کمکهای مالی شیخنشینهای خلیج فارس بویژه سعودیها به گروههای شبهنظامی افراطی و ضدیت ریاض با مسکو موجب بسترسازی مناسب برای این گروهها جهت حمله به حیاط خلوت امنیتی روسیه خصوصاً تاجیکستان شده است
به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، «فرزاد رمضانی بونش» پژوهشگر مسائل منطقهای طی یادداشتی به برخوردهای طالبان در مرزهای تاجیکستان و اوضاع این مناطق پرداخت.
در این یادداشت آمده است: بر اساس تازهترین گزارشها از سوی منابع تاجیکستان یک گروه کوچک طالبان از طریق مرز «پنج» در 190 کیلومتری «دوشنبه» وارد تاجیکستان شده و با ارتش مرزی این کشور درگیر شده که حاصل این نبرد بر جای ماندن تلفات سنگین بوده است.
پلیس مرزی تاجیکستان روز (یکشنبه) هفته جاری با انتشار این خبر اعلام کرد که یکی از این شبهنظامیان در این درگیریها کشته شده است.
در این میان 3 متغیر مهم میتواند طالبان را به حضور در مرزهای تاجیکستان ترغیب کند:
نگاه طالبان به آسیای مرکزی و تاجیکستان
طالبان از یک سال گذشته حضور در استانهای شمالی افغانستان (بدخشان، تخار، فاریاب، قندز و…) را شروع کرد، اما سقوط شهر استراتژیک قندوز یا دروازه آسیای مرکزی و تاجیکستان در حالی صورت گرفت که طالبان تلاش زیادی کرده بود تا نفوذ خود را در نقاط کلیدی شمال افغانستان گسترش و به استانهای همجوار چون استانهای «تخار»، «بغلان» و «بدخشان» توجه کند.
اگر شورشیان بخواهند وارد برخی مناطق این استانها شده و برخی بخشها را برای مدت کوتاهی تصرف کنند لازمه بستری مناسب که شرطش توجه بیشتر به مرزهای شمالی است خواهد بود.
گذشته از این که طالبان هنوز هم داعیه امارت دارد بخواهد در افغانستان تقویت شود و حاکمیتش را بر شمال بلامنازع کند باید اندیشهای برون مرزی داشته باشد.
این اندیشه در دهه 90 و دوران فرمانروایی طالبان در بین برخی رهبران این گروه وجود داشت.
اما اینکه این اندیشه هنوز هم وجود دارد یا به صورت تاکتیکی مدنظر نیست جای بررسی و تامل دارد.
هر چند در سالهای گذشته از نگاه بسیاری از رهبران طالبان گسترش دامنه جنگ به آسیای میانه مد نظر این گروه نیست و در تابستان گذشته طالبان افغانستان با انتشار اعلامیهای خطاب به کشورهای منطقه از جمله کشورهای آسیای مرکزی تاکید کرد که عملیات این گروه محدود به مرزهای جغرافیایی افغانستان بوده و سرایت آن به کشورهای دیگر تبلیغات دشمن است لذا باید به مسالهای دیگر هم توجه کرد و آن وضعیت شکافهای گوناگون درون گروه طالبانی پسا ملاعمری است.
متغیرهایی مانند احیای هویت طالبان به ویژه پس از مرگ ملاعمر، قدرتنمایی رهبران دستههای مختلف طالبان برای اقناع مخالفان، ایجاد جنگ روانی، امتیازگیری تاکتیکی از بازیگران داخلی و خارجی همچون روسیه در آینده میتواند از اهداف توجه راهبردی و یا مقطعی رهبران و یا بخشهای عملا تقسیم شده طالبان به مرز تاجیکستان باشد.
عوامل منطقهای و بینالمللی
در واقع طالبان از سال 2013 میلیاری تلاش میکند به کمک جنگجویان خارجی در شمال افغانستان پایگاهی را ایجاد کند.
از نگاه طالبان این منطقه دروازه مناطق آسیای مرکزی و مسیر تجارت جهانی مواد مخدر طالبان است.
در این بین در یک سال گذشته عملا در برخی از مناطق شمال افغانستان گروههای متعدد وابسته چون حرکت اسلامی ازبکستان، نیروها و دستههایی از اتباع ازبکستان، تاجیکستان، قزاقستان، روسیه (چچن) و چین (اویغورها) وجود دارند.
در این بین عوامل منطقهای گوناگونی میتواند در تشویق حمله و نفوذ تاکتیکی و یا راهبردی طالبان و یا بخشهایی از آن به مرز تاجیکستان نقش داشته باشد.
در این بین از یکسو باید توجه داشت یک سال گذشته بسیاری از مهاجمان به شمال افغانستان یا پاکستانی هستند و یا در سالهای گذشته در پاکستان حضور داشتهاند.
حتی در سقوط شهر قندوز مخالفان عرب، چچنی و پاکستانی نقش رهبری جنگ را بر عهده داشتند.
لذا پاکستان و یا سازمانها و گروههای تندرو این کشور میتواند در این تشویق حملات نقش داشته باشد.
این نقش میتواند مستقیم و غیر مستقیم باشد. در واقع سیاست 2گانه پاکستان در قبال گروههای وابسته به طالبانها و حمایت آیاسای از گروههای وابسته به طالبان افغانستان میتواند در قدرتنمایی و یا حتی تهدید مرزهای تاجیکستان توسط طالبان و یا بخشهایی از آنها نقش داشته باشد.
علاوه بر این نیز باید رویکرد عربستان و ضدیت ریاض با مسکو (در پروندههایی چون بحرانهای خاورمیانه) در شرایط کنونی موجب بسترسازی مناسب برای حمله به حیات خلوت امنیتی روسیه شده است.
در این رویکرد کمکهای مالی کشورهای غربی و عربی (کشورهای عربی جنوب خلیج فارس و به ویژه سعودیها) میتواند باعث گسترش نفوذ و توجه طالبان یا بخشهایی از آن به مرز تاجیکستان و حوزه نفوذ روسیه تلقی شود.
در بعد بینالمللی با توجه به نزدیکی شمال افغانستان به مرزهای تاجیکستان، حمله به مرز و حضور و نفوذ در این منطقه میتواند در گستره وسیع راهبردهای غرب و آمریکا در برابر روسیه نیز مهم تلقی شود.
چنانچه در ماههای اخیر گزارشهایی در مورد تماس اطلاعاتی مسکو و طالبان شنیده شده و نزدیکان طالبان و روسها هم به تماس اشاراتی کردهاند.
در این میان موضعگیری اخیر روسیه در مورد نشستهای چهارجانبه چین، امریکا، پاکستان و افغانستان و نگاه آمریکاییها (در مورد اینکه روسیه به طالبان اسلحه داده) در حالی است که روسیه تصور میکند که در پشت ظهور داعش در افغانستان ترکیه و عربستان و همچنین غرب قرار دارند و میخواهند تندروها و افراطیها را به کشورهای آسیای میانه وارد کنند.
هر چند اخیرا وزارت امور خارجه آمریکا در اقدامی کم سابقه نسبت به افزایش خطر جریانات افراطی در منطقه هشدار داده است اما باید توجه کرد که آمریکا در تنش با مسکو تلاش میکند به نوعی منافع مسکو را در آسیای مرکزی تحت فشار گذاشته و تضعیف و ناامن کردن آسیای میانه توسط جناحهایی از تندروها و افراطیها مانند گروه طالبان میتواند به نفع کشورهای غربی و عربی در شرایط کنونی باشد.
آنچه مشخص است تاجیکستان با افغانستان حدود هزار و 500 کیلومتر خط مرزی دارد و برخی از شهرستانهای افغانستان در این منطقه مرزی مشترک تحت کنترل گروههای افراطی چون طالبان درآمده است.
همچنین سال گذشته طالبان در مرز مشترک تاجیکستان با استان قندوز 4 پلیس مرزی تاجیک را ربودند که با همکاری قطر و پس از 6 ماه آزاد شدند.
اکنون طالبان نیز در منطقه «جنگل» هم مرز با تاجیکستان حضور پررنگی داشته و نیروهای خود را افزایش داده و به تجدید نیرو و آمادگی برای جنگ توجه کرده است.
در این بین با توجه به نگرانی قبلی رئیسجمهور تاجیکستان از وضعیت امنیتی در مرز افغانستان – تاجیکستان، ثبت 18 مورد درگیـری مسلحانه بـا افـراد مرزشکـن و درگیریهای مختلف در 6 مـاه نخست سـال گذشته میلادی در مـرز مشترک بـا افغانستان، سفر مقامات بلندپایه نظامی و امنیتی چین و پاکستان به تاجیکستان، موضوع تامین امنیت شرکتهای چینی و واحدهای اقتصادی این کشور در تاجیکستان از موضوعات مطرح در سال جاری بودهاست
همچنین ایجاد مرکز مشترک ضد تروریستی وزارت کشور تاجیکستان و توجه تاجیکستان به بالا بردن ظرفیت دفاعی این کشور و 3 برابر کردن ارتش و حضور هزار و 94 شهروند تاجیک در گروههای تروریستی همه و همه میتواند نشان دهنده توجه بیشتر بازیگران مختلف رسمی و غیر رسمی به مرز تاجیکستان افغانستان است.
محترم ای فرزاد رمضاني بونش
پژوهشگر مسائل منطقه اي
خبرگزاری فارس