اجلاس سالانه سازمان ملل نشستند و گفتند و برخاستند ـ دکتر احمد نقیب‌راده دوکتور علوم سیاسی

عمومی

 

پارسال سازمان ملل هفتادمین سال تأسیس خود را بی سر و صدا جشن گرفت؛ زیرا نمی‌توانست هیچ کارنامه مشعشعی از خود ارائه کند

بنیانگذاران این سازمان هدف خود را از تأسیس آن حفظ صلح و جلوگیری از جنگ و مبارزه با فقر عنوان کردند ولی حتی به اندازه سلف خود یعنی جامعه ملل هم که توانسته بود چهار سال صلح و آرامش را در کارنامه خود ثبت کند، نتوانست یک سال بدون جنگ و خونریزی را به نمایش بگذارد. جنگ این همزاد نامیمون بشر هیچ‌گاه دست از سر انسان‌ها برنداشت.

ویکتور هوگو می‌گوید: «6000 سال است که جنگ به مذاق جنگ‌طلبان خوش می‌آید و خدا همچنان وقت خود را به ساختن ستاره‌ها و گل‌های زیبا هدر می‌دهد».

هفتادمین سالگرد تأسیس سازمان ملل بهانه‌ای شد تا نویسندگان و اندیشمندان به واکاوی کارنامه این سازمان بپردازند. از بدشانسی این بزرگ‌ترین نهاد بین‌المللی، هفتادمین سالگرد آن مصادف شده بود با یکی از پیچیده‌ترین و هولناک‌ترین جنگ‌های عصر ما که هم داخلی بود و هم بین‌المللی. از قضا دست تمامی طرف‌های درگیر در این جنگ به کشتارهای هولناک آلوده بود. آنها به تنها چیزی که فکر نمی‌کردند منافع که هیچ بلکه رهایی مردم سوریه از جهنمی بود که هر یک در شعله‌ور کردن آن سهیم بودند. اگر مطامع کشورهای خارجی نبود مردم سوریه تا حالا به توافقی دست پیدا کرده بودند. ولی همه قدرت‌های منطقه و فرامنطقه‌ای منافعی برای خود در سوریه تعریف کرده بودند که با خیر و صلاح مردم سوریه در تضاد و تعارض بود. از میان بازیگران فعال در این جنگ یکی هم استفان دمیستورا، نماینده سازمان ملل بود که پیش از این هم مأموریت مشابهی را در افغانستان و عراق به انجام رسانده بود. وظیفه او پیدا کردن یک راه‌حل مسالمت‌آمیز برای یکی از خونبارترین و پیچیده‌ترین جنگ‌های زمانه ما بود. پیش از او کوفی عنان دبیرکل سابق سازمان ملل و اخضر ابراهیمی به این مأموریت منصوب شده بودند ولی هر دو مجبور به استعفا شدند؛ زیرا نه‌تنها نظام سیاسی حاضر در دمشق و مخالفان متنوع و پراکنده آن هیچ آمادگی برای مذاکره نداشتند بلکه شورای امنیت سازمان ملل هم دچار دودستگی عجیبی شده بود که در یک طرف چین و شوروی قرار می‌گرفتند که از بشار اسد حمایت می‌کردند و در طرف دیگر آمریکا، انگلستان و فرانسه قرار داشتند که از اپوزیسیون چهل تکه حمایت می‌کردند که خود با یکدیگر در جنگ و نزاع بودند.

سازمان ملل از آغاز از مشکلات ساختاری عدیده‌ای رنج می‌برد. از یک سو واقعیات روابط بین‌الملل، با اخلاق و حقوق بیگانه است، زیرا محوریت با قدرت و توانمندی است در حالی که بنیان سازمان ملل بر حقوق بین‌الملل استوار است. این واقعیت خود را در وجود شورای امنیت و حق وتوی قدرت‌های بزرگ متبلور می‌سازد. در طول این 70 سال بارها یکی از قدرت‌های بزرگ با استفاده از حق وتوی خود مانع اجرای عدالت شده است در حالی که اهداف برشمرده در منشور این سازمان نوید صلح و امنیت برای همه ملل عالم می‌دهند همچنان که تلاش برای حل مسائل مشترک بشری و تحقق حقوق بشر و احترام به حق حاکمیت‌ها مورد تأکید قرار گرفته است. نکته دیگر این که در طول این سال‌ها بر شمار قدرت‌های بزرگ افزوده شده و امروز ژاپن، آلمان، هند، و برزیل هم خواهان حق وتو و مشارکت در اداره امور عالم هستند. از سوی دیگر شمار کشورهای عضو سازمان ملل از 51 عضو آغازین به 193 کشور رسیده که بجز چهار کشور کوچک شامل همه کشورهای دنیا می‌شود و به همین دلیل و به دلیل پیچیدگی امور بین‌الملل، این سازمان اسیر یک دستگاه عریض و طویل اداری هم شده است که بیشتر بار خاطر است تا یار شاطر.

حال در چنین شرایطی این سوال مطرح می‌شود که نشست‌های سالانه مجمع عمومی با شرکت سران همه کشورهای عضو چه دردی از جامعه جهانی و بدبختی‌های آن دوا یا کدام معضل موجود را حل می‌کند. آن هم به صورت کنونی که هر هیأت نمایندگی فقط به حرف‌های خود گوش داده و جلسه را ترک می‌کند؟ تریبون سازمان ملل به درد آدم‌های پر حرفی مثل قذافی می‌خورد که چشم‌های خود را بسته و دهان خود را بگشاید در حالی که حضار در حال چرت صبحگاهی یا قیلوله خود هستند. در یک جمع‌بندی به این نتیجه می‌رسیم که تنها استفاده‌ای که با حضور 193 کشور دراین سازمان می‌توان برد تأثیر اندکی است که ممکن است بر افکار عمومی جهان بگذاریم. بویژه وقتی صحبت از استفاده از نیروی قهرآمیز مندرج در بند 7 منشور به میان می‌آید باز مشاهده می‌کنیم که این ابزار هم در دست قدرت‌های بزرگ است تا با فشار مضاعف بر مردم بی پناه یک کشور، دولتش را وادار به پذیرش خواسته‌های آنها بکنند. و بالاخره اگر بخواهیم به یک مورد ملموس در همین اجلاس اخیر اشاره کنیم به صحبت‌های رئیس‌جمهور کشورمان برمی‌گردیم که جهانیان را به سرمایه‌گذاری در کشور ما تشویق کردند. ولی شکی نداریم که وقتی پای عمل به میان آید داوطلبان سرمایه‌گذاری فقط و فقط از ابزارها و معیارهای عینی و با انگیزه سودبری وارد عمل خواهند شد نه به خاطر سخنان زیبای رئیس‌جمهور ما.