افول نفوذ واشنگتن در سرتاسر جهان
مشارکت کمرنگ کشورها در ائتلاف دریایی آمریکا در خلیجفارس به وضوح نشاندهنده کاهش نفوذ آمریکا در منطقه خلیجفارس بلکه در کل جهان است و به نظر میرسد زمانیکه دولتهای آمریکا ائتلافهایی با حضور ۳۰ یا ۶۰ کشور تشکیل میدانند، سپری شده است.
«عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته جهان عرب در بخش سخن سردبیر روزنامه فرامنطقهای «رای الیوم»، نوشت: اعلام آغاز رسمی ماموریت ائتلاف نظامی دریایی تحت رهبری آمریکا، با هدف تامین امنیت دریانوردی در منطقه خلیجفارس، و با مشارکت تنها 6 کشور، این ضربالمثل قدیمی عربی را یادآور میشود که میگوید: «کوه درد زایمان گرفت و موش به دنیا آورد!»
محدود بودن شمار کشورهای مشارکتکننده در این ائتلاف به وضوح نشاندهنده کاهش نفوذ آمریکا نه تنها در منطقه خلیجفارس بلکه در سرتاسر جهان است و به نظر میرسد آن زمانیکه دولت فعلی آمریکا و دولتهای قبلی ائتلافهایی با حضور 30 یا 60 کشور تشکیل دهند- مانند ائتلافهایی که وارد جنگهایی علیه عراق یا در لیبی، سوریه و افغانستان شدند- سپری شده است و دیگر قابل برگشت نیست.
نکته قابل توجه این بود که سه کشور بزرگ خلیجفارس – کویت، پادشاهی عمان و قطر- در این ائتلاف جدید غایب هستند، نه تنها به این خاطر که موضعی بیطرف در برابر اقدامات تنشزای آمریکا علیه ایران اتخاذ میکنند بلکه همچنین به این دلیل که این کشورها به ایالات متحده و دولت کنونی آن اعتمادی ندارند؛ دولتی که سیاستهای بیپروایی را اتخاذ میکند که میتواند به جنگ منطقهای و احتمالا بینالمللی منجر شود، افزون بر این امر، این ائتلاف و تشکیل آن ممکن است یک عنصر «تنش» باشد و نه ضامنی برای دفاع و ثبات.
ما اعتقاد نداریم که این 6 کشور- انگلیس، عربستان سعودی، امارات، بحرین، استرالیا و آلبانی- در کنار آمریکا قادر به محافظت از ناوبری دریایی باشند؛ زیرا اکثر آنها، به استثنای آمریکا و انگلیس، قدرت دریایی موثری ندارد. به عنوان مثال، ناوگانهای آلبانی، بحرین، امارات و عربستان سعودی کجا هستند بهخصوص زمانی که میدانیم ابزار بازدارنده ایرانی بسیار کارآمد هستند بهویژه موشکها و زیردریاییهای بومی آن و نیز صدها قایق دریایی کوچک و بزرگی، که میتوانند کشتیهای متجاوز را بدون ردیایی شدن از سوی رادارها، منهدم کنند.
از سوی دیگر، چرا کشورهایی مانند فرانسه، آلمان، بلژیک، چین و هند، که منافعی در چنین حمایتی در خلیجفارس دارند و کشتیها و تانکرهای آنها به وفور در آبهای خلیجفارس استفاده میشود و بیشتر آنها شریکی در تمامی جنگهای آمریکا در این منطقه بودند، به ائتلاف مذکور نپیوستهاند؟ جواب، ساده است و آن اینکه، آمریکا با خروج یکجانبه از توافق هستهای ایران، تمامی این تنشها و تهدید امنیت و ثبات در منطقه و جهان را به وجود آورده است.
با استناد به تجربیات قبلی، میتوان گفت که شناورهای ایرانی موفق شدند دو کشتی انگلیسی را در پاسخ به اقدام جبل طارق در توقیف یک نفتکش ایرانی، توقیف کنند در حالیکه کشتیهای آمریکایی حاضر در این صحنه، هیچ اقدامی برای آزادی کشتیهای انگلیسی نکرده و مانع از توقیف آنها نشدند. موضوع خطرناکتر این است که «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا اعلام کرد که هرگز به محافظت از این کشتیها اقدام نمیکند و محافظت تنها به کشتیهای آمریکایی محدود میشود.
اگر ناو هواپیمابر و بیشتر کشتیهای نیروی دریایی آمریکایی که به دریای «عرب» فرار کرده و در 800 کیلومتری آبهای خلیجفارس مستقر شدهاند تا در تیررس موشکهای ایرانی قرار نگیرند، پس چگونه این ناوبرها میتوانند از نفتکش و کشتیهای تجاری را در آبهای خلیجفارس و تنگه هرمز محافظت کنند؟
تمامی این مسائل خارج از چارچوب باجخواهی آمریکا از سه کشور مشارکتکننده در این ائتلاف- عربستان سعودی، امارات و بحرین- قرار ندارد؛ زیرا هدف از حضور آنها در ائتلاف تامین پیشتیبانی مالی و پرداخت هزینهها- اعم از تامین سوخت کشتیها یا پرداخت مستقیم یا غیرمستقیم پول- است؛ دونالد ترامپ (در باجگیری) مهارت دارد و تجربهای طولانی در این زمینه دارد و نمیتواند بدون دریافت زودهنگام پول هنگفت و چه بسا «انعام»، هیچگونه حمایتی ارائه دهد.