سران آمریکا، عربستان و مقامات کشورهای شرکت کننده در نشست اخیر ریاض درباره تشکیل سازمان نظامی منطقه ای با نام «ناتوی عربی» به توافق رسیدند
سران آمریکا، عربستان و مقامات کشورهای شرکت کننده در نشست اخیر ریاض درباره تشکیل سازمان نظامی منطقه ای با نام «ناتوی عربی» به توافق رسیدند. ایده های نخستین «ناتوی عربی» ایده تشکیل نیروی نظامی مشترک اسلامی به سال 1965 بر میگردد، زمانی که «ملک فیصل بن عبدالعزیز» حاکم وقت عربستان سعودی کشورهای اسلامی را برای تشکیل نیرویی که بعدها «ناتوی اسلامی» نام گرفت دعوت کرد. هدف این نیرو مقابله با نفوذ مارکسیسم به قلمرو اسلامی بود. اگرچه شاه ایران و اردن با این ایده موافقت کردند، اما عملا شرایط لازم برای تشکیل آن فراهم نشد. از آن تاریخ به بعد مساله ایجاد نیروی نظامی اسلامی همواره در حد یک ایده باقی ماند، تا اینکه سال گذشته مقامات سعودی به صورت جدیتری این موضوع را پیگیری کردند. ناکامی در ایجاد ائتلاف اسلامی – عربی در تجاوز به یمن و شکست سیاستهای عربستان در عراق و سوریه بیشترین سهم را در احساس نیاز ریاض به تشکیل یک نیروی نظامی اسلامی – عربی داشت. اما از آنجا که اتخاذ چنین تصمیمی فراتر از حیطه نفوذ آل سعود در کشورهای عربی – اسلامی بود، سران عربستان دست به دامان آمریکا شدند تا ضمن حمایت از این ایده، سایر کشورهای عربی را به همراهی با ریاض ترغیب کند. ضمن اینکه آمریکای ترامپ هم با ایده واگذاری تامین امنیت متحدین به خودشان، بر شکل گیری چنین سازمانی اصرار دارد، و می کوشد، به جای مداخله مستقیم نظامی و هزینه های و تبعات سیاس – امنیتی آن، منافع منطقهای خود را با کمترین هزینه و از طریق چنین سازمانی منطقهای دنبال کند. در این چارچوب تحرکات دیپلماتیک مقامات سعودی به آمریکا از سال گذشته آغاز شد، و متاثر از مواضع ضدایرانی دونالد ترامپ زمینههای توافق اولیه میان ریاض – واشنگتن فراهم شد. اواخر بهمن ماه سال 95 بود که روزنامه آمریکایی «وال استریت ژورنال» از طرح تشکیل ائتلافی آمریکایی – عربی شبیه ناتو برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه خبر داد. و سرانجام همزمان با سفر رئیسجمهوری آمریکا به عربستان، مقامات سعودی تمهیدات کلی تشکیل «ناتوی عربی» را با دعوت از مقامات حدود 40 کشور عربی – اسلامی به ریاض فراهم کردند. ساختار «ناتوی عربی» هنوز جزئیات تشکیل «ناتوی عربی» کاملا منتشر نشده است. اما از آنچه تا کنون گفته شد، بر میاید که الگوی تشکیل این نیرو، ساختار پیمان آتلانتیک شمالی «ناتو» است، و بر اساس همان اصل «یکی برای همه و همه برای یکی» پایه گذاری میشود. یعنی تعرض به هر یک از اعضا، تعرض به کل اعضا تلقی میشود و همه اعضا در برابر مهاجم وارد جنگ میشوند. بعلاوه «ناتوی عربی» بناست 34 هزار نیروی نظامی داشته باشد که اعضای این سازمان آن را تامین میکنند. مقر «ناتوی عربی» شهر ریاض، پایتخت عربستان است، و آمریکا و رژیم صهیونیستی به عنوان طرفهای غیر عضو، حمایتهای آموزشی، اطلاعاتی و احیانا تامین تجهیزات نظامی این نیرو را به عهده خواهند داشت. اعضای اصلی «ناتوی عربی» کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند، و بناست کشورهای اردن و مصر و کشورهای عربی شمال آفریقا و احیانا دیگر کشورهای اسلامی نظیر ترکیه و پاکستان هم به این سازمان نظامی بپیوندند، اگرچه هنوز عضویت این کشورها رسما اعلام نشده است. نشریه کویتی الانباء درباره ماهیت «ناتوی عربی» نوشت: کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای گسترش توانمندی نظامی خود بنا دارند نیروی جدیدی شبیه سازمان ناتو ایجاد کنند. به گزارش این نشریه «ناتوی عربی» بناست با امکانات و تجهیزات بیشتر، جایگزین نیروهای «سپر جزیره» شود که بیش از دو دهه پیش ازسوی شورای همکاری تشکیل شد. در خصوص فرماندهی ارشد «ناتوی عربی» هم گمانه زنی هایی مطرح شده است. برخی منابع خبری از «راحیل شریف» فرمانده بازنشسته ارتش پاکستان به عنوان گزینه اصلی یاد می کنند.
«راحیل شریف» که سوابق درخشانی در سرکوب گسترده طالبان پاکستان دارد، از خانواده ای کاملا نظامی و با سوابق روشن در پاکستان است. وی اواخر اسفند ماه گذشته همکاری ها با ائتلاف سعودی در تجاوز به یمن را آغاز کرده است. اما برخی معتقدند که محمد بن سلمان وزیر جنگ عربستان با گماردن چنین شخصی به فرماندهی «ناتوی عربی» مخالف است، چون حضور «راحیل شریف» را به معنای کاهش نفوذ مستقیم خود بر این سازمان نظامی می داند. اهداف «ناتوی عربی» تشکیل یک سازمان نظامی در وهله اول نیازمند تعریف دشمن مشترک میان همه اعضای سازمان نظامی است. در خصوص ناتوی عربی اگرچه آمریکا و عربستان تلاش کردهاند که از تروریسم و حامیان تروریسم با تصریح بر نام ایران به عنوان دشمن یاد کنند، اما دیگر کشورها ترجیح دادهاند در نام بردن از مصداق حامی تروریسم نوعی خویشتنداری را نشان دهند. به عبارتی ایرانهراسی از نگاه عربستان و آمریکا، مبنای اصلی تاسیس «ناتوی عربی» است، اما اینکه این مبنا تا چه میزان وجه مشترک میان سایر اعضای حاضر در این سازمان نظامی باشد جای تردید است. هدف دیگری که به طور ضمنی با تشکیل «ناتوی عربی» در دستور کار قرار دارد، تغییر موقعیت رژیم صهیونیستی از دشمن به متحد نظامی و تسهیل شرایط عادیسازی روابط کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی با تلاویو است. هدف کاربردی تر «ناتوی عربی» ناظر به شرایط بحرانی پیش روی عربستان در منازعات منطقه ای به ویژه در سوریه، عراق و یمن است. سران سعودی با گذشت بیش از 6 سال از بحرانسازی در سوریه نه تنها در براندازی نظام سوریه شکست خوردهاند که تحولات میدانی را هم به ارتش و نیروهای مردمی سوریه باختهاند. به گونهای که تروریستهای تحت حمایت ریاض در سختترین شرایط در سوریه قرار دارند و بخش عمدهای از متصرفات خود را از دست دادهاند. در راه حل سیاسی بحران سوریه هم دولت عربستان در انزوا قرار گرفته و توافق مهم «کاهش مناطق تنش» در آستانه – که بدون حضور عربستان حاصل شده است – نشان داده که سعودیها حتی در فرایند مذاکرات برای ترسیم آینده سوریه نیز جایگاهی ندارند. در تجاوز به یمن هم ائتلافسازی عربستان هیچ نتیجه عملی در بر نداشته و سایه شکست در برابر مردم یمن تنها بر دوش سران سعودی و تا حدودی مقامات امارات متحده عربی سنگینی می کند. به همین دلیل تشکیل سازمان نظامی عربی – اسلامی آخرین تیر ترکش سعودیها برای رهایی از شکست راهبردی در منازعات منطقهای است. گمانه زنی درباره تشکیل «ناتوی عربی» شکلگیری و استقرار یک سازمان نظامی به همان اندازه که متکی به تعریف دشمن مشترک است، نیازمند درک و تعریف مشترک از دشمن، تعریف منافع مشترک، همگرایی کلان اعضا در رویکردهای امنیتی، و عبور از اختلافات عمیق سرزمینی، سیاسی، اقتصادی و مواردی از این دست است. 1- حال باید پرسید که آیا حوزه جغرافیایی و واحدهای سیاسی نامزد عضویت در «ناتوی عربی» از چنین ویژگیهای مشترکی برخوردارند؟ 2- آیا کشورهایی مثل عمان، کویت و حتی قطر و امارات، و آن سو تر کشورهایی مثل پاکستان، مصر و احیانا ترکیه درباره تعریف ایران به عنوان دشمن مشترک در ساختار نظامی «ناتوی عربی» وحدت نظر دارند؟ 3- آیا کشورهای نامزد عضویت در «ناتوی عربی» درک مشترکی از مفهوم افراط گرایی و تروریسم دارند؟ به عبارتی دیگر تعریف «ناتوی عربی» از تروریسم و افراط چیست؟ 4- نگاه اعضا به وهابیت و حمایتهای سعودیها از جریانهای افراطی در سوریه و عراق و دیگر کشورهای اسلامی چگونه است؟ 5- آیا همه اعضا با مصر در قرار دادن نام اخوانالمسلمین در زمره گروههای تروریستی همصدا هستند؟ 6- تکلیف اختلافات عمیق سرزمینی میان کشورهای حوزه خلیج فارس که اصلیترین مانع در تحقق اهداف شورای همکاری خلیج فارس در دو دهه اخیر بوده است، چه میشود، و این اختلافات سرزمینی چه تاثیری بر شکل گیری «ناتوی عربی» دارد؟ 7- آیا کشوری مثل مصر حاضر به تبعیت از عربستان به عنوان قدرت برتر و هدایت کننده «ناتوی عربی» خواهد شد؟ 8- مجموعه کشورهای عربی 72 سال پیش هم تجربهای مشابه در تشکیل اتحادیه عرب داشتهاند. اتحادیهای که به باور تحلیلگران در دسترسی به وحدت عربی در حوزههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی هیچ توفیقی نداشته و به دلیل اختلافات عمیق اعضا ، صفبندیهای داخلی و مناقشه قدرت میان اعضا فاقد هرگونه اثرگذاری در تحولات عربی – منطقهای بوده است.
با این تجربه، تشکیل «ناتوی عربی» تا چه میزان واقعگرایانه و موفقیتآمیز خواهد بود؟ 9- نقش کشورهای تعیین کنندهای نظیر عراق، سوریه، یمن و لبنان در «ناتوی عربی» چگونه تعریف شده است؟ این سئوالات تنها بخشی از ابهامات پیش روی تشکیل «ناتوی عربی» است که مقامات سعودی و آمریکایی پیش از هر اقدامی برای تاسیس این سازمان نظامی باید به آنها پاسخ دهند. نتیجه اگر چه «ناتوی عربی» در مقام عمل با موانع بسیاری مواجه است، و از نگاه غالب تحلیلگران بیشتر به یک شعار زیبا شبیه است، تا هدف قابل دسترس؛ اما همزمانی آن با قرارداد 300 میلیارد دلاری خرید فروش سلاح آمریکایی به عربستان گویای خوابهای جدیدی است که آمریکاییها برای ترسیم آینده خاورمیانه و یا دست کم اصرار بر ادامه وضعیت بی ثبات موجود در منطقه دارند. طبعا دولتمردان بلندپرواز و جوان سعودی که برخلاف اسلاف خویش نشان دادهاند که انگیزه و ناپختگی لازم را برای استفاده ازانبوه جنگافزارهای انبار شده در عربستان دارند، تهدیدی برای صلح و امنیت منطقه به شمار میآیند، که حتی بدون همراهی و حمایت کشورهای منطقه هم حاضر به پذیرش ریسک تجاوز و استفاده از ابزار نظامی علیه دیگر کشورها هستند. این ویژگی دولت کنونی عربستان در کنار رویکردهای مداخله جویانه آمریکا در خاورمیانه دو عاملی است که همچنان ثبات و صلح خاورمیانه را تهدید میکند، و طرح تشکیل «ناتوی عربی» میتواند ماجراجوییهای آنها را در منطقه وارد فاز جدیدتری کند.