سیاست پیچیده کیم جونگ اون

عمومی

 

در باب اتفاقات اخیر در سیاست بین‌الملل کره‌شمالی که بعضی به اشتباه آن را چرخش دیپلماتیک پیونگ یانگ می‌خوانند ارائه چند نکته تحلیلی ضرورت دارد

نخست: کره‌شمالی دیگر چین را هم پیمان خود نمی‌داند و این مسأله نقش مهمی در تصمیمات دیپلماتیک اخیر کره‌شمالی داشته است. پکن با توجه به اهرم‌های خود از جمله اهرم تحریم توانست در حوزه اقتصادی نقش ویژه ترغیب کننده اصلی را در کشاندن پیونگ یانگ به پای میز مذاکرات بازی کند اما از این مرحله به بعد و زمانی که کره‌شمالی مستقیما رودرروی جبهه غرب قرار گرفته است دیگر هیچ اهرمی برای ادامه نقش خود نخواهد داشت.

از سوی دیگر پیونگ یانگ اطمینان دارد چین قادر به اعمال فشار حداکثری بر کره‌شمالی نخواهد بود؛ زیرا این اتفاق ممکن است به بی‌ثباتی در کره‌شمالی و نهایتا ایجاد رابطه خصمانه میانه این دو کشور بینجامد که در این صورت نگرانی‌های چین در باب برنامه هسته‌ای کره‌شمالی دوچندان خواهد شد.

دوم: نتیجه‌گیری نهایی از نزدیکی دو کره‌بسیار زود است و اعلام این مسأله که کره‌شمالی به کره‌جنوبی نزدیک شده نیز بسیار ساده انگارانه است. واقعیت این است که هنوز مشخص نیست کره‌شمالی به سمت کره‌جنوبی متمایل شده یا اساسا قصد دارد سئول را به سمت خود بکشاند. انگیزه‌های کره‌شمالی برای پیاده سازی سناریوی دوم بسیار بیشتر از سناریوی اول است؛ زیرا در این صورت کره‌شمالی خواهد توانست با برقراری ارتباط دیپلماتیک با همسایه جنوبی خود در وهله نخست به بهره برداری اقتصادی بپردازد و در وهله دوم تلاش کند تا روابط میان کره‌جنوبی و ایالات متحده را تیره کند.

نباید فراموش کنیم موضع سئول و واشنگتن در قبال کره‌شمالی کاملا متفاوت و در مواقعی متضاد است به نوعی که کره‌جنوبی بنا به دلایل جغرافیایی فرهنگی، انعطاف پذیری بیشتری در قبال کره‌شمالی خواهد داشت و بر خلاف ایالات متحده هرگز خواهان اعمال فشار حداکثری برای خنثی‌سازی یکباره برنامه هسته‌ای کره‌شمالی نیست بلکه حاضر است با صرف زمان بیشتر، روندی واقع‌گرایانه را در این مورد طی کند. این مساله احتمال تیره شدن روابط میان کره‌جنوبی و ایالات متحده در صورت نزدیکی حداکثری میان دو کره‌را به‌وجود خواهد آورد.

سوم: آنچه مسلم است، کره‌شمالی در برنامه هسته‌ای خود به عقب باز نخواهد گشت؛ زیرا اولا هدف نخست کیم جونگ اون از برقراری ارتباط با قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی به رسمیت شناخته شدن برنامه هسته‌ای خود به‌عنوان یک واقعیت موجود است و ثانیا به‌دلیل اطمینان نداشتن کره‌شمالی به ایالات متحده، پیونگ یانگ برنامه هسته‌ای خود را تنها علت و دلیل به رسمیت شناخته شدن از سوی ایالات متحده و تلاش از سوی واشنگتن در جهت ایجاد مذاکره‌مستقیم می‌داند و در صورت عقب‌گرد در برنامه‌های هسته‌ای، کره‌شمالی عملا برگ برنده خود را از دست خواهد داد. ممکن است ایالات متحده با ایجاد تعهد بین‌المللی امنیت کره‌شمالی را تضمین کند ولی نبود اطمینان میان کره‌شمالی و ایالات متحده مسأله‌ای نیست که با تعهدنامه‌های بین‌المللی رفع شود.

بر این اساس باید اذعان کرد نتیجه گفت‌وگوهای آتی لزوما به روابط دیپلماتیک ختم نخواهد شد و در بهترین حالت، بر اساس روند فعلی تنها ممکن است کره‌شمالی برنامه هسته‌ای خود را در حالت تعلیق قرار داده و پیشرفت آن را متوقف کند. در این شرایط اگر مذاکرات فعلی به شکست بینجامد شاهد اعمال فشار حداکثری از سوی ایالات متحده بر کره‌شمالی خواهیم بود؛ زیرا دونالد ترامپ شکست در دیپلماسی را به شکل رسمی اعلام خواهد کرد و چه بسا این بار به طور جدی گزینه نظامی نیز در جبهه گیری میان پیونگ یانگ و واشنگتن مطرح شود.

دکتر مانی محرابی

عضو هیات علمی اندیشکده روابط بین‌الملل

به اشتراک گذاری