکا در سوریه بسیار حیاتی است، ضمن آنکه ممکن است با خروج آمریکاییها از این پایگاه، روسها جایگزین شوند.