نگاهی به کتاب «جنگ کثیف

عمومی

 

تأثیر تحریم‌های اقتصادی آمریکا بر سلامت مردم سوریه و افزایش قربانیان جنگ

آغاز جنگ سوریه در سال ٬۲۰۱۱ جنایت‌های تروریستی در بیمارستان‌ها و نیز تحریم‌های شدید آمریکا و اتحادیه اروپا ضد خدمات پزشکی این کشور منجر به تلفات جانی سنگین و افزایش بحران در سوریه شد.

کتاب «جنگ کثیف سوریه؛ تغییر نظام و مقاومت» توسط تیم اندرسون نویسنده و پژوهشگر استرالیایی تألیف شده که دارای 13 فصل است. هر فصل این کتاب به ابعاد مختلف شیطنت‌ها و مداخلات کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا در جنگ ضد دولت سوریه اشاره می‌کند. این کتاب موفق شده بخش قابل توجهی از پشت‌پرده مداخله غرب و آمریکا در کشتار صورت‌گرفته در سوریه را فاش کند که تاکنون بالغ بر یک میلیون نفر در آن کشته شده‌اند.

بررسی جنگ تبلیغاتی و رسانه‌ای غرب، بررسی تحولات درعا در ابتدای ناآرامی‌ها، انجام کشتارهای جمعی متعدد، نقش آمریکا در بازتولید گروه‌های تروریستی به‌ویژه داعش، ادعاهای غربی در انجام حملات شیمیایی، تأثیر تحریم‌های آمریکا بر سخت‌تر شدن زندگی مردم سوریه و نقش پروژه خاورمیانه بزرگ و هرج‌ومرج خلاق آمریکا در حوادث سوریه از جمله مسائل بررسی‌شده در این کتاب است.

چکیده:

ــ جنگ سوریه از سال 2011 موجب تخریب و تقریباً نابودی نظام بهداشت و سلامت سوریه شد.

ــ حملات تکفیری‌ها به بیمارستان‌های سوریه خسارت‌های سنگینی به بخش پزشکی و سلامت این کشور وارد کرد.

ــ بیش از نیمی از بیمارستان‌های دولتی سوریه بر اثر حملات افراط‌‌گرایان تحت حمایت خارجی‌ها ویران شده و تعدادی از آن‌ها اصلاً قابل استفاده نیستند.

ــ در خلال حمله‌های تروریستی به بیمارستان‌های سوریه٬ بخش زیادی از تجهیزات و نیز کادر پزشکی این کشور آسیب دیده است.

ــ پزشکان متخصص سوریه به‌دلیل شرایط جنگی در بیمارستان‌ها مجبور به ترک کشور خود شده‌اند.

ــ تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا در زمینه خدمات پزشکی ضد کشور سوریه٬ منجر به تلفات سنگین جانی ضد مردم این کشور به‌ویژه کودکان شده است.

ــ تحریم‌ها در زمینه مواد غذایی ضروری نیز موجب شیوع سوءتغذیه به‌ویژه میان مادران شیرده و نوزادان این کشور شده است.

ــ برخی افراد دارای بیماری‌های خاص در سوریه مجبور هستند برای معالجه از کشور خارج شوند.

فصل نهم ــ مسئولیت حمایت و بازی دوگانه غرب

در ابتدای قرن 21 نسخه جدیدی از مداخله بشردوستانه تحت عنوان مسئولیت حمایت شکل گرفت. این اصطلاح در واقع از سوی کشورهای بزرگ بود که مبنی بر پیامدهای بشردوستانه احتمالی آنها در صورت شکست در مداخلاتشان بوده و یک بهانه اخلاقی بزرگ به‌منظور مداخله در لیبی در سال 2011 برای آنها شد. این مداخله بر اساس مجموعه‌ای از دروغ‌ها بود که مردم لیبی را دچار گرفتاری و بحران کرد. این کشورها تلاش کردند تا مشابه این سناریو را در سوریه نیز اجرا کنند٬ اما موفق نشدند؛ چراکه روسیه و چین در این بازی واشنگتن شرکت نکردند. درهرحال ممکن است این اصل از نظر تئوری صحیح به‌نظر برسد٬ اما درواقع یک روش جدید برای مداخله کشورهای بزرگ در امور سایر کشورها است. اصل مسئولیت حمایت همچنین خطرات زیادی دارد؛ زیرا در راستای تلاش برای افزایش حمایت کشورهای خارجی از گروه‌های مسلح و افراط‌گرا٬ این گروه‌ها را به‌منظور راه‌اندازی کشتارهای از پیش تعیین‌شده تحریک می‌کند، علاوه بر همه اینها٬ این نوع مداخله٬ نظام بین‌المللی را که از دهه چهل بر اساس مبانی حاکمیت و عدم مداخله تأسیس شده نادیده می‌گیرد.

مدت کوتاهی پس از جنگ 2003 عراق و آمریکا٬ با یک بهانه کاملاً دروغین٬ یک مباحثه جدی در رابطه با چگونگی افزایش مداخله نظامی در کشورها شکل گرفت. البته این امر منطقی بود؛ چراکه وجدان ساده‌لوح اجتماعی٬ این اصل را پذیرفته و به این ترتیب افق‌های جدیدی پیش‌ِروی طمع‌ورزی‌های کشورهای بزرگ گشوده شد.

در حال حاضر ما در برابر یک بازی دوگانه قرار داریم که در آن ادعاهای بهانه‌های دروغین و طمع‌ورزی‌های سیاسی و منافع مردم با هم آمیخته شده و در واقع نمونه‌ای از استعمار قدیم است.

بیشتر بحث‌هایی که اخیراً در این رابطه صورت گرفته به مرجعیت غربی استناد و بیشتر بر تقویت مسئولیت حمایت به‌عنوان یک معیار جدید برای قانون بین‌المللی و حتی یک معیار ضروری تأکید می‌کند. در این زمان موجی از احساسات غربی بدون توجه به جزئیات به‌طور کلی از این نوع مداخله حمایت می‌کنند. این امر به‌خلاف روند ثابت کشورهای مستعمره در دوره‌ پس از استعمار است. جنبش عدم‌تعهد با مشارکت صد و هجده کشور که بیشتر آنها قبلاً جزء کشورهای مستعمره بودند٬ اصل عدم مداخله را به‌عنوان یک اصل بنیادین کشورهای ملت‌گرا تأیید می‌کنند، برای مثال در این زمینه در مذاکرات گذشته میان ایالات متحده و آمریکای لاتین٬ درگیری شدیدی در همه کنفرانس‌های آنها در اوایل قرن بیستم وجود داشت؛ چراکه واشنگتن اصل عدم مداخله را رد می‌کرد. البته آمریکا در سال 1933 به این اصل اعتراف کرد؛ اما همچنان مداخلات خود را در آمریکای لاتین ادامه داد.

البته بحث مداخله بشردوستانه از مدت‌ها قبل مطرح شده٬ اما اصل مسئولیت حمایت٬ کاملاً جدید است، بااین‌حال٬ این دو اصل در توجیهات مداخله‌های نظامی خارجی که همواره از سوی کشورهای بزرگ انجام می‌شود٬ مشترک هستند.

اصل مسئولیت حمایت درهرحال با توافق‌نامه‌های مربوط به جنایت‌های جنگی و اقدامات ضدانسانی و نسل‌کشی شکل گرفته است، در همین راستا پس از کشتارهای گسترده در کامبوج و رواندا٬ کمیسیون بین‌المللی مداخله و حاکمیت دولت در سال 2001 ایده حاکمیت به‌عنوان یک مسئولیت را ارتقا داد. این کمیسیون بر خشونت در کشورهای ضعیف و یا درحال ظهور تمرکز داشت. نشست سران جهان در 2005 اعلام کرد که مسئولیت حمایت از مردم در برابر کشتارها و جنایت‌های جنگی و نسل‌کشی و جنایت‌های ضدانسانی به‌عهده هر کشوری است.

اما در توجیه مداخلات غرب در سوریه در سال 2014 تغییراتی به‌وجود آمد. در آن زمان مداخله بر اساس اصل مسئولیت حمایت به اصل مداخله پیشگیرانه با نام نابودی تروریسم جهانی تبدیل شد. این بهانه با نادیده گرفتن حقوق ملت‌ها و کشورهای دیگر٬ ضربه محکمی به قانون بین‌المللی زد. این استدلال جدید در سوریه شامل ادعای عجیبی بود که واشنگتن اقدام به تسلیح و تجهیز مجموعه‌ای از فرقه‌گرایان کرده تا با سایر تروریست‌ها بجنگند.

به‌طور کلی اصل مداخله بشردوستانه و مسئولیت حمایت٬ درواقع خطرات بزرگی همچون جنایت‌های بزرگ را با خود حمل می‌کنند؛ همانند کشتارهای برنامه‌ریزی‌شده در سوریه. حمایت نیروهای خارجی از شبه‌نظامیان ضد دولت در سوریه ممکن است موجب شود تا آنها بتوانند بدون تحمیل هیچ‌گونه مجازاتی، اقدام به جنایت‌های وحشتناک کنند.

فصل دهم ــ تأثیر تحریم‌های اقتصادی بر افزایش بحران سوریه

تخریب بیمارستان‌های دولتی سوریه بر اثر حملات تکفیری‌ها

سعد نایف وزیر بهداشت سابق سوریه به هیئت همبستگی استرالیا که در دسامبر 2013 به سوریه سفر کرده بود٬ اعلام کرد که تروریست‌های تحت حمایت کشورهای بزرگ خارجی دو کامیون بمب‌گذاری‌شده را داخل بیمارستان کندی در حلب منفجر کردند که این حادثه منجر به تخریب کامل بیمارستان و کشته‌شدن تعداد زیادی از کارمندان در بخش بهداشت و سلامت شد. سه فیلم ویدئویی مربوط به تروریست‌های گردان فاروق که تابع ارتش آزاد سوریه است٬ حمله به بیمارستان دولتی حمص در 6 آوریل 2012 و خسارت‌های وارده به یک بیمارستان دولتی دیگر در حماه پس از حمله‌ای که در 21 ژانویه 2013 انجام شد و نیز تلفات و خسارت‌های بیمارستان الزهراوی دمشق پس از یک حمله تروریستی دیگر در 5 مه 2013 را نشان می‌دهد. باید به اینها حمله‌ای را که در 26 نوامبر 2013 در بیمارستان دیر عطیه در حومه دمشق اتفاق افتاد و طی آن یازده نفر از کادر پزشکی تا سرحد مرگ آسیب دیدند٬ اضافه کنیم.

وزیر بهداشت سابق سوریه همچنین اظهار کرد که از ابتدای بحران سوریه از مارس 2011 شصت‌وهفت بیمارستان از نود و چهار بیمارستان دولتی این کشور مورد حمله و تخریب قرار گرفته و حدود 41 بیمارستان دیگر قابل استفاده نیستند، علاوه بر این‌ها 174 کارمند بخش بهداشت کشته و 127 کارگر زخمی و 33 نفر دیگر ربوده شدند. کنار این موارد٬ 1921 مرکز عمده مراقبت‌های بهداشتی آسیب دیده و در حال حاضر از آنها 678 مرکز قابل استفاده نیستند. همچنین طی این حوادث تروریستی 421 آمبولانس مفقود و یا غیرقابل استفاده شده‌اند٬ 197 دستگاه خودروی امداد و نجات نیز آسیب دیده‌اند که 169 دستگاه از آنها دیگر قابل استفاده نیستند. این میزان خسارتی که تروریست‌ها تحت حمایت کشورهای خارجی به بخش سلامت و بهداشت سوریه وارد کرده‌‌اند نشان می‌دهد که این تکفیری‌ها فقط به‌دنبال نابودی یک دولت کارآمد بوده و توجه چندانی به کسب تأیید افکار عمومی ندارند.

دروغ‌پردازی‌های مجدد مخالفان سوریه در رابطه با تخریب بیمارستان‌ها

کنار این‌ها زمانی که داستان‌های کشورهای حامی تروریست‌های سوریه ضد دولت این کشور را می‌خوانیم٬ تصور می‌شود که دولت سوریه خود اقدام به نابودی نظام سلامت و بهداشت این کشور کرده است. مجله تایم٬ روایتی از بحران بهداشت و سلامت در سوریه مطرح و بیان کرد که پزشکان سوریه٬ روحیه خود را از دست داده و به‌دلیل این‌گونه حوادث کاملاً ناامید هستند و کشور خود را ترک می‌کنند. پس از آن یک کمیته متعلق به سازمان ملل در اکتبر 2013 گزارشی در رابطه با اوضاع سوریه تهیه کرد. در این گزارش آمده بود که در حملات ضد بیمارستان‌های دولتی سوریه٬ هردو طرف یعنی هم دولت سوریه و هم گروه‌های تروریستی متهم هستند. در گزارش مذکور٬ دولت سوریه متهم شد که از محرومیت تبعیض‌آمیز در دستیابی به امکانات بهداشتی به‌عنوان یک سلاح جنگی استفاده می‌کند. این گزارش همچنین اشاره کرد که حملاتی نیز بر کلینیک‌ها و مراکز بهداشت تحت تسلط تروریست‌ها صورت گرفته است.

با همه این احوال بسیار دشوار است که بخواهیم بگوییم یک کشور به تروریست‌ها اجازه می‌دهد تا بر بیمارستان‌هایش مسلط شده و آنها را اشغال کنند. البته می‌دانیم که بیمارستان‌ها در بیشتر اوقات یک جبهه جنگی محسوب می‌شوند.

گزارش‌های سازمان ملل در این رابطه به جنایت‌های گردان فاروق ضد بیمارستان‌های سوریه اشاره می‌‌کند:

عناصر تروریستی گردان فاروق به یک بیمارستان دولتی در جوره الشیاح در منطقه حمص حمله کرده و چند روز پس از مقاومت نیروهای دولتی٬ بدون اینکه غیرنظامیان و یا بیماران و زخمی‌های این حمله را در نظر بگیرند٬ آنجا را اشغال کردند. پس از‌ آن نیروهای دولتی با یک بمباران هوایی پاسخ این جنایت را داده و طی آن بخش زیادی از این بیمارستان در 17 آوریل تخریب شد. اما بیشتر اوقات٬ مؤسسات سازمان ملل به گزارش‌های منابع غربی و مخالف دولت سوریه در رابطه با این موضوع توجه می‌کنند.

گردان فاروق همچنین در سال 2012 اقدام به انفجار یک بیمارستان در قصیر کرد. سپس مجموعه‌ای از تکفیری‌های ارتش آزاد سوریه نیز در نیمه سال 2013 و بدون هیچ هشداری به یک بیمارستان دولتی در درعا حمله کردند. یکی از این تروریست‌ها اعلام کرده بود که حدود 50 بیمار در این بیمارستان وجود داشتند که همگی از طرفداران دولت بودند.

ابهام‌انگیزی بی‌بی‌سی در روایت تخریب بیمارستان‌های سوریه

اما گزارش‌های مربوط به حمله‌های بیمارستان کندی در حلب به‌روش‌های مختلف نقل می‌شد، مثلاً بی‌بی‌سی در عنوان گزارش مربوط به این اتفاق نوشت که تروریست‌های سوریه٬ سیطره خود بر بیمارستان استراتژیک در حلب را پس گرفتند. همچنین در مقدمه این گزارش آمده بود که انفجار دو کامیون توسط راننده‌های انتحاری در بازپس‌گیری سیطره بر بیمارستان استراتژیک تخریب‌شده‌ای که در اشغال طرفداران بشار اسد بود٬ به گروه‌های مسلح کمک کرد.

اما باید این روایت بی‌بی‌سی را ترجمه کنیم؛ آنها تکفیری‌هایی بودند که بیشتر آنها را تروریست‌های غیرسوری از جبهه النصره نماینده القاعده در سوریه و هم‌پیمانان آنها در ارتش آزاد سوریه تشکیل می‌دادند. طرفداران بشار اسد نیز درواقع کارمندان این بیمارستان بزرگ و نگهبانان آن نیز از نیروهای ارتش سوریه بودند.

گروه پزشکان مدافع حقوق بشر نیز در سال ٬2014 نیروهای دولتی سوریه را در رابطه با 90 درصد از حملات ضد بیمارستان‌های این کشور متهم کردند. تعدادی نوار ویدئویی در صفحات اینترنتی تکفیری‌ها منتشر شد که تخریب بیمارستان کندی را نشان می‌داد. گفته می‌شد که چهارصد تن از افراط‌گرایان مخالف دولت در این درگیری به هلاکت رسیدند. در نهایت این بیمارستان توسط تروریست‌های تکفیری تخریب شد؛ اما پس از آن همین افراط‌گرایان به سرزنش دولت پرداخته مدعی شدند که دولت به‌منظور تبدیل کردن این بیمارستان به پایگاه نظامی٬ آن را ویران کرده است.

تأثیر تحریم‌های آمریکا بر بخش سلامت و پزشکی سوریه

این حادثه تأثیر زیادی در تولید داروی داخلی در سوریه داشت. کشور سوریه پیش از آغاز بحران در این کشور در تولید 90 درصد از احتیاجات دارویی٬ خودکفا بود. همچنین یک کارخانه بزرگ نیز با حدود 30 هزار کارگر در زمینه تولیدات دارویی در سوریه وجود داشت و این کشور یک منبع بزرگ دارویی به‌شمار می‌رفت. اما در سال 2013 توانایی تولید آن به‌شکل قابل‌توجهی کاهش یافت و یک‌چهارم از کارخانه‌ها تعطیل شدند که 20 کارخانه فقط متعلق به حلب بود که به‌دلیل خسارت‌های مالی و یا ترس از بمباران و سرقت و یا غارت توسط گروه‌های تروریستی بسته شدند.

علاوه بر این٬ تحریم‌های اقتصادی و تجاری آمریکا و اتحادیه اروپا ضد نظام و بخش‌های مربوط به سلامت و بهداشت در این کشور٬ تلفات زیادی در این زمینه به سوریه وارد کرد. تحریم‌های آمریکا ضد سوریه از سال 2004 آغاز شد. دولت بوش در آن زمان با این بهانه که سوریه تلاش‌های بین‌المللی و نیز آمریکا را در راستای ایجاد ثبات در عراق سرکوب می‌کند٬ اقدام به تحریم این کشور کرد. در اوت 2011 شرکت‌هایی که ایالات متحده حداقل 10 درصد در سهام آن مشارکت داشت٬ از هرگونه سرمایه‌گذاری جدید و فروش خدمات به سوریه و یا واردات نفت این کشور و هرگونه معامله مربوط به سوریه منع شدند. اما قابل توجه است که واشنگتن در این تحریم‌های خود استثنائاتی قائل شد. به‌نظر می‌رسد که این استثنائات شامل ارائه خدمات به تروریست‌های سوریه بود.

تأثیر تحریم‌های آمریکا بر سوریه از خلال تحریم‌های اتحادیه اروپا ضد این کشور که در سال 2015 ضد 30 کشور صورت گرفت بیشتر شد.

تأثیر تحریم‌ها بر بخش سلامت و بهداشت سوریه در قالب یک مقاله دانشگاهی در سال 2012 منتشر شد. این مقاله٬ تأثیرات تحریم‌ها را در سیاق مقایسه آن با برخی دستاوردهای مهم سوریه در بخش سلامت پیش از بحران بیان کرد. سوریه از سال 1970 با وجود درآمد کم در زمینه بهداشت و سلامت٬ دستاوردهای شگفت‌انگیزی در این زمینه داشت.

اما تحریم‌های اقتصادی منجر به کاهش ارزش لیره سوریه و به‌دنبال آن٬ بالا رفتن قیمت مواد غذایی ضروری و نیز سوخت شده است. این بررسی‌ها به سه روش تأثیر تحریم‌ها بر بهداشت و سلامت مردم سوریه اشاره می‌کند:

اول٬ قیمت تعدادی از مواد ضروری مانند شیر و برنج و گوجه‌فرنگی و نیز گاز در سال اول تحریم‌ها به سه برابر رسید که با توجه به درآمدهای مردم در این کشور٬ دسترسی به این مواد بسیار دشوار بود و سوءتغذیه به‌ویژه میان مادران شیرده و نوزادان به‌وضوح دیده می‌شد.دوم٬ هزینه داروهای بیماری‌های غیرواگیردار بسیار بالا رفت. همچنین تحریم‌ها مانع کمک‌رسانی‌های اولیه و ضروری پزشکی در رابطه با بیماری‌هایی همچون سرطان و دیابت و بیماری‌های قلبی به داخل سوریه شد، در این میان بسیاری از بیماران مجبور شدند تا برای درمان از کشور خارج شوند. سوم٬ قطع شدن برق که به‌دلیل حملات گروه‌های تروریستی به خطوط برق و نیروگاه‌ها اتفاق می‌افتد٬ زندگی مردم را در سرمای زمستان و گرمای تابستان که نیاز به امکانات گرمایشی و سرمایش دارند تهدید می‌کند.

البته سازمان هلال‌احمر عربی سوریه که توسط دولت اداره می‌شود٬ کمک‌های زیادی در رابطه با خدمات‌رسانی به مردم در امور مختلف انجام می‌دهد. همچنین کشور کوبا که شریک بین‌المللی سوریه است٬ از امکانات زیادی در زمینه بهداشت و سلامت و داروهای مختلف برخوردار است که کمک‌های فراوانی به مردم سوریه در این زمینه کرده است. وزیر بهداشت سوریه در سال 2014 اعلام کرد که کوبا وسایلی مانند دستگاه دیالیز و نیز مجموعه‌ای از داروها را در اختیار ملت سوریه قرار داده است. کشور چین نیز حجم فراوانی از داروها و تجهیزات پزشکی را وارد این کشور کرده است.

باید اشاره کنیم که برخی از این کشورهای تحریم‌کننده سوریه٬ بدون اجازه به مناطق تحت تسلط تروریست‌ها در این کشور می‌روند، در همین راستا باید به تلفات سنگینی که در دهه نود قرن گذشته بر ملت عراق تحمیل و منجر به مرگ‌ومیر کودکان شد اشاره و بر لزوم ممانعت از تکرار این جنایت‌ها بر ملت سوریه تأکید کنیم.

ادامه دارد… .