اسنودن پاسخ من به قلدری‌های آمریکاست ـ مریم تقی‌خانی

عمومی

هیچ‌کس مالک اولیور استون نیست؛ نویسنده و فیلمساز برنده اسکار که همواره راه خود را رفته و اگر مانعی هم مقابلش ظاهر شده باشد، همیشه راهی برای دور زدن آن پیدا کرده است

استون همان كسي است كه حكومت السالوادور را مجبور كرده به او امكانات و تجهيزات نظامي بدهد تا درباره فساد ارتش اين كشور فيلم بسازد! اين يكي از دلايلي است كه كارگردان آمريكايي را ناچار كرد به ملاقات ادوارد اسنودن در مسكو برود؛ آن هم نه يك‌بار و 2 بار، حداقل 9بار. استون دليل آن را به شما مي‌گويد: «شما نمي‌توانيد به دولت ايالات متحده اعتماد كنيد. نمي‌توانيد به سازمان امنيت ملي، سازمان سيا و پليس فدرال اعتماد كنيد. شما نمي‌توانيد به استوديوهاي هاليوودي اعتماد كنيد.

چرا كه همه اين شركت‌ها را وكلا اداره مي‌كنند. طبيعي است كه نمي‌توانيد به رسانه‌ها هم اعتماد كنيد.» خب، او به چه‌كسي اعتماد دارد؟ به همسر و فرزندان و البته تهيه‌كننده آلماني‌اش، موريتس بورمن؛ كسي كه پس از متلاشي شدن پروژه «مارتين لوتركينگ»، باعث شد استون مشغول ساختن فيلمي درباره كارمند پيشين سازمان امنيت ملي آمريكا شود.

بورمن رمان «زمانه اختاپوس» را به استون پيشنهاد داد كه داستاني است خيالي درباره يك افشاگر آمريكايي به نام جاشوا كُلد. كتاب را آناتولي كوچِرِنا نوشته كه خيلي‌ها او را با عنوان حقوقي‌اش يعني وكيل اسنودن در مسكو مي‌شناسند و بعدها رابط ميان موكل خود و استون شد. او همزمان با نگارش فيلمنامه خود با همكاري كايران فيتسجرالد براساس كتاب «پرونده‌هاي اسنودن: داستان واقعي تحت‌تعقيب‌ترين مرد دنيا» نوشته؛

لوك هاردينگ، حق اقتباس سينمايي از اختاپوس را با يك ميليون دلار خريد. بعد مصاحبه‌هاي استون با خود اسنودن هم به ماجرا اضافه شد و سرانجام نخستين روايت سينمايي از افشاگر سرشناس آمريكايي در نيمه‌هاي سپتامبر روي پرده سينماهاي جهان رفت. آنچه پيش رو داريد، مصاحبه آن تامپسن، منتقد و نويسنده ايندي‌واير با اوليور استون است پيش از نمايش «اسنودن» در جشنواره تورنتو.

  • چه شد كه به جاي ساختن فيلمي درباره مارتين لوتركينگ، سراغ داستان اسنودن رفتي؟
  • اين انتخاب من نبود. فيلمنامه لوتر‌كينگ را آنگونه كه دوست داشتم، نوشتم و فكر مي‌كردم قرار است به فيلمي تأثيرگذار تبديل شود اما مالك پروژه چنان از خواندن فيلمنامه شرمنده شده بود كه حتي نمي‌خواست آن را به خانواده كينگ نشان بدهد. اصلا من احمق بودم كه درگير چنين پروژه‌اي شدم و كلي برايش زحمت كشيدم. نمي‌توان بدون جلب رضايت اعضاي خانواده يك نفر، درباره او فيلم ساخت اما اين مشكل براي شخصيت‌هاي حقيقي مثل اسنودن هم وجود دارد. وقتي گلن گرين‌والد، نويسنده كتاب «جايي براي پنهان شدن نيست» به من هشدار داد، عقب‌‌نشيني كردم. در سال‌هاي 2013 و 2014 اسنودن حكم راديواكتيو را داشت كه همه ناچار بودند از آن دوري كنند و معلوم هم نبود قرار است چه اتفاقي برايش بيفتد. من اصلا دوست ندارم سراغ داستان‌هاي امروزي بروم؛ پروژه‌هايي كه در يكي، ‌دو سال به سرانجام مي‌رسد اما وجهه و آينده تو را نابود مي‌كند.
  • چه‌كسي تو را به ساختن فيلم اسنودن ترغيب كرد؟
  • داشتم به دعوت وكيل اسنودن كه يك كتاب هم نوشته، به مسكو مي‌رفتم. در ژانويه 2014 كوچرنا و اسنودن را ملاقات كردم. هم من محتاط بودم هم اسنودن. تا‌ ماه مي‌3 بار همديگر را ديده بوديم و مجموع ديدارهايمان به 9رسيد. همكاري او آنقدر خوب بود كه براي ساختن فيلم به توافق رسيديم و قرار شد كاري واقع‌گرايانه باشد. كتاب وكيل روسي را خريدم كه داستاني شبيه «1984» جورج اورل داشت. بعد سراغ كتابي رفتم كه خبرنگاران گاردين درباره اسنودن منتشر كرده بودند و در آخر هم با خود ادوارد حرف زدم. اشتباه‌هايي وجود داشت و من داستان را مستقيم از زبان خود اسنودن شنيدم.
  • پاي شركت اوپن‌رود از كجا به پروژه باز شد؟مسئله ما تأمين بودجه نبود؛ خودسانسوري بود. همه استوديوها از تهديد سازمان امنيت آمريكا ترسيده بودند. به همين دليل پاسخ خيلي‌ها حتي وكلا «نه» بود؛ آسان‌ترين واژه در زبان انگليسي! ضمن اينكه در آلمان همه آمارها حكايت از محبوب بودن اسنودن داشت و در فرانسه هم برايند افكار عمومي به نفع بود. در آمريكا همه گفت‌وگوها شنود مي‌شود و حتي هواپيماي رئيس‌جمهور بوليوي حق عبور از آسمان را ندارد.
  • هرچند در آمريكا كسي اين مسئله را جدي نمي‌گيرد اما ما قدرت مطلق هستيم و اجازه نمي‌دهيم قدرتي تازه ظهور كند. همين تلاش براي قدرت مطلق بودن، سرچشمه همه مشكلات و مصايب آمريكاست. اين همان هدفي است كه ما با جنگ سايبري به‌دنبالش هستيم. شما نمي‌توانيد با قلدري مردم را وادار كنيد به حرفتان گوش بدهند. دوران اين قلدري‌ها گذشته است.
  • هيچ‌كدام از استوديوهاي مهم پا پيش نمي‌گذاشتند و من به نااميدي مطلق رسيده بودم. ناگهان سروكله اوپن‌رود پيدا شد و پول اوليه هم از آلمان و فرانسه و فروش حق پخش خارجي تأمين شده بود. هزينه توليد 50 ميليون دلاري نبود كه در ماجراي افشاي ايميل‌هاي استوديو سوني مطرح مي‌شد. آنها اصلا پيشنهادشان را پس گرفته بودند.
  • به‌نظر مي‌رسد نگران بودي كه شايد كسي نخواهد فيلم اسنودن را ببيند.
  • من «دشمن كشور» (تريلر جاسوسي توني اسكات، 1998) را دوست دارم و عاشق تريلرهاي سياسي مثل «سيريانا» (استفن گيگان، 2005) هستم كه سرشار از اطلاعات هستند. ما در اسنودن نه خشونت داشتيم نه سلاح و چهره جوزف گوردن-لويت (بازيگر نقش ادوارد اسنودن) هم اصلا به قهرمان‌ها نمي‌خورد. او را كمي شبيه ران كوويچ مي‌ديدم؛ قهرمان «متولد چهارم ژوئيه». آن 9 گفت‌وگوي من با اد چنان مصالحي در اختيارم قرار داد كه تصورش را هم نمي‌كرد. شما مي‌توانيد فقط با گوش كردن در جريان اوضاع قرار بگيريد؛ شايد هم چندان چيزي متوجه نشويد اما ديدن چهره‌ها كافي است كه بدانيد چه اتفاقي دارد مي‌افتد.
  • به‌نظر مي‌رسد با آنتوني داد منتل، فيلمبردار اسنودن حسابي راحتي. ساختن نخستين فيلم با دوربين ديجيتال چه حسي داشت؟
  • البته پيش‌تر فيلم مستند با دوربين ديجيتال ساخته‌ام. من از 2012 كارهاي منتل را دنبال مي‌كنم و كارش يعني «شتاب» را (ران هوارد، 2013) تحسين مي‌كنم. تصاوير «127ساعت» (دني‌بويل، 2010) هم به‌نظرم خيره‌كننده و باورنكردني است. ضمن اينكه او با لارس فون ترير ‌ هم همكاري كرده است. گرچه كمي سنش بالا رفته اما من را مجبور كرد با الكسا65 كار كنم كه وضوح تصوير را به بالاترين حد ممكن رساند.
  • تو از ادوارد اسنودن يك قهرمان آمريكايي ساختي و رئيس سازمان سيا را هم فردي شيطان‌صفت به تصوير كشيدي.
  • نه، اصلا. با امانتداري تمام، تلاش كردم به واقعيت وفادار بمانم و آن را از زاويه نگاه اسنودن روايت كنم. تو مي‌گويي شيطان و من از چنين واژه‌اي استفاده نمي‌كنم. شخصيت كوربين اوبراين را در مقام رئيس سازمان سيا از شخصيت او براين رمان 1984 اورول وام گرفتم. رئيس سيا و حتي رئيس‌جمهور آمريكا دوست دارند امنيت اين كشور را به هر شكل ممكن و با دادن بيشترين هزينه‌ها تأمين كنند. به همين دليل و با وجود احمقانه‌بودن، به عراق لشكركشي مي‌كنند. آنها فكر مي‌كنند آمريكا شهري است روي تپه و مهم‌ترين امپراتوري دنيا پس از جنگ جهاني دوم. همين نگاه است كه مشكل ايجاد مي‌كند.
  • آيا اسنودن واقعا يك ستاره در حال ظهور در سيا بود؟ايران فهميد كه آمريكا به جاي بمباران واقعي، يك جنگ سايبري را آغاز كرده است. هيچ پاياني براي اين جنگ تازه نيست و هيچ‌كس نمي‌داند كه در اين لحظه چه‌كسي مشغول انجام عمليات عليه كدام گروه و افراد به دستور چه‌كسي است. وقتي جنگ بعدي آغاز شود، كسي نمي‌پرسد كدام طرف آغازكننده جنگ بوده و اين اتفاق وحشتناك واقعيت زندگي امروز ماست.
  • نمي‌گويم يك فوق‌ستاره، او يك چهره در حال ظهور و يكي از نخستين كارشناساني بود كه براي جنگ سايبري به استخدام درآمد. مايكل هايدن، مديرعامل بازنشسته سيا و سازمان امنيت ملي ابراز خوشحالي و افتخار كرده بود كه اسنودن سانتريفيوژهاي ايران را با بدافزار استاكس‌نت از كار انداخته است. هر‌چند آنها در 6‌ ماه همه سانتريفيوژها را دوباره راه‌اندازي كردند.
  • مي‌‌داني در پليس فدرال آمريكا پرونده داري يا نه؟
  • زندگي من را همه مي‌دانند و خودم هم مي‌دانم چگونه زندگي كرده‌ام. گاهي هم چيزهايي گفته‌ام كه از آنها شرمنده‌ام. يك‌بار به FBI رفتم و پاسخ برخي سؤال‌هايم را گرفتم. البته دسترسي به همه‌‌چيز ممكن نيست. آنها يك «نه» مي‌گويند و تو هم ناچاري بپذيري.
  • يك‌بار در 1987 با هم به جشنواره فيلم هاوانا رفتيم. از آن پس، چندبار به كوبا رفته‌اي؟
  • آن بار اولم بود كه فيدل كاسترو را هم ديدم. «فرمانده» يك فيلم بزرگ است. يك‌بار ديگر در 2010 رفتم و مستندي كوچك به نام «در جست‌وجوي فيدل» و «كاسترو در زمستان» ساختم. او بسيار پير شده است. مطمئنم آن فيلم‌ها هرگز اينجا در آمريكا ديده نخواهند شد. (در واكنش به لبخند مصاحبه‌كننده) سانسور شدن اصلا بامزه نيست. اشتباه است. اگر فكر مي‌كنيد او دشمن شماست، بايد بشناسيدش.
  • از‌ بازتاب‌هايي كه جمله تو درباره بازي پوكمون گو داشت، برايمان بگو.
  • فكر مي‌كنم بد برداشت شد. پوكمون به شما مي‌گويد كه كجا هستيد و كي و كجا آنها شما را شناسايي مي‌كنند. منظورم اين بود كه بازي پوكمون گو نوعي سرمايه‌داري نظارت است. آنها تمام اطلاعات مربوط به تو را به شركت‌هايي كه نياز داشته باشند، مي‌فروشند و اين يك تجارت بزرگ است. گوگل با حكومت آمريكا همكاري مي‌كند و آنها به تازگي بحث رمزگذاري را پيش كشيده‌اند. چه‌كسي مي‌داند‌ چه خبر است؟
  • و پروژه بعدي؟
  • دارم يك مستند مي‌سازم. يك فيلمنامه نوشته‌ام و دنبال سرمايه‌گذار مي‌گردم. فكر مي‌كني اسنودن چطور شده است؟
  • هوشمندانه و سرگرم‌كننده است و به‌نظرم خوب مي‌فروشد. اولیور استون: جنگ واشنگتن علیه تروریسم برمبنای تسلط و نفوذ بر جهان استکارگردان آمریکایی فیلم اسنودن که درباره مقاطعه کار سابق آژانس امنیت ملی آمریکاست، گفته است که آمریکا دوست دارد با شنود مکالمات، کنترل جهان را به دست بگیرد.وی گفت:‌ تمایل آمریکا برای نفوذ بر سراسر جهان بسیار خطرناک است. هیچ سوابق تاریخی درباره به موفقیت رسیدن چنین رویکردهایی وجود ندارد. امپراتوری انگلیس تلاش اینچنینی داشت اما در نهایت موفق نشد. چنین روندی را حالا آمریکا در پیش گرفته است. از دولت آمریکا انتقاد می کنم چون نتوانسته با وجود برداشتن برخی از اختیارات آژانس امنیت ملی آمریکا به جاسوسی های گسترده علیه مردم این کشور و سایر مناطق دنیا پایان دهد.وی گفت: چند کشور مسلمان را اوباما بمباران کرده است؟ چقدر پهپاد مسلح استفاده کرده است؟ ادوارد اسنودن، مقاطعه کار سابق آژانس امنیت ملی آمریکا یک قهرمان و یک میهن پرست است که درباره وضعیت شنود از سوی آژانس افشاگری کرده است.
  •  
  • کارگردان فیلم اسنودن ادامه داد: باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا هم همانند جورج بوش پسر، رییس جمهوری سابق ایالات متحده فردی سخت است. اوباما درباره اصلاحات سخن گفته اما تاکنون به آنها عمل نکرده است. اوباما در زمان روی کار آمدن قول داد تا از بوش بهتر عمل کند اما تاکنون به قول‌هایش عمل نکرده است.
  • به گزارش ایسنا، به نقل از پایگاه خبری ورلد بولتن، اولیور استون، کارگردان آمریکایی اسنودن مدعی شده که جنگ واشنگتن علیه تروریسم برمبنای تسلط و نفوذ بر جهان است.
  •  
  • هدفم اصلا اين نبود!