تحرکات و منازعات موجود میان دو کشور ایالات متحده آمریکا و روسیه حکایت از بازگشتی به مراتب فراتر از دوران جنگ سرد دارد و عواملی مانند «تعدد بازیگران» و «افزایش ضریب آسیبپذیری بازیگران بینالمللی» به افزایش هزینههای تقابل این دو کشور منجر میشود
تقابل میان کاخ سفید و کاخ کرملین به نقطه اوج خود رسیده است. تنشهایی که میان ایالات متحده آمریکا و روسیه شاهد آن هستیم، به مراتب از تنشهای دوران جنگ سرد صریحتر، و خطرناکتر است. نبرد اوستیای جنوبی در سال 2008 میلادی، نقطه آشکارساز تقابل نظامی روسیه با یکی از کشورهای طرفدار ایالات متحده آمریکا محسوب میشد. نبردی که در آن روسها تا 35 کیلومتری تفلیس (پایتخت گرجستان) نیز پیش رفتند و در نهایت میخاییل ساکاشویلی رئیس جمهوری سابق و طرفدار آمریکا در گرجستان را وادار به تسلیم نمودند. پس از آن نیز منازعات روسیه و ایالات متحده آمریکا در دو سطح پنهان و آشکار ادامه یافت: در سطح آشکار، شاهد تحرکات ویژه ناتو برای گسترش خود به شرق و اتخاذ آرایش نظامی در حوزه بالتیک بود. در سطح پنهان نیز تلاش ایالات متحده آمریکا برای محاصره سیاسی روسیه توسط همسایگان این کشور (از جمله اوکراین) به نقطه اوج خود رسید. در هر حال، هماکنون شاهد زورآزمایی فراملی روسیه و ایالات متحده آمریکا با یکدیگر هستیم. این زورآزمایی دارای مختصات و مؤلفههایی است که نمیتوان به سادگی از کنار آنها گذشت.
تنشهای ناشی از تقابل کاخ سفید و کاخ کرملین، زمینهساز خطرناکترین رقابت تسلیحاتی تاریخ بشر شده است. همانگونه که اشاره شد میزان و شدت این تقابل نسبت به دوران جنگ سرد نیز بیشتر است. در تقابل فعلی، واشنگتن و مسکو آشکارتر از دوران جنگ سرد توان بازدارندگی خود را برای نابودی کامل طرف مقابل به نمایش گذاشتهاند. در این میان، شکست طرحهایی مانند «محدودسازی تسلیحات اتمی» از سوی قدرتهای بزرگ، نشانههایی آشکار دال بر این جدال همه جانبه است.
از سوی دیگر، «ناتو» کلید واژهای مهم در تفسیر و تحلیل منازعات سالهای اخیر میان آمریکا و روسیه محسوب میشود. در تابستان سال 2017 میلادی، شاهد برگزاری مانور تابستانی ناتو در لهستان و لیتوانی بودیم. این مانور تحت عنوان «آیرون ولف» و با هدف باز پسگیری فرضی نوار مرزی جنوب لیتوانی از اشغال روسیه برگزار شد. این رزمایش، با پاسخ روسها مواجه شد. مسکو بلافاصله پس از رزمایش «آیرون ولف»، رزمایش «زاپاد 2017» را در منطقه مرزی کالینینگراد با کشور استونی برگزار کرد . آزمایش راکت CIRCON3M22 با سرعت شش برابر سرعت صوت (با سرعتی بیش از 7000 کیلومتر در ساعت) طی ماههای اخیر، نشان دهنده ورود روسیه و آمریکا به فاز جدی تقابل با یکدیگر است. هدف مسکو از این اقدامات کاملا مشخص است. روسیه با تجهیز ناوهای خود از جمله PZOTRVELIKY و ADMIRAL NACHIMOV از یک سو درصدد است توان نظامی آمریکا و ناتو با با چالش مواجه کرده و به توان نظامی دریایی و هوایی ایالات متحده پایان دهد. اما فراتر از آن، روسیه قصد دارد با ایجاد حس ترس و ناامنی (از طریق افزایش قدرت خود)، واشنگتن و اتحادیه اروپا را با «وضعیت هشدار در آستانه جنگ» مواجه سازد. بدیهی است که قرار گرفتن اعضای ناتو در این وضعیت، موازنه قدرت را به سود روسیه تغییر میدهد.
با این حال تصمیم اخیر آمریکا و اعضای ناتو جهت تاسیس دو مرکز فرماندهی علیه روسیه در آمریکا و آلمان و مدرن سازی تسلیحات اتمی ناتو و آمریکا در خاک آلمان، پرده از استراتژی بلندمدت نظامی در تقابل با روسیه بر میدارد. این موضوع نشان میدهد که نگرانیهای واشنگتن و ناتو از سطح نگرانیهای بالقوه امنیتی علیه روسی به سطح آمادگی برای برخورد نظامی احتمالی با مسکو ارتقا یافته است. در اینجا دیگر «تقابل سیاسی» موضوعیت ندارد، بلکه شاهد بروز نوعی «چالش نظامی و امنیتی» میان کاخ کرملین و کاخ سفید و متعاقبا دیگر اعضای ناتو هستیم.
در نهایت اینکه علی رغم هشدارهایی که طی سالهای اخیر از سوی افرادی مانند میخاییل گورباچف آخرین رئیس جمهوری شوروی سابق در خصوص بازگشت به دوران جنگ سرد مخابره شده است، باید صراحتا اعلام کرد که نوع تحرکات و سطح منازعات موجود میان دو کشور ایالات متحده آمریکا و روسیه حکایت از بازگشتی به مراتب فراتر از دوران جنگ سرد دارد. فاکتورهایی مانند «تعدد بازیگران»، «افزایش ضریب آسیبپذیری بازیگران بینالمللی»، «مدرن سازی تسلیحات اتمی» منجر به افزایش هزینههای تقابل جدید میان ایالات متحده آمریکا و روسیه خواهد شد.
جک اندرسون؛ سایت مدرن دیپلماسی