ارزشها ویگانگی زبان وحدت ملی را ضمانت میکند ـ از محترم عبدالو کیل کوچی

عمومی

اتفا قات زبا نها  بسته بر کار دل  است

بهترآن باشد که دلها را بسازیم همزبان

اگر دری بخوانیم یاکه پشتو هر یکی ازین دو زبان بر یکدیگر خود تاثیر گذار اند. زیرا که هردو زبان دارای قدامت تاریخی جغرافیای مشترک ،حوزه فرهنگی ،لهجه والفاظ وجوهات باهم آمیخته میباشند.با توجه به بافت اجتماعی مردم در سرزمین وسیع حوزه فرهنگی وجغرافیای پیچیده از قامت بلند هندو کش گرفته تا قله فلکسای سلیمان همه وهمه بیانگر تمدن مشترک قدیمی همزیستی ، باهمی وهمراهی درمسیر متحدانه تحولات فرهنگی تاپیوندهای خونی وبافت شهروندی محکم و گسست ناپذیر مردم افغانستان میباشد این کار زبان است که برغم تفاوتهای نسبی ، با داشتن  مشترکات ملی وقومی ،مفهوم فرهنگی واحد را تعریف میکند .

به اتفاق نظر بزرگان زبان وادبیات کشورما ، ارزشهای بزرگ واساسی زبان فهماندن است .انسان برای فهماندن مافی الضمیر خود بدیگران ، تلاش کرد راهی پیدا کند .اودر تلاش پیگیر درین راه با اختراع کلمات ،صوت علایم واشارات موفق گردید واین کمبودی را پر کرد . با پراگنده شدن انسانها ازیک محل به محلها ی دیگر شکل واصوات کلمات تغیر کرد . گذشت زمان وایجاد گرامرها ی مختلف اختلافات را وسیعتر ساخت وزبانهای مختلف در گوشه وکنار جهان بوجود آمد .

در جریان زندگی باهمی انسانها متوجه شدند که هر چند زبانها در نقاط مختلف جهان بوجود آمده وتوسط مردمان ونژاد های مختلف تکلم میشود ولی در ماهیت دارای ریشه های یگانه بوده وهر فامیل زبانها دارای مختصات مشترک میباشند . بنا بر آن از منظر ارزشهای انسانی بین زبانها تفاوت نیست ، اگر تفاوتی هم هست مربوط به مسایل فنی استعداد های ذاتی وتوانایی های فطری هر زبان میگردد.

اما فرا گرفتن زبان در پی نیاز است که همزمان با پیدایش انسان بوجود آمده هم وسیله افهام وتفهیم بین انسانهاست که هم ماده تفکر ودانش وهم ابزار بیان وانتقال اندیشه ،تجربه وفرهنگ . انسان با زبانش زاده میشود واندیشه خود را از طریق زبان بدیگران منتقل میکند زبان ظرف خلاقیت وجوهر اندیشه آدمی ومعرف هویت تاریخی آن است. بقول معروف زبان ابزار آزادی بیان واندیشه رادردست انسان میدهد با توجه به اصول روابط زبانی باید گفت که قلمرو فرهنگی زبان فراتر از قلمرو سیاسی وجغرافیایی یک کشور است به این معنا که سر زمین انسانیت فراتراز هردو قلمرو است.

در منطقه ما مادامیکه آریایی ها حدود پنجهزار سال قبل سرزمین اصلی یعنی اکسوس واندوس را پشت سرگذاشته ودر نواحی بلخ مهاجرت کردند آنها پس از دو الی سه هزار سال قبل در مهاجرت دوم سرزمین آریانا را بمقصد جنوب در پیش گرفته به دامنه های شمال وجنوب هندو کش مسکن گزین شدند واساس مدنیتهای شکوهمندی را گذاشتند وشاخه های بزرگ این مهاجرتها تا سرزمین پهناور هند میرسید که با زبان هایی دارای ریشه تاریخی واحد تکلم میکردند .زبان پارسی دری یکی از زبانهای دوره نوین آریایی وخاستگاه آن باختر وحوزه باکتریا است این زبان پس از تکوین وشکلگیری از همین سر زمین باختر به غرب در فارس یا ایران امروزی در شما ل تا بخارا وسغد در شرق وجنوب تا شبه قاره هند گسترش پیدا کرد . بگفته مورخان وادیبان شهیر کشورما، زبان دری تاریخ چیزی کم دو هزار سال دارد که از دوره های قبل از اسلام در سرزمین خراسان کهن بوجود آمده است .بنا بر آن میتوان گفت که کلیه زبانهای مردم افغانستان اعم اززبان پشتو ، پشه یی ،ترکمنی ،ازبیکی ،هزاره گی  نورستانی ،بلوچی وغیره ریشه های تاریخی داشته وملهم از ارزشهای بزرگ انسانی و فرهنگی میباشند همچنان  

 زبان پشتو یکی از مهمترین زبانهای تاریخی کشورما بوده است . گفته میشود که آریایی ها در مهاجرت دوم مادامیکه شمال سرزمین آریانا را به مقصد حنوب ترک کردند وتا دامنه ها واطراف کوه سلیمان خود را رسانیدند ،با زبان پشتو تکلم داشتند که از نظر تاریخی با زبان دری ریشه مشترک داشته وشباهت های زیادی بین زبانهای دری و پشتو موجود است آنها پس از گزینش سکنه در مکان جدید  در نتیجه روابط و آمیزش با دیگر ساکنان این سرزمین ، بهم آمیختگی های مردمی را بوجود آورده وبمرور زمان این آمیزش های اجتماعی تحکیم یافت .

مورخ معروف یونانی هیرود تس به استناد از ریکوید ونیز مورخین دیگر موجودیت پکتها را در منطقه ی که اکنون در افغانستان وسرحدات جنوبی آن موقعیت دارد پیش از ظهور سلطنت سلیمان پیامبر هزار سال قبل از میلاد تخمین کرده اند . بر اساس پژوهش زبانشناسان ، پشتو یکی از زبانهای دیرینه وقدیم آریاناست که با سانسگریت ودری شباهت زیاد دارد . اگر از خط السیر های معدود گذشته مهاجرت ، مراحل تاریخی و اثر گذاری دیگر زبانها بر مسیر رشد این دو زبان بگذریم که بحث کلانی دارد ، باید گفت که زبانهای پشتو ودری از میراثهای مهم فرهنگی وتاریخی کشور عزیز ما افغانستان هستند که هردو باهم چون خون برگهای زندگی جامعه افغانستان یکسان جریان داشته وعجین است .

بگواهی تاریخ در نخستین دوره های آغازین مطبوعات کشور در زمان امارت امیر شیر علیخان نیز پشتو ودری از قدامت نشراتی مشترک وافتخارات فرهنگی موازی ومساوی برخوردار بوده اند .ولی دولتهای نیم قرن بعدی آل یحی با خصایل ناسیونالیستی وبر تری جویی قومی و سیاست تفرقه انداز وحکومت کن زبان های برادری ، دوستی ویگانگی را مخالف هم قرار داده  ومنحیث ابزار تفرقه قومی بزبانهای مهم وتاریخی کشور صدمه رسانیده آب به آسیاب دشمن ریختند. ولی با رویکار آمدن دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان ح د خ ا مطابق به برنامه انساندوستی وترقیات فرهنگی تمام زبانهای رایج در ساکنین کشور را بطور موازی ومساوی الحقوق رشد داد وبا تکیه بر وجوهات مشترک زبانی دوستی بین خلقها ی ساکن افغانستان را تحکیم بخشید .

حزب دموکراتیک خلق افغانستان بمنظور ریشه کن ساختن هرنوع تبعیضات وتعصبات بخاطرایجاد فضای دوستی در میان همه ساکنین کشور بر آگاهی سرتاسری ملی در امر برقراری صلح و پیشرفت کشور اتکا نمود ه ودر راه ایجاد سیستم معارف عمومی وامحای بیسوادی در مطابقت با احکام دین مبین اسلام وسنن پسندیده مردم ومقتضیات عصر خویش برای اعتلای مزید کشور مبارزه کرد . حزب ودولت جمهوری دموکراتیک افغانستان از احیای تاسیسات فرهنگی ،بسط وتوسعه شبکه موسسات تعلیمی وتحصیلی ، تحقیقاتی وتامین شرایط لازم برای دسترسی مردم به نتایج پیشرفتهای علمی وفرهنگی اقدام وپشتیبانی نمود حزب فعالیتهای آفرینشی وتحقیقات علمی روشنفکران ودانشمندان در جهت تحکیم دوستی وبرادری در میان تمام مردم افغانستان را بزبان مادری وزبانهای عمومی کشور مشخص ساخت .حزب ودولت دموکراتیک افغانستان بخاطر رشد وانکشاف متوازن معارف در تمام نقاط کشور نشرات علمی وفرهنگی ودروس مکاتب را با کلیه زبانهای مروج ومادری جاری ساخته بود . گروه های زبانی زیر ستم برای اولین بار در زمان حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان صدای لسان مادری خود را از طریق رادیو وتلویزون شنیدند حزب مهمترین زبان کشور را  زبان دوستی ،صلح وهمکاری دانست.

پس از فروپاشی حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان ، در زمان حکومت گروه های تازه بقدرت رسیده در کشور همانطوریکه با بهانه کلمات دین ، وطن به ویرانه مبدل گردید اینبار با راه اندازی تفرقات قومی ،سمتی ،زبانی ،جنسیتی ، وسایر تعصبات فرهنگی برای گول زدن ملت از میان جامعه عقب نگداشته کشور سرباز گیری کردند تا بمقاصد واهداف نا جایز خود برسند .آنان جنگهای تنظیمی را بعنوان دفاع سمتی ، قومی ولسانی در واقع اختلافات سمتی ،قومی ولسانی را دامن زدند و برای رسیدن بقدرت غاصبانه سیاسی خود مزید بر مصارف گزاف از خون مردم افغانستان ، زبان را مورد استفاده ابزاری قراردادند ودرین راستا خونهای بیشماری از ساکنین باهم برادر وباهم برابر کشور را ریختاندند تا خود برمردم بیچاره کشور حکمرانی ننگین خود را قایم کنند . با این حال صدها هزار نفر از ساکنین کشور قربانی جنگهای تنظیمی شده وصدها هزار دیگر بخارج مهاجرت کردند ودر زیر ساییه شوم قدرت آنها طالب وتروریست وداعش ظهور کرد که وطن را بلاخره به پرتگاه نزدیک ساختند .

مسُله آشکاراست که دامن زدن اختلافت زبانی در واقع دور نگهداشتن ومخالف ساختن اقوام ساکن این کشور از همدیگر است که مطابق نقشه آی اس آی به پیش میرود .البته آنانی که احتمالاًگزینه فدرالی شدن یا تجزیه را در فکر خود پرورانده وراه حل مشکلات میدانند این سوال را هم از نظر دور نخواهند داشت :اول اینکه بفرض محال پس از تقسم فرضی جغرافیا ی کشور، کیها بر اریکه قدرت تکیه خواهند زد ؟ جواب معلوم است همان کسانی که در وقت جنگ ، جهاد را فی سبیل الله گفته بودند ودر وقت قدرت برای خود قصر ها بنا کردند وبرای دیگران اجر خواستند واز نام دین سوی استفاده کردند همانها اکنون با استفاده از نام قوم وزبان ،اعتمادی های غربی در شمال و از آی اس آی در جنوب به اریکه قدرت تکیه خواهند زد نه کار آزموده گان پاک پا کفیده توده ها .

در حالیکه هزاران سربازان سربکف راه دفاع از وطن وصدها افسران عالیرتبه مسلکی نظامی وشخصیتهای آگاه سیاسی وکارا برای دفاع از وطن تا سرحد قربانی جانهای شیرین خود می رزمند.

دوم اینکه با توجه به اهمیت جیو پولیتیک وجغرافیای اهم کشور در شرایط جدید احتمالی نیز سرزمین شمال را منحیث  دهلیز عبور آتش بسوی اهداف جیو استراتیژیک آنسوی شمال زیر پا خواهند نمود که در آنصورت جنگ بر سر این راه ، ده ها سال دیگر ادامه خواهد یافت .نتیجه اینکه هرگاه ملت افغانستان  بتواند با وحدت عمل وآمیزش زبانی وقومی برپایه ی  برادری ودوستی از وجب وجب خاک وطن دفاع کند براه حل نزدیک خواهند شد . پیش روان علم ودانش وفرهنگ ،گروه های سیاسی وطنپرست وطندوست ،سازمانهای حزبی سیاسی متعهد ومسول این رسالت را دارند که با خلاقیت وایجاد دوستی واتحاد سراسری در مبارزه با هرگونه تفوق طلبی قومی ،تکروی وخود محوری و برتری جویی زبانی شرایطی را بوجود آورند که بر مبنای آن جامعه سالم افغانستان نیرومندی لازم را کسب نموده بر زخمهای خونین وطن مرهم گذاشته و با اتحاد وهمبستگی برادری وبرابری وحدت ملی را ضمانت کند .

عبدالو کیل کوچی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زیر نویسها : برگرفته از مقالات کتاب سرگذشت زبان ،تالیف پوهاند داکتر عبدالرسول رهین

ریس شورای فرهنگی افغانستان. از بخش مقدمه کتاب وصفحات ۱۲۸،۱۲۹،۱۰۳

نجم الدین کاویانی

دانشنامه آریانا

در بخش اخیر مقاله دیدگاه پراگنده خود نگارنده