ترامپ چگونه عظمت را به امریکا برمی‌گرداند؟

عمومی

 

استراتژی امنیت ملی و سیاست دفاعی ترامپ در حالی منتشر می شود که پیش از این، دولت های امریکایی، آن را محرمانه توصیف می کردند و از افشای آن، احتراز می‌ کردند

جیمز متیس؛ وزیر دفاع امریکا، اعلام کرده است که در استراتژی نظامی جدید امریکا، این کشور به جای مبارزه با تروریزم بر رقابت با قدرت‌های بزرگ به عنوان نقطه کانونی امنیت ملی امریکا متمرکز خواهد بود. آقای میتیس گفت امریکا در حال از دست دادن برتری نظامی خود در حوزه‌های مختلف است و باید بودجه نظامی خود را بالا ببرد تا بتواند برای جنگ آماده شود. دونالد ترامپ؛ رییس جمهوری امریکا به دنبال تقویت بودجه نظامی کشورش است و در بودجه پیشنهادی خود به کنگره درخواست افزایش ۱۰ درصدی بودجه نظامی را مطرح کرده است. در استراتژی دفاعی تازه امریکا آمده است چین و روسیه به طور خاص چندین سال است به دنبال توسعه توانایی‌های نظامی خود و به چالش کشیدن توان نظامی امریکا هستند. وزیر دفاع امریکا گفته است:«ما به کارزار خود علیه تروریزم ادامه می‌دهیم؛ اما رقابت با قدرت‌های بزرگ کانون تمرکز امنیتی ملی ما خواهد بود.» استراتژی امنیت ملی و سیاست دفاعی ترامپ در حالی منتشر می شود که پیش از این، دولت های امریکایی، آن را محرمانه توصیف می کردند و از افشای آن، احتراز می‌ کردند. ترامپ چه می خواهد؟ آیا در این زمینه نیز او همان رییس جمهوری بی حساب و کتاب و فاقد درک و بینش سیاسی و استراتژيک است که مهاجران را با زبانی وقیح «چاله مستراح» می خواند، منتقدانش را تحقیر می کند و به زنان قربانی نگاه شهوت آمیز جنسی اش، با نفرت و حقارت نگاه می‌ کند؟ آیا چنین رویکردی می تواند موقعیت رو به زوال امریکا در دنیای جدید را بهبود بخشد و از سقوط و افول هژمونی امریکایی جلوگیری کند یا دست کم آن را به تأخیر بیاندازد؟ پیش از این، گمان می رفت که رییس جمهور در امریکا بازیگر روی صحنه نقشی است که دیگران برایش می نویسند. گفته می شد امریکا را رییس جمهورها اداره نمی کنند؛ بلکه مهره های ثابت اتاق های فکر پیچیده ای مدیریت می کنند که رییس جمهورها را به عنوان پرسوناژهای موقتی یک سناریو هر گونه که بخواهند به بازی می گیرند. ترامپ اما به نظر می رسد با  این قواعد، درگیر شده است. او که با شعار هیجان انگیز «تغییر سیستم» خود را به میلیون ها رأی دهنده امریکایی یک نامزد متفاوت و «ضد سیستم» فرای جناح بندی سنتی دموکرات و جمهوری خواه، معرفی کرد، اکنون شاید واقعا تلاش می کند تا با پشت سر گذاشتن اتاق های فکر ایالات متحده، خودش قواعد بازی را از نو بنویسد. اما این، در آوردگاه غول هایی که برای مدیریت آینده جهان می جنگند، به آسانی مبارزه ترامپ با مهاجران، امتناع از تأیید برجام، کشیدن دیوار در سراسر مرز مکزیک یا خروج آسان او از معاهده زیست‌محیطی پاریس نیست که با یک حرکت قلم به دست آید. در عرصه ای که غول هایی مانند روسیه و چین، خود را برای تصاحب دنیای پساامریکا، آماده می کنند، ترامپ کار سختی خواهد داشت. او که در کارزارهای انتخاباتی اش، از «عظمت را به امریکا بازگردانیم» یا «امریکا را دوباره قوی بسازیم» به عنوان اصلی ترین شعار استفاده می کرد، اکنون در عرصه عمل باید نشان دهد که چگونه می خواهد عظمت را به امریکایی بازگرداند که به اذعان جیمز متیس و سایر نظریه پردازان و استراتژیست های امریکا و جهان، در حال از دست دادن سریع قدرت، هژمونی و برتری نظامی خود است و از آنسو، چین و روسیه، با شتاب نگران‌کننده ای خود را برای گذار به دنیای پساامریکا آماده می کنند. همین امر، موجب شده که از دید بسیاری از آگاهان غربی، روس ‌‌ها و چینی ها به نوعی بر سر تصاحب دنیای پس از امریکا بجنگند؛ دنیایی که امریکایی ‌ها هنوز در پی انحصار سلطه‌ هژمونیک خویش بر آن اند و روس‌ ها و چینی ها مدعی اند که قدرت امریکا در حال افول است و لذا روسیه و چین، شایسته‌ شراکت در راهبری راهبردی جهان جدید می ‌باشند. نکته ای که می تواند زوال قدرت جهانی امریکا را سرعتی مضاعف ببخشد این است که چین و روسیه نه در برابر هم که در کنار هم برای تسریع تشکیل و تولد دنیای پساامریکا مبارزه می کنند و این، کار ترامپ در تلاش مذبوحانه او برای نجات امریکا، حفظ یا احیای برتری هژمونیک آن و بازگرداندن عظمت به امریکا را دشوارتر می سازد. در این میان، رویکرد غیر سازنده دولت ترامپ در راضی کردن متحدان استراتژيک خود در مسایل مهم بین المللی مانند برجام، بیت المقدس، کوریای شمالی، بحران سوریه، سازمان ملل، مهاجرت، تغییرات اقلیمی و… نیز موجب انزوای بیشتر امریکا در عرصه بین المللی شده و بی تردید، روند افول و زوال سلطه و سروری جهانی ایالات متحده را سرعت خواهد بخشید.

محمدرضا امینی- خبرگزاری جمهور