آن روز که آمریکاییها سخن از خاورمیانه بزرگ به میان آوردند، بوی توطئهای بزرگ بلند بود
اهل نظر میدانستند، معماری جدید خاورمیانه مستلزم تخریبهای بزرگ است تا بر بناهای کهنه، ساختمانهای نو برپا ک
چنین بود که اعتراضات مسالمتآمیز مردم سوریه در اندک زمانی به جنگ داخلی مسلحانه تبدیل شد که مردم درآن کمترین نقش را داشتند. ترکیه به دروازه ورود تروریستها از سراسر دنیا بویژه از قفقاز و اروپا تبدیل شد و امروز آلمانها از وجود اردوگاههای آموزشی جهادیون در خاک ترکیه خبر میدهند. تغییر مواضع ترکیه معانی خاص خود را دارد. امپراتوری عثمانی در آستانه جنگ جهانی اول قصد ورود به جنگ را داشت، اما نمیخواست در جبهه بازندگان قرار گیرد. به همین دلیل، یک سال صبر کرد تا ببیند باد پیروزی از کدام سو میوزد و چون در سال دوم جنگ، پیشرفت نیروهای آلمان در همه جا حس میشد، کنار نیروهای محور وارد جنگ شد، ولی نیروهای محور باختند و امپراتوری عثمانی هم به همین دلیل فروپاشید.
امروز مواضع ترکیه تغییر یافته و دیگر از سخن تند علیه سوریه خبری نیست، زیرا مأموریت داعش از محدوده خود فراتر رفت و دامنه ترورهای آن به اروپا و آمریکا هم رسید. بنیانگذاران این هیولای مرگ دریافتند محاسباتشان غلط بوده است، اما موضع ایران از آغاز مشخص بود. نه در دام طرحهای آمریکایی افتاد و نه از پیامدهای خاورمیانه بزرگ غفلت ورزید. روسیه بدرستی دریافت که یک طرف معادلات خاورمیانه بزرگ است تا به کلی از این منطقه حذف شود. به همین دلیل ایران و روسیه خودبه خود در یک جبهه قرار گرفتند و تشریک مساعی این دوکشور بسیاری از معادلات آمریکا را به هم ریخت. اگر بپذیریم داعش روزهای آخر خود را سپری میکند، باید قبول کنیم که سرنوشت خاورمیانه به وضعیت سوریه بستگی دارد و همکاری گسترده تر ایران و روسیه برای خنثی کردن توطئههای بعدی ضروری است. اجازه استفاده از پایگاه نوژه به نیروی هوایی روسیه دراین برهه زمانی برای تشدید حملات علیه تروریستها از اهمیت خاصی برخوردار است.
این اجازه که هیچ منافاتی با قانون اساسی جمهوری اسلامی ندارد، با واکنش تند آمریکا و متحدان منطقهاش روبهرو شده است، زیرا بیشبهه تأثیر زیادی بر سرنوشت جنگ در سوریه خواهد داشت. برد و باخت دراین جنگ، مسیر آینده تحولات منطقه را رقم خواهد زد. به نظر میرسد، بازنده اصلی آمریکا و عربستان سعودی خواهند بود. مواضع اخیر ترکیه این کشور را از صف بازندگان خارج میکند ولی نشان میدهد که تا چه حد میتوان روی ترکیه حساب باز کرد. سیاست خارجی هر کشور یک بعد تمدنی دارد و یک بعد اجرایی که به تصمیمگیرنده مربوط میشود. اشاره ما به موضع امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول، یادآور بعد تمدنی سیاستهای ترکیه بود و نظری بر مواضع یک دهه اخیر شخص اردوغان و دگرگونیهای ناگهانی آن نشان از نوعی بیثباتی و تزلزل در رفتار دارد که در تعامل با او نهایت احتیاط را طلب میکند.
برعکس دنیا شاهد ثبات رفتار و جاافتادگی بازیگری به نام جمهوری اسلامی خواهد بود که در دوستی پایدار و در تعقیب اهداف خود از پشتکار و دقت عمل برخوردار است که بعد تمدنی آن را نباید از نظر دور داشت. نتیجه همکاری ایران و روسیه این خواهد بود که روسیه به دلیل واکنش بموقع همچنان بازیگر صحنه خاورمیانه باقی خواهد ماند و ایران بازیگری خواهد بود که در تمام معادلات و محاسبات خاورمیانه باید لحاظ شود و اسرائیل و عربستان به بازیگران درجه دوم تبدیل خواهند شد. به همین دلیل است که مخالفت بعضی در داخل با اجازه استفاده جنگندههای روسی از پایگاه هوایی همدان برای من قابل فهم نیست.