استاد تحقیقات خاورمیانه و مدیر مرکز مطالعات منطقهای دانشگاه جورج تاون
سطح عصبانیت و خشونت بیسابقهای که از سوی عربستان سعودی و امارات متحده عربی متوجه قطر شده، همه را غافلگیر کرده است. کدورتها و دعواهای دیپلماتیک در خاورمیانه موضوعات تازهای نیست و در طول سالیان، شورای همکاری خلیجفارس سهم نسبتا زیادی از مخالفتها و مشاجرات لفظی داشته است، اما این اواخر، شدت و سرعت گسترده این تلاشها از سوی عربستان سعودی و امارات متحده عربی در جهت منزوی کردن و به حاشیه راندن قطر، چیزی کمتر از یک شوک نبود.
مشاجرات در 23 می شروع شد با اظهاراتی که به امیر قطر شیخ تمیم بن حمد آل ثانی نسبت داده شد. بحرانی که در حال شکل گرفتن بود، خیلی زود با هک شدن حساب ایمیل سفیر امارات متحده عربی، یوسف العتیبه در ایالات متحده آمریکا عمیقتر شد. این سفیر در آمریکا از سال 2008 به عنوان یکی از متنفذترین چهرههای دیپلماتیک در واشنگتن طی سالهای اخیر ظاهر شده است. العتیبه خود را به عنوان فردی مقتدر و یک مشاور قابل اعتماد در مسائل جهانی و بخصوص خاورمیانه در محافل سیاسی آمریکا اثبات کرد. ایمیلهای هک شده نشان میدهد علاوه بر میلیونها دلاری که جناب سفیر صرف سازمانهای خیریه در ایالتهای متحده کرده، مبالغ سخاوتمندانهای از امارات متحده به اتاقهای فکر آمریکایی سرازیر شده با این هدف که تصویر منفی از قطر و ایران در مقابل دیدگان جهانیان ترسیم شود.
چرایی گسترش اختلافات عربی
آخرین تلاش برای تحت فشار قرار دادن قطر از سوی امارات متحده عربی در حال رهبری شدن است؛ درحالی که عربستان سعودی در این میان تنها نقش حمایتی بازی میکند، ولو اینکه این نقش بسیار مهم و حیاتی باشد. امارات متحده از دیرباز قطر را به عنوان بارزترین رقیب و حریف منطقهای در زمینه سرمایهگذاری میداند، اما اختلافات این دو کشور کوچک، عمیقتر و بنیادیتر از اختلاف رقابت بر تجارت و سرمایهگذاری است، درحالی که هر دو کشور در مورد آزادیهای سیاسی و مدنی دو کشور خودشان بیمیل هستند، ولی دولت قطر از دیرباز در پی انتخاب اعضای جدیدی میان دستگاه حاکمه خود است که متمایل به مخالفان هستند، مثل اسلامگرایان.
دولت امارات از سوی دیگر، روشهای مقابله گرایانهتری با مخالفان بالقوه داخلی خود در پیش گرفته است و غالبا افرادی را که مظنون به گرایشات اسلامگرایانه هستند، زندانی میکند. به همین شکل دو کشور، دو سیاست خارجی بسیار متفاوت را نیز دنبال کردهاند.
انتقال پایگاه آمریکا ازقطر به امارات
در عمل این همسویی نزدیک میان منافع آمریکا با سیاستهای در پیش گرفته شده از سوی امارات متحده عربی اینگونه معنا میدهد که دوستان و دشمنان آمریکا همان دوستان و دشمنان امارات هستند. بالا گرفتن نفوذ سفیر العتیبه در واشنگتن کاملا هم جهت با نمای سیاست خارجی کشورش و نوع رابطهای است که امارات متحده در پی ایجاد و عمق بخشیدن به آن با حامی آمریکاییاش است. قطر هم خود را زیر چتر امنیتی آمریکا قرار داده است، اما به جای همسو کردن جزئیات و اهداف فرعی و منافع سیاست خارجیاش با اهداف و منافع ایالات متحده در پی حفظ و ابقای خطوط ارتباطی آزاد با هر تعداد بازیگر دیگر است، نه همه آنها که همیشه با هم کنار میآیند. این رویکرد سیاست خارجی، دشمنان بالقوه کشور را در کمترین تعداد ممکن نگاه میدارد و قطر را قادر میسازد از موقعیت استراتژیک خود به عنوان یک انتقالدهنده مهم برای ارتباطات میان بازیگران عمل کند، در غیر این صورت قادر به تعادل ارتباط نخواهند بود و قطر از این مسأله به نفع خود بهرهبرداری میکند، اما این استراتژی بازدارنده قطر، بدون ایراد و اشکال نبوده است. اساسا از نظر کشورهایی نظیر عربستان سعودی و امارات متحده عربی و ایالات متحده آمریکا ارتباطات مداوم قطر با بازیگرانی مانند حماس، اخوانالمسلمین و ایران برابر با خیانت است. به طور ویژه از نظر امارات این فشار طولانیمدت و بیسابقه باعث خواهد شد قطریها انعطاف به خرج دهند و به امارات و همپیمانش عربستان سعودی، امتیازهای کلان بدهند. این امتیازات میتواند به طور عمده شامل فاصلهگیری بیشتر از ایران، اخوانالمسلمین و حماس باشد و همچنین تحت کنترل قرار دادن عامل اذیتکننده همیشگی منطقه یعنی کانال خبری الجزیره، اما جایزه بزرگتری هم وجود دارد که اماراتیها در پی دستیابی به آن هستند، یعنی پایگاه هوایی آمریکا در منطقه.
همانطور که از ایمیلهای فاش شده العتیبه نمایان است، دولت امارات متحده سالهاست به مقامات آمریکایی فشار وارد میکند تا بزرگترین پایگاه پیشرفته هوایی خود را از قطر به سوی امارات که دولت حقیقی آنهاست، تغییر مکان دهد. از زمانی که جنگ یمن به رهبری سعودی آغاز شد، نیروهای امارات در مرکز و پیشاپیش این نبرد علیه حوثیها قرار داشتهاند. در جریان این همراهی، امارات متحده تجربیات واقعی را در عملیات نظامی کسب کرده است. به لطف خرید میلیونها دلار تجهیزات نظامی از ایالات متحده، اکنون امارات احساس قدرت بیشتری میکند، به طوری که این کشور ـ که افتخار میکند خود را به نام جنگاور کوچک(Little Sparta) بنامد ـ اکنون علاقهمند به حضور در صحنه و برآورد قدرت خود شده است. البته این امر صرفا به خاطر نفس برآورد قدرت امنیت به نظر میرسد که اسکان پایگاه آمریکایی در خاک این کشور، امارات متحده را غیرقابل دستاندازی میکند، تقریبا همان طور که قطر این احساس را دارد.
بعلاوه این موضوع ابوظبی را قادر میسازد بر ادعای خود علیه تهران پافشاری کند. براساس این ادعا، ایران سه جزیره مورد مناقشه یعنی ابوموسی و تنب کوچک و بزرگ را اشغال کرده است. فشار همهجانبه امارات علیه قطر فقط در مورد ایران نیست. امارات امیدوار است در کوتاهمدت، امتیاز استراتژیک منطقه را با اسکان پایگاه نظامی گسترده آمریکا در خاک خود به دست آورد. در این میان اگر آنها بتوانند قطریها را به زانو درآورند و دوحه را مجبور کنند رویکرد سیاست خارجی خود را که مورد تائید آنها نیست کنار بگذارد، چه بهتر و بهترین راه برای رسیدن به این اهداف، اتحاد محکمتر با ایالات متحده آمریکاست.مترجم: دکتر عبداله سهرابی