عباس خامه یار – خیز بلند جهان اسلام

عمومی

 

اجلاس سران سازمان همکاری‌های اسلامی در ترکیه به‌منظور اقدام جدی درخصوص آرمان فلسطین و دفاع از قدس اشغالی را باید به فال نیک گرفت

 

 اگرچه تاريخچه و سابقه اين سازمان نشان مي‌دهد كه نبايد اميدي به اقدام عملياتي سران كشورهاي اسلامي داشت اما همين قطعنامه ضعيف هم بايد به‌صورت جدي اجرا شود؛ چراكه لزوما فلسفه تشكيل اين سازمان دفاع از قدس است. تصميم دونالد ترامپ، رئيس‌جمهور آمريكا مبني بر اعلام قدس به‌عنوان پايتخت رژيم صهيونيستي و همچنين راهبرد جمهوري اسلامي ايران را مي‌توان در چند سطر مورد تحليل و ارزيابي قرار داد. راهبردي كه بخشي از آن در نشست ديروز در تركيه دنبال شد. اين مسائل را به اختصار بررسي مي‌كنيم.

1- رئيس جمهور آمريكا در بدو شروع كار، اقداماتي داشت از قبيل تصميم براي خروج از معاهده پاريس، مسئله ديوار مكزيك و مقررات جديد براي شهروندان درجه 2غير آمريكايي. اما اين تصميم ترامپ در قبال قدس را نبايد در راستاي تصميمات متهورانه او ارزيابي كرد؛ چراكه اين اقدام در راستاي پروژه بزرگي تعريف مي‌شود كه از سال‌ها قبل آغاز شده بود. اين تصميم در راستاي همان «سايكس پيكو» در تجزيه جهان اسلام و در راستاي بيانيه بالفور است. درواقع مي‌توان اين تصميم را بيانيه بالفور 2در يكصدمين سالگرد آن دانست.

2- علل اصلي چنين تصميمي را از سوي ترامپ مي‌توان در چند محور ارزيابي كرد. درواقع آنها تصوراتي در اين زمينه داشته‌اند كه غلط از آب در آمده است:

الف) آمريكايي‌ها فكر مي‌كنند با عادي‌سازي‌ روابط برخي كشورهاي عربي با رژيم صهيونيستي و رفت‌وآمد‌هاي اخير بين برخي مسئولان آنها و همچنين ديدار‌هاي برخي از مسئولان كشورهاي عربي با مقامات رژيم صهيونيستي در حاشيه مجامع جهاني، ‌قبح رابطه با صهيونيست‌ها ريخته است. آنها فكر مي‌كردند با تبليغات گسترده‌اي كه عليه كشور ما شده است، ايران مي‌تواند به‌عنوان دشمن مشترك اعراب و جهان اسلام جايگزين اسرائيل شود.

ب)آمريكايي‌ها بر اين باور بودند كه جهان اسلام امروز از هم پاشيده است. وضعيت يمن، عراق، سوريه، ليبي و لبنان اين تحليل را در ذهن آمريكايي‌ها متبادر كرده است. آنها بر اين خيال بودند كه اين آشفتگي هيچ انسجامي را در پي نخواهد داشت.

ج)پيروزي‌هاي گسترده جبهه مقاومت عليه تكفيري‌هايي كه از 120كشور جهان به منطقه آمده بودند هم آمريكا را نگران كرده است. موفقيت زائدالوصف يمني‌ها در مقابله با تهاجم ائتلاف به رهبري عربستان هم به اين نگراني‌ها افزوده است. موفقيت حزب‌الله در شكست گروه‌هاي تكفيري در شمال شرق اين كشور را هم به اين موضوعات اضافه كنيد. مجموع اين مسائل آمريكا را نگران از فعال شدن جبهه مقاومت در جولان كرده بود كه دست به اين اقدام عجولانه زد. آنها زمان را خوب نشناختند و اين اشتباه راهبردي را انجام دادند. غافل از آنكه فلسطين و آرمان آن نقطه مشترك و محوري وحدت جهان اسلام است و همين مسئله است كه مسلمانان را مي‌تواند گردهم بياورد.

3- جمهوري اسلامي ايران در اين زمينه لازم است موضوعاتي را مدنظر قرار دهد. مجموع شرايط پيش‌آمده فرصتي تاريخي را پديد آورده است كه مي‌توان از آن به نفع مردم فلسطين استفاده كرد.

الف) ايران بايد به جهان اعلام كند كه دست از حمايت سياسي و نظامي فلسطين برنمي‌دارد. تماس رئيس‌جمهور محترم با اسماعيل هنيه و تماس سردارحاج قاسم سليماني با رهبران گروه‌هاي جهادي همين پيام روشن را به آمريكا منتقل كرده است.

ب)همچنين فرصت مهم ديگري پيش آمده است كه مذاهب و طوايف موجود همه اختلافات را كنار گذاشته و وحدت خود را در قبال دشمن مشترك به نمايش گذارند. اين مسئله از منظر امنيت ملي نيز بسيار حائز اهميت است.

ج) جمهوري اسلامي ايران حاضر است براي رهايي قدس حتي اختلافاتي كه با كشورهاي اسلامي دارد را هم كنار بگذارد و در جهت رهايي فلسطينيان گام بردارد؛ كشورهايي كه شايد خودشان در شرايط به‌وجود آمده نقش داشته‌اند و چراغ سبز خود را با قرارداد 460ميليارد دلاري تسليحاتي با آمريكا روشن كرده‌اند. اما مسئله قدس اين اختلافات را به حاشيه مي‌راند. اين مسئله را رئيس‌جمهور محترم هم روز گذشته طرح كردند و گفتند حاضريم بدون پيش‌شرط براي دفاع از قدس با همه كشورهاي اسلامي گفت‌وگو كنيم.

4) نهايتا نكته‌اي كه لازم است به آن اشاره كنيم اين است كه آمريكا با اين نقض «قوانين مورد ادعاي مجامع جهاني» نشان داد كه قابل اعتماد براي پيگيري روند «صلح» نيست. همچنين مسئله اخير نشان داده است كه همه راه‌ها براي تشكيل 2دولت مستقل در منطقه فلسطين به بن‌بست خورده است و نمي‌توان آن را پيگيري كرد. كشورهاي اسلامي از اين اتفاق بايد درس بگيرند و دل به روند عادي‌سازي‌ روابط و مسائل مورد تأكيد آمريكا در مناطق اشغالي نبندند.