معمولا هر سال در گزارشهایی که از تحولات جهان در رسانهها انتشار مییابد، به تحولاتی اشاره میشود که منشا آن قدرتهای سیاسی و بازیگران مهم عرصه بینالملل هستند
آمریکا و روسیه بهعنوان دو قدرت سیاسی و نظامیدر جهان بهشمار میروند. گرچه عنوان میشود جهان امروز دیگر جهان دو قطبی نیست ولی جهان امروز، تک قطبی هم نیست و به بیان دیگر هنوز همین دو کشور بیشترین تاثیر را در تحولات منطقهای و جهانی دارند. از همین حیث سال 2015 سالی بسیار مهم در روابط دو ابرقدرت یعنی آمریکا و روسیه بود. این سال با مذاکرات مینسک 2 آغاز شد که کاهش خشونتها در «دنباس» در شرق اوکراین را بهدنبال داشت. گرچه در این دوره تنشها کمتر شده بود، اما از عمق بسیار بیشتری نسبت به سالهای قبل برخوردار بود. به همین دلیل روسیه سال 2015 روسیه پس از شش سال ایالات متحده را در فهرست «تهدیدها» قرار داد.
خبرگزاری رویترز مینویسد: این ارزیابی که «راهبرد امنیت ملی فدراسیون روسیه» نام دارد و ولادیمیر پوتین رئیسجمهور آن کشور، آن را در شب سال نوی میلادی امضا کرد، جایگزین سندی میشود که سال 2009 میلادی توسط دیمیتری مدودف، رئیسجمهور وقت و نخستوزیر فعلی روسیه تائید شد.
نگرانی آمریکا از استقرار سامانه اسـ۴۰۰ روسیه در اروپا
نیمههای ژانویه سال گذشته نیروی هوایی آمریکا اعلام کرد نگران استقرار سامانه دفاع موشکی پیشرفته اسـ۴۰۰ روسیه در کالینینگراد، منطقهای بین لهستان و لیتوانی است.
فرانک گورنک، فرمانده نیروی هوایی آمریکا در اروپا در مصاحبه با نیویورک تایمز تاکید میکند: «این مساله بسیار جدی است. بی شک ما به نظارت و بررسی استقرار سامانه دفاع موشکی روسیه در اروپا ادامه میدهیم. نیروهای روسی یک سامانه دفاع موشکی و هوایی همگرا را در منطقه کالینینگراد مستقر کردهاند. این تسلیحات به صورتی مستقر شدهاند که امکان دستیابی به آن مناطق را سخت و دشوار میکند. با استقرار سامانه موشکی اس ـ 400 با برد 250 مایل، روسیه قادر است تا یک سوم حریم هوایی لهستان را نیز تحت نظر قرار دهد.»
روابط روسیه در همان زمان بخصوص پس از بحران شرق اوکراین با تنش زیادی روبهرو شد. روابط دو طرف به پایین ترین سطح پس از جنگ سرد تنزل یافت. آمریکا و دیگر کشورهای غربی با طرح این ادعا که روسیه در تحولات شرق اوکراین دست داشته، تحریمهای زیادی را علیه مسکو اعمال کردند.
تحریم روسیه؛ تهدیدی که باید فرصت شود
پس از برکناری ویکتور یانوکویچ از ریاستجمهوری اوکراین در فوریه ۲۰۱۴ و فرادستی نیروهای هوادار غرب در دولت کییف، اهالی روستبار بخشهایی از شرق اوکراین با آن از در ستیز و مخالفت درآمدند.
در این میان روسیه که فعل و انفعالات سیاسی در اوکراین را تلاشی دیگر برای تشدید محاصره خود و حضور سیاسی و نظامی غرب در پشت مرزهایش تلقی میکند، با حمایت از مخالفتها در شرق اوکراین درصدد حفظ منافع خود برآمد.
از آوریل ۲۰۱۴ درگیریها در اوکراین آغاز شد و روسیه بهدلیل حمایت از شورشیان این کشور در نواحی شرقی و همچنین الحاق شبهجزیره کریمه به خاک خود، از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا هدف یکسری تحریمهای اقتصادی قرار گرفته است.
این تحریمها همچنان در سال گذشته علیه روسیه ادامه داشت. ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه بر این باور است که تحریمهای غرب که وی از آن به «نمایشی خندهدار» یاد میکند، بر اقتصاد کشورش تاثیرگذار بوده اما در عین حال عنوان میکند که کاهش قیمتهای انرژی ]نفت و گاز [بزرگترین آسیبی است که روسیه با آن روبهروست.
همچنین به زعم رهبر روسیه، این قضیه یعنی کاهش قیمت انرژی جنبه مثبتی نیز دارد و سبب میشود روی پای خود بایستیم.
به نظر میرسد پوتین در سالهای گذشته سعی کرده با تحریمهای روسیه از سوی اروپا و غرب برخورد سازندهتری داشته باشد و از این تهدید بهعنوان فرصتی برای ایستادن مسکو روی پای خود بهره گیرد.
احداث دیوار برلین به صورت نامرئی در شرق اروپا
رئیسجمهور روسیه با انتقاد شدید از سیاستهای غرب علیه مسکو، دعوت آلمان برای شرکت در کنفرانس امنیتی مونیخ را رد و اعلام کرد که در آن شرکت نخواهد کرد.
پوتین در مصاحبه ای درباره اینکه در مناسبات روسیه و غرب چه رویکردهای اشتباهی جریان پیدا کرد که باز هم خطرات جنگ سرد دیگری را بهوجود آورد، میگوید: ما همه چیز را اشتباه انجام دادهایم. از ابتدا شرایطی را خلق نکردهایم که بر جدایی اروپا غلبه کنیم. حدود 25 سال پیش دیوار برلین برداشته شد، اما دیوارهای نامرئی به شرق اروپا منتقل شد. این شرایط به سوءتفاهم و تهمتزنیهای متقابل منجر شد و بحرانها را بزرگتر کرد.
پوتین ادامه میدهد: رئیسجمهور آمریکا در سال 2009 اعلام کرد سپر دفاعی موشکی تنها بهمنظور مقابله با موشکهای اتمی ایران است. اما حالا یک توافق بینالمللی با ایران وجود دارد که به پروژه هستهای نظامیاحتمالی ایران پایان میدهد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی (بر برنامههای اتمیایران) نظارت دارد و تحریمها علیه ایران لغو خواهد شد؛ اما سیستم دفاع موشکی آمریکا بیوقفه به کارش ادامه داده و گسترده میشود.
رئیسجمهور روسیه در ادامه میگوید: ما آمادهایم بدون درگیری و بر مبنای قوانین بینالمللی بهدنبال توافق بگردیم.
پوتین درباره تحریمهای غرب علیه روسیه بر سر اوکراین عنوان میکند: ملت روسیه از نظر قلبی و ذهنی کاملا شرایط را درک میکند. ناپلئون یکبار گفته بود عدالت، تجسم خدا روی زمین است. من به شما میگویم که اتحاد دوباره کریمه با روسیه عادلانه است.
تحریمهای غرب احمقانه است و به هر دو طرف روسیه و اوکراین آسیب میرساند.
چشمانداز روابط، آیا 2016 سال حل بحران اوکراین است؟
از مسائل ذکر شده میشود چنین نتیجه بگیریم که 2015 سالی بسیار پرتنش در روابط واشنگتن و مسکو بود. اما آیا میتوان در سال جدید انتظار یک رابطه نسبتا کم تنش میان روسیه و غرب را داشت. چشمانداز آن به کدام سو است؟
اندیشکده کارنگی در تحلیلی به بررسی روابط آتی روسیه با غرب در سال جدید میلادی پرداخته است؛ روابطی که در طول سالهای اخیر و دلایلی متعدد بیش از هر زمان خدشه دار شده بود. این موسسه در تحلیل خود آورده است:
جای خالی یک تفاهم مشترک بین دوطرف بیش از پیش احساس میشود. از دید بسیاری از تحلیلگران سیاسی در آمریکا و اروپا، روسیه بازیگری است که در پی به چالش کشیدن نظم موجود بینالمللی و اصول غربی است. رهبر روسیه، ولادیمیر پوتین به شکل دیکتاتوری بزدل به تصویر کشیده میشود که حقوق شهروندان خود را نادیده میگیرد و از طرفی در امور همسایگانش از طریق جنگهای ترکیبی دخالت میکند. در مقابل، در روسیه، آمریکا بازیگری در عرصه سیاسی شناخته میشود که در تلاش است از تمامیابزارها برای حفظ جایگاه مسلط خود بر جهان استفاده کند و مشکلاتی را برای کشورهای رقیب مانند چین و روسیه (انقلابهای رنگین) ایجاد کند یا این که در منطقه خاورمیانه هرج و مرج به راه میاندازد.
براساس همین سیاست آمریکا، مسکو شاهد تحریمهایی از جانب غرب علیه روسیه بود یا آنها به تشکیل بلوکهای تجاری برای تحت فشار قرار دادن مسکو از طریق سلاح اقتصادی اقدام کردند. باید در نظر داشت که نبود اعتماد متقابل میان رهبران و جوامع دو کشور (روسیه و آمریکا) مانع ایجاد زمینه یک گفتوگو درباره موضوعات مورد اختلاف در آیندهای نزدیک میشود.
حال در این میان، یک عامل مهم که میتواند روابط را بهبود ببخشد، برداشتن تحریمهای غرب علیه روسیه است، هرچند بخشهای مهم و اساسی این تحریمها در سال 2016 اجرایی میشود. البته ضوابط و شرایط لغو تحریمها به مذاکرات مینسک 2 بستگی دارد. در مقابل مسکو نیز نسبت به اجرای بخشهایی از مفاد مذاکرات مینسک تمایلی ندارد، مانند عقب نشینی کامل نیروهایش از شرق اوکراین و واگذاری اداره این مناطق به دولت کی یف. با اجرایی شدن این موارد، بخشی از موارد تنبیهی اروپاییها لغو میشود، اما تحریمهای آمریکا در جای خود باقی میماند.
در این فضای سیاسی امکان وقوع تنش میان روسیه و آمریکا محتمل است. تمامینامزدهای انتخابات امسال ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا، نسبت به روسیه حساس و جنگ طلب هستند، دونالد ترامپ در تمامی سخنرانیهای عمومیاش از بیانی محکم در کنار یک سری حملات شخصی علیه پوتین استفاده میکند. در چنین فضایی، بعید است دولت آینده آمریکا برای بهبود روابط با روسیه تلاشی مثبت انجام دهد و تصور مذاکرات سازنده میان غرب و روسیه مشکل به نظر میرسد. در همین زمینه هنری کیسینجر، وزیر خارجه پیشین آمریکا در پی سفرش به روسیه و دیدار با ولادیمیر پوتین، میگوید: اعتماد متقابل میان روسیه و آمریکا از بین رفته و رو در روییها جای همکاری دوجانبه را گرفته است.
وی میافزاید: بسیاری از تحلیلگران دو کشور بر سر این مسأله که جنگ سرد جدیدی میان آمریکا و روسیه آغاز شده است، اتفاق نظر دارند. کیسینجر تأکید میکند: منافع دو کشور خواهان نوعی نظم جهانی است که در آن مشکلات کنونی تغییر کند تا توازنی جدید حاصل شود. هر کشور هر اندازه که قدرت هم داشته باشد نمیتواند بر خلأ قدرت که هر روز در حال افزایش است، پیروز شود. مقابله با این مسأله هماهنگی میان آمریکا و روسیه و کشورهای ابرقدرت را میطلبد.