بررسی و چشم انداز راهبرد نوین ترامپ در افغانستان ـ فرزاد رمضانی بونش تحلیلگر و کارشناس مسائل منطقه‌ای شمسه

عمومی

 

 بررسی راهبرد نوین ترامپ در افغانستان

ترامپ نزدیک به هفت ماه با مشاوران وکارشناسان نظامی و سیاسی امریکا در مورد راهبرد تازه‌اش در افغانستان رایزنی و سرانجام راهبرد نوینی را اعلام کرد. در این در حالی است که در سال گذشته وی وقتی وارد کاخ سفید شد، وعده خروج نظامیان امریکایی از افغانستان را مطرح کرد، اما اکنون ترامپ طرحی را امضا کرد که حدود چهار هزار نظامی امریکایی دیگر به افغانستان اعزام می‌شوند.

از این نگاه مواضع پیشین ترامپ در مورد افغانستان و نقش متغیرهایی چون نقد سیاست اوباما، نگرانی در مورد به بن‌بست رسیدن امریکا در افغانستان، خروج نظامیان و پرداخت هزینه‌های نظامی ارتش امریکا توسط متحدان، تاکید بر کاهش حضور نظامیان امریکایی در منطقه، مخالفت با قدرت‌گیری داعش، مخالفت با تبدیل افغانستان به دولت ناکام و حضور نظامی و ملت‌سازی در افغانستان در کنار عدم نقش بنیادین افغانستان در مناظره‌های تلویزیونی ترامپ را با ابهام در مورد افغانستان با پر هزینه‌ترین جنگ امریکا روبرو کرد. در این میان چالشهای سیاسی و اقتصادی عمده افغانستان، اختلافات درونی در دولت وحدت ملی، بحران‌های امنیتی، حضور داعش و.. موجب توجه ترامپ و بخشی از بدنه مشاوران و مقامات امریکایی به خروج نیروها شد بود. اما در ماه‌های گذشته با خروج یا کاهش تأثیر شخصیت‌هایی طرفدار خروج امریکا از افغانستان و یا حضور شرکت‌های خصوصی در جنگ افغانستان در دولت امریکا در کنار افزایش نگاه و نفوذ رای شخصیت‌هایی چون ژنرال نیکلسون در مورد افزایش نظامیان امریکایی در افغانستان و… دبیر کل ناتو و خواست کمک‌های این کشور به افغانستان، ارزیابی‌های ترامپ و مشورت با مقامات نظامی و اطلاعاتی موجب تغییر نگرش ترامپ و نگرش و راهبرد نوینی برای افغانستان شد.

در این بین در نگاهی مقایسه ای اعلام راهبرد ترامپ به‌نوعی پاسخی به سخنرانی هشت سال گذشته باراک اوباماست. در آن سخنرانی راهبرد نوین امریکا در افغانستان در عین افزایش ۳۰ هزار نفری نیروهای نظامی امریکا در افغانستان، اعلام یک جدول زمانبندی برای خروج نیروهایش از افغانستان وجود داشت، اما ترامپ در مقابل اوباما در دوره زمانی آغاز ریاست جمهوری خود برنامه مشخصی قبلی برای جنگ افغانستان نداشت.

در واقع ترامپی که روزگاری منتقد حضور نظامی امریکا در افغانستان بود، اکنون در راهبرد نوین خود مخالفت با خروج شتاب زده نظامیان امریکایی از افغانستان را اعلام کرده و حمله بر دشمنان امریکا، نابودی داعش، ضربه زدن به القاعده، جلوگیری از تسلط طالبان بر افغانستان و نیز پایان دادن به حملات به ایالات متحده، مخالفت با خروج عجولانه از افغانستان و خلأ امنیتی آن همانند عراق، جلوگیری از ایجاد و توسعه پناهگاهی تروریست‌ها و دسترسی تروریست‌ها به سلاح‌های کشتار جمعی را مورد تاکید قرار داده است. در همین راستا در راهبرد نوین پشتیبانی از دولت و ارتش افغانستان در جنگ علیه تروریسم ، توجه به بومی سازی امنیت در افغانستان ، همکاری و دوستی با افغانستان بدون دیکته سیاست‌ها و توجه به ملت سازی، هشدار ضمنی به کابل در مورد عدم تعهد نامحدود امریکا به افغانستان، تاکید بر کوشش دولت افغانستان در عرصه‌های مختلف نظامی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، توجه به دو فاکتور شرایط زمانی و میدانی به عنوان راهنمای اصلی راهبرد امریکا در افغانستان را در کنار توجه به ملاحظات و منافع ملی امریکا مد نظر قرار گرفته است.

مخالفت ها و موافقت ها با راهبرد نوین

برخی از مخالفان داخلی امریکا راهبرد نوین رئیس‌جمهوری امریکا درباره افغانستان را هولناک، همراه با کشته شدن شمار بیشتری از جوانان امریکایی و صرف میلیاردها دلار می‌دانند و بسیاری از دمکرات‌ها نیز عدم ارائه جزییات راهبرد این کشور برای افغانستان، خودداری ترامپ از ارائه جزییات تعهدی نامحدود را به چالش کشیده و برخی حتی طرح رأی در مورد حضور نیروهای امریکایی در افغانستان را در مجلس نمایندگان را مورد اشاره قرار داده‌اند. اما موافقان این رویکرد معتقدند که هر چند تأخیر در تعیین راهبرد نوین امریکا برای افغانستان موجب پیشرفت‌های طالبان در این کشور شده بود اما اکنون واشنگتن در مسیر درستی قرار گرفته است. عدم وجود زمان‌بندی ویژه، ادامه حضور نیروهای امریکایی در افغانستان، اعزام سربازان بیشتر به افغانستان، مقابله با راهبرد نوین از راهبرد دولت اوباما که شکست گروه‌های تروریستی در افغانستان را به حالت تعلیق درآورده بود گام بزرگی در مسیر درست است و حملاتی چون یازده ستامبر جلوگیری خواهد کرد.

در سطح منطقه‌ای رویکرد نوین راهبرد امریکا با وجود آنکه، ناتو، اتحادیه اروپا، آلمان، هند، فرانسه، کانادا، استرالیا و بریتانیا از راهبرد ترامپ در افغانستان پشتیبانی کرده‌اند و به نظر می‌رسد در کنار برخی مخالفت‌های حداقلی متحدان ناتو و شریکان جهانی از راهبرد نوین امریکا پشتیبانی می‌کنند و نیروهای اضافی و بودجه خود را با خط مشی واضح خود افزایش دهند. در این بین پیش بینی می‌شود همچنان که امریکا از کشورهای عضو ناتو خواسته که همانطور که امریکا بر میزان سربازان خود را در افغانستان می‌افزاید؛ آن‌ها همین سیاست را دنبال می کنند. در مقابل موضع انتقادی چین، روسیه، پاکستان و ایران نسبت به راهبرد نوین امریکا وجود دارد. در این شرایط کوشش در جهت نقش آفرینی بیشتر هند و کمک به ایجاد امنیت در افغانستان و گسترش همکاری‌های اقتصادی در جهت پیگیری اهداف مشترک دو جانبه در جنوب آسیا و منطقه، واکنش و موضع گیری مقامات حزبی و رهبران پاکستانی در مقابل امریکا را افزایش خواهد داد. چنانچه زرداری و عمران خان مواضع اخیر ترامپ علیه پاکستان را سرزنش کردند. از دیگر سو چین از پاکستان، پشتیبانی کرده و اعلام کرده است که جامعه جهانی باید تلاش‌های پاکستان را در برابر هراس‌افکنی درک کند. در بعد دیگری نیز مسکو معتقد است که راهبرد نوین رئیس‌جمهور امریکا درباره افغانستان نمی‌تواند تغییر مثبتی در این کشور ایجاد کند. در این شرایط به‌نوعی افزایش رقابت و تشدید جنگ در افغانستان امری حتمی است و پاکستان با درک این خطر یارگیریها و همگرایی‌هایی بیشتر با چین و روسیه و تمایل به سمت مسکو خواهد داشت.

در شرایطی که توافق‌نامه کابل – واشنگتن نتوانست ضریب امنیت افغانستان را افزایش دهد، ناامنی‌ها در افغانستان پس از ورود ترامپ به کاخ سفید ناامنی‌ها در پایتخت افغانستان افزون شد. دراین حل دولت کابل راهبرد نوین امریکا را به عنوان تعهد ادامه‌دار و افزایش و اعلام پشتیبانی از تلاش‌های افغانستان برای دست‌یابی به‌خودکفایی و مبارزهٔ به تروریزم و رهایی منطقه از تهدید، ظرفیت مأموریت پشتیبانی قاطع را در امر آموزش، مشورت و کمک به قوای امنیتی و دفاعی افغانستان، بالابردن توانایی نیروهای هوایی افغان و دوبرابر ساختن شمار قوای ویژه را نیک ارزیابی می‌کند. چنانچه اشرف غنی رئیس‌جمهوری افغانستان از تعهد بلند مدت امریکا برای حضور در افغانستان استقبال کرد و عبدالله عبدالله رئیس اجرایی افغانستان این تصمیم را تعهد امریکا به افغانستان و مردم ارزیابی کرد. در این نگاه رهبران کابل معتقدند که تلاش درجهت توان‌مندی افغان‌ها؛ زدودن فقر، سرمایه‌گذاری ، تجهیز بهتر نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان می‌تواند کمکی در جهت اصلاحات همه‌جانبه، مبارزه با فساد اداری، شفافیت و حاکمیت قانون باشد. همچنین راهبرد نوین پاکستان را وادار می‌کند که با هدف آوردن ثبات همکاری‌هایی کند. اما این راهبرد نیز مخالفان بسیاری در کابل دارد و منتقدان بر گسترش جنگ و ادامه تخریب و کشتار بدون توجه به مذاکرات و اقدامات صلح‌آمیز به جنگ در افغانستان و منطقه در این راهبرد توجه می‌کنند. چنانچه در داخل کابل برخی‌ اعتقاد دارند که امریکایی که به راحتی می‌تواند طالبان را پای میز مذاکره آورد از این اقدام سر باز می‌زند. در همین نگاه گروه طالبان با رد راهبرد نوین دونالد ترامپ درباره افغانستان آن را مبهم دانست و با افزایش نیروها مخالفت کرد. در ادامه همین مخالفت‌ها نیز شخصیت‌هایی چون حامد کرزی، معتقدند که در راهبرد نوین به جای صلح یا خواست اساسی مردم، بر ادامه و گسترش جنگ تاکید شده است. از این منظر مخالفان اینکه امریکا برای ماندن در افغانستان و خروج از آن هیچ زمانی تعیین نخواهد کرد را در راستای تصمیم نظامیان امریکا و راهبرد آنها می دانند. با این همه به نگاه بسیاری از مخالفان و موافقان راهبرد نوین در داخل افغانستان توجه این راهبرد به پاکستان و فشار بر پناهگاه‌های ترویست‌ها در پاکستان مثبت است اما همین امر نیز نیازمند اراده واقعی برای فشار بر اسلام آباد است.

چشم انداز:

یکی از مهمترین تفاوت‌های راهبرد ترامپ با راهبرد اوباما، توجه ترامپ بر فشار بر پاکستان و استقبال از نقش بیشتر هند در افغانستان است. در این حال راهبرد نوین امریکا در مورد افغانستان در وضعیت کنونی علل بی ثباتی در افغانستان را به پاکستان به عنوان کشوری که امریکا را فریب داده و از کمک‌های مالی آن سود برده مرتبط کرده و در این حوزه تلاش می‌کند تا از رقیب آنها یا هند به عنوان گزینه بهتر برای کمک به افغانستان استفاده کند. در واقع در این رویکرد دو دشمن دیرینه در مقابل یکدیگر در میدان بازی افغانستان قرار می‌گیرند و در مقابل توجه به گسترش روابط راهبردی امریکا با هند و نقش آفرینی بیشتر هند در کمک به ایجاد امنیت در افغانستان با هشدار به پاکستان و عدم سکوت در مقابل حضور و تحرکات تروریست‌ها در پاکستان، و کوشش‌هایی در جهت تعهد پاکستان به نظم و صلح انجام مد نظر خواهد بود.

آنچه مشخص است بی‌گمان اساس و محور راهبرد تازه دونالد ترامپ در قبال افغانستان، منافع و اهداف استراتژیک امریکاست نه امنیت، ثبات و مبارزه با تروریزم در افغانستان. درواقع پس از سال ۲۰۱۴ نظامیان امریکا تنها در افغانستان به آموزش و حمایت نیروهای افغان می‌پرداختند و در عملیات نقش کمکی داشتند اما در راهبرد تازه امریکا این محدودیت‌ها از سر راه نظامیان امریکا برداشته شده و افزایش صلاحیت‌های نیروهای امریکایی در افغانستان افزایش و محدودیت‌هایی لغو شده و به‌نوعی نیز نقش حکومت افغانستان در مورد تدوین سرفصل‌ها و خطوط کلی و اساسی راهبرد تازه امریکا را کاهش داده است. این امر به‌نوعی برخلاف تلاش واشنگتن و خواست ترامپ در افزایش نقش و بار کابل در خودکفایی در بخش‌های نظامی و اقتصادی است و عملاً وابستگی به امریکا را تداوم می‌بخشد. در بعد دیگری از این تکلیف دیپلماسی در مقابل طالبان همچنان نامعلوم است و سخنان رئیس‌جمهوری امریکا را مبنی بر باقی نگاه‌داشتن نظامیان امریکایی در افغانستان به مدت نامشخص و ورود هزاران نظامی امریکایی بیشتر به این کشور واکنش طالبان را افزون خواهد کرد و راه را بر صلح دشوارتر خواهد کرد.