شب یلدا – عبدالو کیل کوچی

عمومی

                  

آنجا که روز از شب یلدا سیا هتر است

چشم خرد ز چالش دلها بخون تر است

آنجا که جنگ وحشت قتل و تجاوز است

روز و شب اش سیه ،چو یلدا مکدر است

افر شته گان ساکت و خا موش گشته اند

شیطان به جا یگاه ملایک سخنور است

یلدای د یگران بسرور و ترانه ها ست

یلد ای ما همیشه به محشر برابر است

یلدا برای تیره دلان ، جشنو اره ایست

بر عاشقان روز، شبی همچو محشر است

شا دی برای خاتمه ی این شب  سیاه

بهتر بود ، اگر چه سحر نا برابر است

اما خو شم از آنکه نما ند    چنین شبی

درگردش است چرخ ، افق روزپرورا ست

خوش آند می که باز بتابد فروغ صبح

تا بید نش بوحدت ما یان میسر است

تا بید نش بو حدت ما یان  میسر است

عبدالو کیل کوچی